شفاانلاین»جامعه»هر فرد در طول دوره دانشآموزی خود تا دیپلم بیش از ۲۰۰۰ آزمون مختلف کتبی و شفاهی مستمر و پایانی را میگذراند. اما همه آزمونهای زندگی افراد تحصیلی نیستند. آزمونها را میتوان را به سه دسته تقسیم بندی نمود:
دسته اول آزمونهایی هستند که بر اساس سطح دانش افراد طراحی میشوند. آزمونهای تحصیلی مدارس و دانشگاهها، آزمون کنکور، آزمونهای ورودی تیزهوشان و مدارس نمونه و آزمونهای استخدامی از این نوعاند.
دسته دوم آزمونهای عملیاند که سطح مهارت فرد را در اجرای یک تکنیک و کار میسنجند. آزمونهای راهنمایی و رانندگی، آزمونهای مهارتی موسسات فنی و حرفهای در این دسته قرار میگیرند.
و دسته سوم آزمونهایی هستند که استانداردهای سلامتی و فیزیولوژیکی لازم را برای اخذ یک مجوز میسنجند. تستهای پزشکی برای ورود به یک شغل یا رشته های خاص دانشگاهی و تستهای پزشکی برای ازدواج در این دسته قرار میگیرند.
متاسفانه در همه این سه دسته آزمون، امکان و احتمال تقلب وجود دارد. درباره تقلب ایرانیان در آزمونها پرسشهای مختلفی میتوان مطرح نمود. برای مثال، چرا در سالهای اخیر تمایل به تقلب در آزمونها افزایش یافته است(البته اگر گزاره افزایش تمایل به تقلب در آزمونها را بپذیریم)؟ و چه شیوههایی برای کنترل تقلب در آزمونها وجود دارد؟ سیاستگذاران کنترل اجتماعی ممکن است بیش از دلایل، به شیوه های کنترل بپردازند اما تا دلایل افزایش تمایل به تقلب شناسایی نشود کنترل این مساله موضوعی سخت افزاری خواهد بود. به احتمال در آینده نزدیک، تکنولوژی هوش مصنوعی، تدابیری را برای کنترل تقلب در آزمونها معرفی خواهد نمود، اما پدیدارشناسی مساله تقلب در آزمونهای مختلف بر کنترل آن اولویت دارد. نویسنده با تجربیات شخصی در گفتگو با برخی دانشجویان و دانش آموزان و بهره گیری از تجربیات دیگر اساتید و معلمان، مهمترین دلایل توجیهی افراد برای تقلب را در سه دسته تقسیمبندی کرده است:
شرایط شخصی: در این دسته، فرد به شرایط خاص فردی و خانوادگی خود اشاره میکند. با این عبارت کلیشهای که : مجبورم تقلب کنم چون شرایط من خاص است!
فشار اجتماعی : در این دسته، فرد دلیل تقلب را جو حاکم بر ساختار و فشار اجتماعی میداند. با این عبارت کلیشهای که : دیگران تقلب میکنند و اگر من تقلب نکنم در رقابت عقب خواهم ماند!
قدرت اجتماعی: در این دسته، فرد با اشاره به نابرابری قدرت در کنترل اجتماعی، با این دلیل که قدرتمندان، متقلبان اصلی هستند، تقلب خود را کماهمیت جلوه میدهد. با این عبارت کلیشهای که : چرا زورتان به من میرسد، متقلبان بزرگ اون بالا بالاها هستند!
تمایل به تقلب در آزمونها را در ساختار اجتماعی ناکارآمد، بیسازمانی اجتماعی و شرایط آنومی میتوان تبیین نمود. با الهام از «رابرت مرتون» جامعهشناس امریکایی، رفتارهای نابهنجار و ضد ارزش را میتوان محصول ناهماهنگی بین اهداف و ابزاری تلقی نمود که جامعه برای رسیدن به آنها در نظر میگیرد. بر این اساس در یک جامعه پایدار، میان اهداف اجتماعی و راههای پذیرفته شده از سوی عامه مردم برای دستیابی به آنها تعادل وجود دارد. متاسفانه دانش آموزان و دانشجویان در تجربیات زیسته خود شاهد افرادی هستند که با حداقل تلاش، تنها به واسطه روابط و موقعیتهای انتسابی و نه اکتسابی به اهداف ارزشمند جامعه چون موقعیت بالای شغلی، اقتصادی و اجتماعی دست یافتهاند. در چنین حالتی رابطه بین «تلاشهای مشروع و قانونی با کسب موفقیت»، معناداری خود را از دست میدهد و تمایل به دور زدن قوانین و مقررات در قالب تقلب فراگیر میشود.
تقلب در مربع روابط بین آزمون شونده، آزمونگر،آزمون و نهادهای کنترلکننده محقق میشود. اگر روابط بین این عناصر مختل شود، تقلب تشدید خواهد شد. به فرض طراحی آزمون استاندارد و مبتنی بر عدالت، اختلال در رابطه بین آزمونشونده و آزمونگر میتواند مهمترین عامل تشدید تقلب در آزمون باشد. آزمون شونده میتواند به شیوه های مختلفی، چون واکنش های عاطفی (گریه، و التماس)، سفارش، تطمیع و تهدید آزمونگر( معلم، مراقب امتحان و…) را تحت تاثیر قرار دهد و راه را برای تقلب خود هموار کند. همچنین باید به دگرگونی ارزش های اجتماعی اشاره نمود که در آنها ارزش علم در مقایسه با ثروت تنزل یافته است. این واژگونی، علم و متولیان علم را از جایگاه بالای خود به زیر کشیده است و اهمیت آزمون و ابهت معلمان و اساتید را به عنوان متولیان و طراحان آزمون تنزل داده است. بخش از جامعه ایرانیان، نه تنها دانش را معبری برای کسب ثروت تلقی نمیکند، بلکه حتی این فکر در اذهان آنها شکل گرفته که ثروت معبری برای کسب مدارک علمی و بهرهگیری از مزایای اجتماعی آن مانند وجهه و جایگاه اجتماعی است. دیگر برای این عده، داشتن استعداد، رغبت و علاقه تحصیلی اهمیت چندانی ندارد و آنچه اهمیت کلیدی دارد راههای میانبر برای رسیدن به مزایای مادی و وجهه و جایگاه بالای اجتماعی از طریق تقلب و تبانی است.
با توجه به افزایش تمایل تعداد قابل توجهی از دانش آموزان، و دانشجویان برای تقلب در آزمونهای تحصیلی و حتی دیگر آزمونهای غیرتحصیلی مانند آزمونهای شغلی و مهارتی لازم است درباره اهداف و شیوه های کاربردی نظام آموزش و پرورش در معنای کلی آن ( مدارس، دانشگاه ها، خانواده، نهادهای دینی، رسانه ها و …) در انتقال ارزشهای بنیادین اخلاقی چون درستکاری و امانتداری تجدید نظر نمود.