میتوان پیشبینی نمود که تمام انتخابهای بعدی از چنین سرمنشاهایی نیز دومینو وار برپایه همان روش لابیگری و ادای دین خواهد بود و به هر شکل شایستهسالاری در آن هیچ اولویت و جایگاهی نخواهد داشت.

شفاآنلاین>سلامت>اگر بخواهیم از چرایی ناکارآمدی نظام پزشکی صرفنظر از تلاشهای خالصانه جزیرهای برخی افراد در آن سخن بگوییم و علت عدم انجام شدن اقدامات ابتدایی و در عین حال مهمی مثل پیگیری مشکلات نسخ الکترونیک، پیگیری مشکلات دستیاران، برگزاری علنی جلسات شورایعالی، تشکیل کارگروه حقوقی، تشکیل گروه نمایندگان ادوار، گزارشهای شفاف از طرف صندوق رفاه و ...را ریشه یابی کنیم، به ساز و کار حضور افراد در ارکان سازمان خواهیم رسید.
چرا که در قسمتهای قابل توجهی از این ساختار به جای وجود ساز و کاری برای تسهیل ورود افراد مستقل و شایسته، بده بستان گروههای به دنبال منافع خاص و لابیهای در حال رقابت بر سر سود هر چه بیشتر هستند که در انتخاب افراد موثرند. گروههایی که منافع صنف جز در حد نمایش و حرف هیچ جایگاهی برایشان ندارد.
نتیجه چنین روشی ورود افرادی به ارکان مختلف
سازمان از صدر تا ذیل آن خواهند بود که ضمن ایجاد اخلال در کار افراد مستقل، به خاطر اینکه حضورشان مدیون چنین گروهها و لابیهایی است و در ازای حمایتی که هرگز بدون شائبه، در راه رضای خدا و برای منافع صنف نثار آنان نشده است، مجبور به جبران و گردن نهادن به خواست این حامیان مشروط خود هستند که انبانی تمام نشدنی خواستههایی در جهت منافع خود و نه صنف هستند.
میتوان پیشبینی نمود که تمام انتخابهای بعدی از چنین سرمنشاهایی نیز دومینو وار برپایه همان روش لابیگری و ادای دین خواهد بود و به هر شکل شایستهسالاری در آن هیچ اولویت و جایگاهی نخواهد داشت.
این مساله به نوبه خود باعث میشود حتی افرادی که عزم بر انجام اقدامات حداقلی مثبت در راستای انجام وظایف خود دارند نیز به خاطر نبود اراده مستقل و مدیون بودن به گروهها و دسته های این چنینی از اداره درست حوزه تحت مدیریت خود ناتوان باشند و در مواردی مجبور گردند با تعارض منافع، خطاهای واضح و اقدامات ضدصنفی مدیران زیر مجموعه خود مماشات نمایند. چرا که عزل یک مدیر نالایق برایشان میتواند پر از دردسر و چالش در حفظ موقعیتی که دارند باشد.
در این فضا اولویت اصلی به حفظ این تعادل لرزان و شکننده تبدیل میشود تا تامین سود گروهها و لابیهای خاص را در این خانهی کاغذی تا حد ممکن تضمین نماید و در چنین اتمسفری، منافع عالی صنف اساسا جایی برای عرض اندام ندارند تا بتوان شکل اجرای آن را نقدی کرد.
اینجا باید تاکید گردد هرچند به نظر میرسد روشنگری فعالان صنفی و آگاهسازی جامعه پزشکی از چنین بخشهای ناکارامدی در سازمان -که بر بستر لابی و بده بستان بنا شده- ممکن است بتواند به مطالبهای عمومی تبدیل شود و با ایجاد فشار باعث عزل برخی از این مدیران نابلد گردیده، به اوضاع سر و سامانی دهد و نوری به تاریکی بتاباند اما متاسفانه در واقعیت چنین نیست. چرا که با عزل یک مدیر ناکارامد رانتی که حاصل رقابت لابیهای خودسر بوده، شانس کمی برای جایگزینی فردی مستقل و شایسته وجود دارد و به طور معمول فرد جانشین بازهم کسی باید باشد که در فضای رقابت لابیها رشد کرده و اینبار احتمالا از دستهی رقیب امکان رسیدن به موقعیت یا قدرت خالی شده را پیدا میکند و به همین دلیل الزاما بهتر از فرد قبلی نخواهد بود
فعالان صنفی هم خصوصا در چنین شرایطی که نه منافع صنف که جنگ قدرت گروههای ذینفع ماجرای اصلی عرصه است باید کاملا هوشیار باشند تا فعالیت، مشی و قلم آنها مورد سوءاستفاده و مصادره به مطلوب قرار نگیرد.
بنابر همه اینها مشکل اصلی ناکارامدی نظام پزشکی در حال حاضر نه فقط در وجود برخی افراد نابلد در ارکان آن که اساسا وجود ساختاری در برخی از قسمتهای این سازمان است که به جای شایستهسالاری بر ملاحظات لابیگرانه، بده بستانی و تامین منافع گروههای خاص استوار است و منافع و مصالح صنف در نزد آنان به قدر دانهی ارزنی نیز ارزش ندارد. مسالهای که باعث میشود در این برخی قسمتها مدیران مدیون و غیر مستقل خوشتر داشته شده و بیشتر شانس به عرصه آمدن داشته باشند تا به جای منافع صنف گوش به فرمان اوامر و خرده فرمایشها و در خدمت اهداف این گروه و یا آن گروه باشند.
طبعا تا زمانی که چنین شرایطی در قسمتهایی از ساختار نظام پزشکی قدرت داشته و بر عملکرد قسمتهای مستقل نیز تاثیرگذار باشد نمیتوان از آن شایستهسالاری یا حتی عملکردی مثبت در حد اساسنامه را نیز انتظار داشت.
شاید به دلیل همین فضای مسموم است که افراد زیادی از جامعه پزشکی خصوصا جوانپزشکان آن که با دغدغهها و مشکلات واقعی مثل معیشت، کار یا ترجیح دادن فرار برقرار دست و پنجه نرم میکنند با به خرج دادن فراست و کیاست، آن را بهتر و زودتر شناختهاند و به همین خاطر عطای آن را به لقایش بخشیدهاند و مدتها است که جز برای کارهای خدماتی مثل مجوز مطب یا گوداستندینگ و ... از آن عبور کردهاند.بابک خطی، طبیب و فعال اجتماعی/ روزنامه سپید