از همان روزهای نخست شیوع کرونا در جهان، خانه نشینی و عدم حضور در جمع به عنوان یکی از مهمترین راهکارها برای مقابله با کرونا و عدم ابتلا به این بیماری از سوی تمامی سیستمهای بهداشتی کشورها به شهروندان توصیه شد

شفاآنلاین>سلامت> برخی از روانشناسان از افزایش تنشهای خانوادگی به دلیل پیامدهای روانی کووید19 در جامعه خبر میدهند
به گزارش شفاآنلاین: با گذشت بیش از یک سال و نیم از شیوع بیماری کرونا در سراسر جهان، روزی نیست که اخباری از پیامدهای روانی و اجتماعی این پاندمی منتشر نشود، اینها همه پیامدهای حاصل از ترس ابتلا به بیماری، از دست دادن عزیزان و خانه نشینیهای مداوم است. از مدتها قبل زنگ هشدار همهگیری بیماریهای روانی در پسا کرونا به هشدار در آمد. این در حالی است که به گفته برخی از روانشناسان از هم اکنون نشانههای این همهگیری به ویژه در میان خانوادهها قابل مشاهده است.
از همان روزهای نخست شیوع کرونا در جهان، خانه نشینی و عدم حضور در جمع به عنوان یکی از مهمترین راهکارها برای مقابله با کرونا و عدم ابتلا به این بیماری از سوی تمامی سیستمهای بهداشتی کشورها به شهروندان توصیه شد. از سوی دیگر مواجه با اخبار گوناگون در مورد این بیماری بسیاری را دچار ترس و اضطراب فراوان کرد. تنهایی، وسواس و شُکهای ناشی از مرگ عزیزان همگی در این روزها به وجود آمدند. کم نبودند روانشناسانی که از همان روزها نسبت به تاثیر این پاندمی بر روان انسانها هشدار میدادند و در این رابطه حتی برخی از مطالعات نیز انجام شد. تمامی این تحقیقات و مطالعات برخی را به این موضوع سوق داد که در آیندهای نزدیک با یک همهگیری بیماریهای روانی مواجه میشویم. این موضوع چندی قبل از سوی دانشگاه بارسلون اعلام شد و حتی برخی از مراکز در ایران نیز همچون سازمان نظام روانشناسی از سونامی این بیماریها خبرداد.
تهدید
افسردگی برای مبتلایان به کووید19
بر اساس آخرین مطالعهای که از سوی اداره ملی آمار انگلستان انجام شده است، افرادی که کووید مزمن داشتهاند یا گمان میکنند مبتلا به آن هستند، تقریبا دو برابر بیشتر از افرادی که به این ویروس مبتلا نشدهاند به افسردگی دچار میشوند. نظرسنجی اداره آمار ملی انگلیس که در فاصله ۷ آوریل تا ۱۳ ژوئن انجام شد، نشان میدهد ۶.۲ درصد بزرگسالان گزارش دادهاند که ممکن است به کووید مزمن مبتلا شده باشند. از این گروه، حدود یکسوم (۳۰ درصد) گفتند در دو هفته اخیر علایم افسردگی متوسط تا شدید داشتهاند، در حالی که این رقم در پاسخدهندگانی که گمان نمیکردند به بیماری مبتلا شده باشند، ۱۶ درصد بود. همچنین ۲۵ درصد گفتند که دچار نوعی اضطراب شدهاند، در حالی که این رقم در کسانی که تحت تاثیر مستقیم کووید نبودهاند ۱۵ درصد بود.
اداره آمار ملی انگلیس اعلام کرده است که از این نتایج نمیشود به رابطه علت و معلولی رسید، اما شرایط فرد میتواند به عواملی مانند سن، وضعیت ناتوانی یا میزان محرومیت مرتبط باشد. این نهاد دولتی از حدود ۴۰ هزار نفر از افراد ۱۶ سال به بالا در بریتانیا نظرسنجی کرد تا این نتایج را ارائه کند و ۳.۶ درصد این افراد گفتند به کووید مزمن دچار شدند، در حالی که ۲.۶ درصد گفتند مطمئن نیستند.
زنان، بزرگسالان دچار ناتوانی جسمی، افراد بین ۳۰ تا ۴۹ سال و نیز کسانی که در فقیرترین مناطق این کشور زندگی میکنند بیشتر احتمال داشت بگویند که ممکن است کووید مزمن داشته باشند. به گزارش ایسنا، تام ویزرد، مسئول اصلی پژوهش اداره آمار ملی، گفت: «هرچند تعریف مشخصی از کووید مزمن وجود ندارد، احتمال دارد به صورتهای متفاوت روی افراد اثر بگذارد و پژوهشهای فعلی آثار احتمالیاش بر سلامت جسمی را نشان میدهند. پژوهش امروز بر تاثیر احتمالی کووید مزمن بر سلامت روان، تندرستی و شادابی یا کار افراد تاکید و تمرکز دارد.»
کووید19 تهدیدی برای یکپارچگی سلامت اجتماعی
مدتی قبل محققان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی ایران هم در تحقیقی اعلام کرده بودند که کووید ۱۹، با ایجاد اختلال در یکپارچگی اجتماعی، یکپارچگی در منزل و فعالیتهای مولد و سلامت جامعه را مورد تهدید قرار میدهد. حجتالله حقگو از محققان این مطالعه در این رابطه اظهار کرد: «آلوده شدن به کووید ۱۹ منجر به اختلالات جسمی گسترده میشود، در حالی که ترس از آلوده شدن به آن، منجر به انزوای اجتماعی و اختلالات روانی مختلف شده که این امر سلامت اجتماعی و روانی جامعه را تهدید میکند.»
وی افزود: «سازمان جهانی بهداشت، شیوع کووید ۱۹ را به عنوان یک تهدید «سطح بالا» شناسایی کرده است و در حال حاضر، استراتژیهای درمانی برای مبارزه با این ویروس کاملا حمایتی بوده و پیشگیری، بهترین راه برای قطع زنجیره انتقال در جامعه است، اما به دلیل فاصلهگذاری اجتماعی و اقدامات قرنطینهای در بسیاری از کشورها، مشارکت مردم در بسیاری از زمینههای زندگی اجتماعی و فعالیتهای روزمره مختل شده است و هدف ما در این پژوهش، بررسی تاثیرات کووید ۱۹ بر یکپارچگی اجتماعی و مشارکت در فعالیتهای روزمره زندگی بود.»
حقگو ادامه داد: «در واقع، درک پیامدهای روانی- اجتماعی اقدامات محدود کننده، امکان تصمیمگیری بهتر را فراهم میکند و مطالعه حاضر با هدف ارائه بینشی در مورد تاثیر قرنطینه و فاصلهگذاری اجتماعی بر مشارکت در فعالیتهای روزمره زندگی و تعاملات اجتماعی، براساس دادههای استخراج شده از پاسخ ۴۶۱ نفر در کشور نشان داد که اقدامات محدود کننده در طی شیوع کووید ۱۹، دارای تاثیرات منفی در زمینههای یکپارچگی در منزل، یکپارچگی در اجتماع و فعالیتهای مولد و هدفمند است.»
این متخصص علوم اعصاب تصریح کرد: «مطالعه ما نشان داد که پس از همهگیری کووید ۱۹، زندگی اجتماعی افراد به شدت مختل شده و شیوع کرونا، تاثیرات مستقیم و غیرمستقیم روانشناختی و اجتماعی گسترده دارد، بطوری که علاوه بر آسیبهای جسمی این بیماری، ترس از آلوده شدن، از دست دادن عزیزان، از دست دادن شغل، از دست دادن فرصتهای تحصیلی، تفریح، آزادی و حمایت، تاثیرات عمیق روانی دارند.»
وی افزود: «دادههای به دست آمده از این پژوهش، در تعیین مکانیسمهای علمی مرتبط با سلامت روان ضعیف از جمله تنهایی، حیاتی هستند. در مواجهه با پیامدهای این بیماری، منابع اجتماعی و شخصی موجود به عنوان مثال، ملاقات با خانواده و بستگان، از جمله عوامل انعطافپذیر و موثر برای حل مشکلات بهداشت روان در این شرایط خاص و استرسزا هستند، در حالی که این بیماری به منابع انعطافپذیر جامعه حمله کرده و آنها را از بین برده است.»
مشاهده بحرانهای روانی پسا کرونا از اکنون
تمامی این مطالعات نشان میدهد که افزایش اختلالات سلامت روانی بسیار جدی است و باید از هم اکنون به آن توجه نشان داد و برای مقابله با آن برنامهریزی کرد.
مهدی بیاتی، روانشناس و رئیس سابق مرکز مشاوره و روانشناسی جهاد دانشگاهی در این رابطه، گفت: «اثرات روانی پاندمی کرونا یک موضوع جدید در حوزه اختلالات سلامت روان است چرا که تا پیش از این جامعه جهانی، دانشگاهی و علمی چنین وضعیتی را تجربه نکره و در هیچ منبع روانشناسی نیز برای آن تعریف و توصیهای وجود ندارد.»
وی در ادامه با اشاره به افزایش اختلال استرس در جامعه اظهار کرد: «ترس و اضطراب در اثر این بیماری بسیار زیاد است. تا پیش از این برای درمان این اختلالات روانی عموما روانشناسان و مشاوران خروج از خانه و حضور در جمع را پیشنهاد میدادند، اما برای مقابله با کرونا و در امان ماندن از آن عدم حضو در جمع و ماندن در خانه توصیه میشود. این موضوع موجب شود تا نتوان برای این وضعیت یک پیشنهاد درمانی داد لذا از یکسو افرادی که از قبل از دچار این اختلالات بودهاند استرس و اضطراب آنها افزایش پیدا کرده و از سوی دیگر میزان افرادی که هم در نتیجه خانهنشیینی مداوم به این اختلال دچار میشوند روز به روز بیشتر میشود که این موضوع یک آسیب جدی است.»
بیاتی با اشاره به هشدارهای روانشناسان مختلف در مورد همهگیری بیماریهای روانی در پسا کرونا، اظهار کرد: «در حال حاضر این بیماریها و اختلالات را در همه مشاهده میکنیم، زنان و مردانی که نزد ما مراجعه میکنند این اختلالات را دارند. این اضطراب در زنان افزایش پیدا کرده است و حتی ماندن مردان در خانه نیز موجب افزایش تنشهای خانوادگی شده است. در پی همین مشکلات افزایش مراجعات به دادگاههای خانواده برای طلاق و جدایی رخ داده است.»
عضو هیئت علمی جهاد دانشگاهی با اشاره به افزایش مراجعان به مراکز مشاوره و روانشناسی در پی مشکلات ناشی از کرونا اظهار کرد: «بسیاری از روانشناسان به دلیل عدم تجربه چنین وضعیتی، خود دچار سردرگمی شدهاند چرا که این وضعیت تا امروز وجود نداشته و همانگونه که گفتم در هیچ منبع علمی نیز در مورد آن بحث نشده و لذا این افراد نیز آموزشی برای آن ندیدهاند.»
بیاتی در مورد آسیبهای روانی که به خانوادهها وارد شده است، یادآور شد: «بسیاری از خانوادهها به دلیل مرگ عزیزانشان داغدار شده و همین موضوع نیز آسیبهای روانی را برای خانوادهها به دنبال داشته است. از سوی دیگر به دلیل نگرانیها و ترسهایی که خانوادهها به کودکان دادهاند آنها نیز دچار مشکلاتی شدهاند.»
وی افزود: «کلافگی، بی حوصلگی، پرخاشگری و درگیری با والدین در میان کودکان افزایش پیدا کرده است. در زمانهای عادی برای درمان این اختلالات به والدین توصیه میکردیم با آرامش با کودک خود رفتار کنند و با آنها گفتوگو کنند، اما اکنون خانوادهها خود دچار بی حوصلگی شده و آستانه تحمل آنها به شدت کاهش پیدا کرده است و همه اینها موجب میشود که وضعیت روانی خانوادهها به شدت نگران کننده باشد.»
این روانشناس بیان کرد: «از هم اکنون بحران بیماریهای سلامت روان آغاز شده است و پیشبینی میکنیم در آینده بحرانهای پسا کرونا بسیار بیشتر شده و مشکلات بسیاری را برای ما به وجود بیاورد. اگر دیر برای آن اقدام کنیم دیگر قابل جبران نیست به همین دلیل باید از هم اکنون شروع به آموزش و گفتوگو و یافتن راهچارهای برای آن کرد.»
بیاتی پیشنهاد داد: «پیش از هر چیزی خود روانشناسان باید به واسطه افرادی که در این دو سال به آنها مراجعه کردهاند آموزش ببیند. باید یک بسته آموزشی از طریق رسانهها در اختیار خانوادهها قرار داد. الان خانوادهها دچار یک سردرگمی هستند و ترس از کرونا را که موجب ایجاد ترس در خانواده شده کم کنیم و افراد را با کرونای واقعی مواجه کنیم. تا امروز بسیاری از خانوادهها به صورت واقعی با کرونا مواجه نشده و تنها شنیدههای آنها موجب ترس و اضطراب در آنها شده است.از سوی دیگر باید سبک زندگی کرونایی یا در واقع زندگی در کنار کرونا نیز به خانوادهها آموزش داده شود و این موضوع موجب میشود که ترس از کرونا یا اضطرابهای آنها کمرنگتر شده و کمتر دچار بحرانهای سلامت روان شویم.»