شفاآنلاین:سلامت>سالمندی یکی از تهدیدات و پدیدهای فراگیر
اجتماعی است که به غیر از کاهش نیروی انسانی و مولد، باعث تحمیل هزینه های
سرسام آوری به نظام سلامت می شود. در اینکه زمان را نمی توان متوقف کرد و
امکان پیشگیری از وقوع سالمندی در جمعیت ها وجود ندارد، شکی نیست، اما می
توان حرکت شتابان هر جامعه ای را در فرو رفتن به داخل گرداب «پیری» کاهش
داد یا از عوارض آن در جامعه جلوگیری کرد. این موضوع نیازمند توجه به سلامت
فردی، اجتماعی و نظام بیمه ای است. یکی از موارد نگران کننده در حوزه
سلامت اجتماعی و سالمندی، حرکت شتابان جامعه در مسیر سالمندی زنان است که
در طی یک دهه گذشته و به واسطه چالش های ناشی از آن در جامعه باعث شده این
موضوع بیش از پیش در مدار توجه متخصصان علوم سالمندی قرار بگیرد. شیب و
سبقت سالمندی در حوزه زنان در کشور ما (به مانند اکثر کشورهایی که با گرداب
سالمندی دسته و پنجه نر می کنند) نگران کننده است و آماری که در این حوزه
به تازگی منتشر شده نشان می دهد در افرادی که به سن ۶۰ سالگی رسیده اند و
سالمندان ایرانی حدود ۱۱.۵ درصد از جمعیت کشور را تشکیل میدهند، ۴۷.۷ درصد
این آمار را مرد و ۵۲.۳ نیز زنان هستند، ایران هم مانند بسیاری از کشورهای
جهان در مسیر زنانه شدن سالمندی پیش میرود. اما موضوع زمانی نگران
کننده می شود که زنان به واسطه عدم اشتغال یا بی بهره بودن از بازنشستگی،
بیشتر از مردان در معرض آسیب های اجتماعی و فقر قرار دارند.نگاهی به سالخوردگی زنانه در ایران
سیده مرجان دبیری / کارشناس رفاه اجتماعی پژوهشگر و فعال حوزه زنان و خانواده
: پیری فصل برداشت زندگی است، روزگاری که آنچه در جوانی کاشتهایم، باید
درو کنیم. اما ساختارهای حاکم بر جامعه به گونهای است که عوامل متعددی بر
محصول مزرعه زندگی هریک از ما تاثیرگذار خواهد بود و این رخدادی است که
به دلیل سیاستگذاریهای اشتباه حوزه جمعیتی و همچنین تغییرات سبک زندگی،
در خوابِ غفلت بودن دستگاههای فرهنگی کشور، موجب شده تا سالمندی با شیب
تندی در کشورمان رخ داده، وارد فاز نخست سالمندی شویم و پدیده قابل
تاملتر، زنانه شدن سالمندی است. و این یعنی، زنان تنهایی که خیلیهایشان
هرگز ازدواج نکردهاند یا بعد از طلاق و جدایی هیچگاه در موقعیت ازدواج
مجدد قرار نگرفتهاند و این نه به آن معناست که زنان و دختران شانه از
مسئولیت خالی میکنند و نسبت به تشکیل خانواده بیتوجهند. نه! هم کفو
نبودن، مغایرتهای فرهنگی، عدم اعتماد به جامعه، ساختار شکنی برخی مردان و
بازخورد منفی آن در جامعه و تبعاتش، همه و همه منجر به عدم شکلگیری زندگی
مشترک شده است که گفته میشود زنها بهرغم داشتن مشکلات بالینی طولانیتر
از مردان عمر میکنند و این به دلیل بالابودن امید به زندگی است و شاید
مادرانه درونشان شادیبخش روح و جسمشان است. البته همین مساله هم
بیارتباط با زنانهشدن سالمندی نیست. افزایش پوکی استخوان، افسردگی، تنها
زندگی کردن و همچنین نیاز به مراکز مراقبتی بیشتر که خیل زنان سالمند تنها،
سالهای پایانی عمر خود را در آنجا میگذرانند. البته سلامت جسمانی این
جمعیت نه تنها در ایران، بلکه در سایر کشورهای در حال توسعه نیز، در حال
کاهش است. البته اگرچه این موضوع شاید برای یک کشور توسعهیافته
چالشبرانگیز نباشد، اما در کشوری که در حال حاضر با چالش معیشت و رفاه
جمعیت چند میلیونی سالمندش مواجه است، دورنمای مناسبی نیست. بنابراین نیاز
است که دولت حمایت بیشتری از آنها بکند. افزایش فقر اقتصادی در کشور و نبود
عدالت جنسیتی در میان زنان به خصوص زنان تنهای سالمند و نداشتن پشتیبان
مالی و فرزندان سهل انگار و عدم آشنایی با حقوق این قشر، بیشترین آسیبها
را متوجه خود کرده است./آرمان امروز