شفاآنلاین:سلامت>«۱۸میلیون بیسواد و کمسواد در کشور» تیتری که از صحبت های رئیس سازمان نهضت سوادآموزی گرفته شد که نشان میدهد که تقریبا یک چهارم از جمعیت کشوری که در حال توسعه است، سواد ندارند. اما یکی از افتخارات مسئولان کشور ما ریشه کنی بیسوادی در ایران است و حتی سال ۸۸، معاون وقت آموزشی نهضت سوادآموزی کشور تقریبا از پایان بیسواد در کشور خبر داد که باید این موضوع را جشن گرفت. اما حالا عبدالرضا فولادوند؛ رئیس سازمان نهضت سوادآموزی اعلام کرده که «تعداد بیسوادان و کمسوادان در کشور ۱۸ میلیون نفر است و سازمان آموزش بزرگسالان میتواند این افراد را آموزش دهد.
به گزارش شفا آنلاین اکنون ۴۵۰ هزار بازمانده از تحصیل در دوره ابتدایی داریم که هر سال به این تعداد افزوده میشود، بنابراین، سازمان نهضت سوادآموزی باید تقویت شود و مأموریتهای خود را ارتقا دهد.» چند روز پس از این صحبتهای فولادوند، مرکز آمار نیز اعلام کرد: «۹۰۰ هزار نفر بازمانده از تحصیل در کشور داریم.» طبق گزارش منتشر شده از مرکز آمار ایران در تابستان سال ۱۴۰۳، نرخ باسوادی در جمعیت بالای ۶ سال کشور در سال ۱۳۹۶، ۸۷ درصد بود که در سال ۱۴۰۲ به ۹۰ درصد رسیده است. با این حال طبق آمار اعلام شده سازمان نهضت سوادآموزی میزان باسوادی در جامعه هدف این سازمان گروهی سنی ۱۰ تا ۴۹ سال کشور، ۹۷ درصد است. طبق اعلام مرکز آمار ایران، نرخ باسوادی در مناطق شهری ۹۲ درصد و مناطق روستایی ۸۳.۵ درصد است.
معنای سواد در سنت و مدرنیته
اما تبعات این آمار برای کشور فراتر از عداد و ارقامی است که در مورد بی سوادها و کم سوادها، ارائه می شود. در دنیای امروز تعریف سواد، فراتر از خواندن و نوشتن (به شکل سنتی) است، هرچند که اولین گام و الزام برای رسیدن به سواد مدرن، خواندن و نوشتن است. اما حالا با یک جمع و تفریق ساده حساب کنید که چند نفر از جمعیت ایران سواد مدرن، مانند سواد دیجیتال، سواد اطلاعاتی، سواد رسانهای، سواد فرهنگی، سواد مالی دارند. مثلا در دنیای پرچالش اقتصادی امروز، مدیریت مالی شخصی و تصمیمگیریهای مالی مهم است. با توجه به تحولات فناوری و اجتماعی، افراد باید مهارتهای متنوعی را برای موفقیت و تعامل مؤثر در جامعه یاد بگیرند. این سوادها به افراد کمک میکند تا در دنیای پیچیده و در حال تغییر امروزی بهتر عمل کنند.
پیروی بی چون و چرای کم سوادان
در این شرایط یک جامعه شناس، در رابطه با تاثیرات اجتماعی و سیاسی، شیوع بی سوادی در هر جامعه ای به «آرمان امروز» می گوید: « کمسواد بودن میتواند تأثیرات عمیق و گستردهای بر رفتار فردی و اجتماعی افراد داشته باشد. این وضعیت نه تنها بر تواناییهای فردی تأثیر میگذارد، بلکه تبعات اجتماعی و سیاسی نیز به همراه دارد. افراد کمسواد به دلیل نداشتن توانایی تحلیل اطلاعات، بیشتر به پیروی از جریانات عمومی و نظرات غالب تمایل دارند و این موضوع در شرایط فعلی جامعه، قاتل دموکراسی و پیشرفت جامعه باشد» امیر محمود حریرچی، در ادامه گفته هایش می افزاید: «این پیروی میتواند منجر به عدم انتقاد و تحلیل مستقل شود. جامعهای که اعضای آن دارای سواد پایین هستند، کمتر قادر به حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی خواهد بود. این موضوع میتواند منجر به افزایش نابرابریها و عدم توسعه اجتماعی شود. افراد کمسواد ممکن است به دلیل عدم درک صحیح از مسائل اجتماعی و اقتصادی، احساس نارضایتی و ناامیدی کنند. همچنین در حوزه سیاسی، افراد کمسواد ممکن است به دلیل عدم آگاهی از مسائل سیاسی و اجتماعی، از مشارکت در فرآیندهای سیاسی دوری کنند. این موضوع میتواند به کاهش دموکراسی و نمایندگی در جامعه منجر شود. کمسواد بودن میتواند افراد را در معرض فریبخوردن از سوی سیاستمداران و گروههای فشار قرار دهد. این موضوع میتواند به تقویت قدرتهای غیرمردمی و تضعیف نهادهای دموکراتیک منجر شود. همچنین افراد کمسواد معمولاً اطلاعات کافی درباره فرآیندهای سیاسی، حقوق و مسئولیتهای خود ندارند. این عدم آگاهی میتواند منجر به بیتوجهی به مسائل مهم اجتماعی و سیاسی شود. کمسواد بودن ممکن است افراد را از مشارکت در انتخابات و فعالیتهای اجتماعی بازدارد. این کاهش مشارکت میتواند به نمایندگی نادرست و عدم انعکاسواقعی خواستههای جامعه منجر شود.» این جامعه شناس در پایان صحبت هایش می افزاید: «کمسواد بودن نه تنها بر فرد تأثیر میگذارد، بلکه میتواند تبعات گستردهای برای جامعه و سیاست به همراه داشته باشد. بهبود سطح سواد در جامعه میتواند به افزایش آگاهی، مشارکت و توانایی تحلیل افراد کمک کند و در نتیجه به توسعه پایدار و بهبود شرایط اجتماعی و سیاسی منجر شود.»