شفاآنلاین:جامعه>سالهای سال است که
درباره کنکور و نحوه برگزاری آن، شیوه گزینش دانشجو و دغدغه دستیابی به
عدالت در آموزش عالی و تحصیلات دانشگاهی صحبت میشود. با مروری بر صحبتهای
مسئولین امر در زمانهای محتلف، خاطرات و وعده و وعیدهای مختلف بیان شده
توسطایشان برایمان زنده میشود.البته نهایتاً مشخص نشد که مکانیزم این
تأثیر پنجاه درصدی معدل کتبی به چه صورت محاسبه شده است که بسیار مبهم بوده
و واقعاً جای سؤال برای بسیاری از شرکتکنندگان درکنکور باقی گذاشت. اکنون
سؤال اینجاست که این همه پیچیدگی برای چیست؟ چرا مانند بسیاری از کشورها
مسیر دستیابی به تحصیلات دانشگاهی ساده و دست یافتنی نیست؟ با یک نگاه
اجمالی به این وضعیت به راحتی میتوان دریافت که شرایط تا چه حد سخت و
دشوارتر حتی نسبت به گذشتههای نه چندان دور شده است. با وجودی که بیش از
۲۲۰۰ دانشگاه و مراکز آموزش عالی و تحصیلات تکمیلی در کشور وجود دارد و
البته صرف نظر از اینکه آیا این تعداد و مراکز آموزش عالی واقعاً نیاز
اساسی کشور است یاخیر، کماکان شاهد مشکلات و ابهامات فراوان در زمینه
برگزاری آزمون سراسری و چگونگی اخذ مجوز ورود به دانشگاه هستیم.
همگان بر این واقعیت اذعان دارند که دیگر مانند گذشته فارغالتحصیلان
دانشگاه حتماً جذب بازارکار نخواهند شد و بغیر از چند رشته پر طرفدار
دانشگاه همه ساله با خیل عظیم این افراد روبرو هستیم که یا بیکار هستند و
یا در مشاغل دیگری که هیچ ربطی به تحصیلاتشان ندارد مشغول کار هستند.
آیا وقت آن نرسیده که کابوس کنکور را برای همیشه به رویایی شیرین و دست
یافتنی مبدل کنیم؟. واقعاً هدف از ورود به دانشگاه و طی نمودن مراحل بالای
تحصیلی با چه هدفی صورت میگیرد؟ آیا نونهالان و فرزندان این آب و خاک قبل
از ورود به دانشگاه از شرایط یکسان آموزشی برخوردار بودهاند؟. آیا تقسیم
مناطق کشور از نظر امکانات آموزشی بر پایه اصول علمی و آکادمیک صورت گرفته؟
آیا قبل از اجرای یک شیوه در کل کشور، در مقطع کوچکتری و به صورت پایلوت
مورد آزمایش قرار گرفته و نقاط ضعف و قوت آن بررسی شده است؟ آیا از تجارب
دیگر کشورهای موفق در این زمینه بهره گرفته شده است؟.آیا همه خانوادهها
بویژه اقشار متوسط میتوانند هزینه تحصیلات فرزندشان که به دانشگاههای
دولتی راه نیافتهاند و ناچار باید به سوی دیگر دانشگاهها و مراکز آموزشی
بروند، تأمین نمایند؟ کدام تسهیلات چشمگیر و واقعی برای این گروه از هم
وطنان در نظر گرفته شده؟ و نهایتاً آیا زمان آن نرسیده که برای سلامت روان
آینده سازان مملکت فکر بکری بشود تا نیروهای متخصص در جای جای میهن، امکان
ادامه تحصیل داشته باشند و گرهای از مشکلات کشور بازکنند؟.