برای من زدن واکسن همواره یک ضرورت محسوب میشده و هیچ سؤالی در مورد اهمیت آن در ذهنم شکل نگرفته بود. فکر نمیکردم در شرایط امروز که آمار فوتیها دارد رکورد میزند و هر روز بیشتر از روز قبل میشود کسی سؤالی در مورد اهمیت واکسیناسیون داشته باشد

شفاآنلاین>سلامت> پس از این همه بحث و جدل در مورد اهمیت زدن واکسن و اینکه چرا واکسیناسیون این همه دیر و آن هم در حجمی چنین اندک در مملکت ما آغاز شده است، حالا که به هر صورت بیماران خاص دارند واکسینه میشوند، با حرفها و مقاومتهای عجیبی در سطح جامعه در مورد زدن واکسن روبهرو هستیم.
برای من زدن واکسن همواره یک ضرورت محسوب میشده و هیچ سؤالی در مورد اهمیت آن در ذهنم شکل نگرفته بود. فکر نمیکردم در شرایط امروز که آمار فوتیها دارد رکورد میزند و هر روز بیشتر از روز قبل میشود کسی سؤالی در مورد اهمیت واکسیناسیون داشته باشد. اما اگر به فضای مجازی مراجعه کنید، میبینید که پر از توصیههای غلط مبنی بر پرعارضهبودن واکسنهاست.
شاید بگویید که فضای مجازی میتواند موضوعی را اغراقآمیز جلوه داده و بازتابی از عقاید همه مردم نیست. مشکل اینجاست که این روزها بیشترین سؤالی که از من میشود این است که آیا واکسن بزنیم یا نه و آیا شما تضمین میکنید که با زدن واکسن اتفاقی برای ما بهوجود نیاید؟ ماندهام که در مورد چه کاری تضمینی وجود دارد که در مورد
واکسن وجود داشته باشد.
بیشک هر اقدامی آن هم مصرف دارو یا زدن واکسن میتواند با عوارضی روبهرو باشد، اما اینکه زدن واکسن نفعش بسیار بیشتر از نزدن آن است، چیزی است که آمار فوتیها بعینه به ما نشان میدهد. در طول سالهای طبابت فهمیدهام که در فرهنگ ما انگار چیزی به نام احتمالات و بررسی سود و زیان وجود ندارد. خیلی وقتها مردم ما نمیتوانند در مورد شروع مصرف یک دارو یا یک روش درمانی تصمیمی بگیرند. این موضوع وقتی تشدید میشود که با بیماران در مورد عوارض احتمالی آن روش درمانی صحبت شود. آنها نمیتوانند سود و زیان آن را بررسی کنند. انگار در قاموس فکری مردم ما فقط قانون صفر یا صد است که معنا دارد. من چیزی در مورد نحوه واکنش مردم سایر کشورها در مورد اهمیت واکسیناسیون نمیدانم، ولی آنچه در جامعه ما در حال رخدادن است حاکی از بیاطلاعی و ناآگاهی عمیقی است که بطن جامعه ما را در برگرفته و آنها را از هرگونه واکنش درست و منطقی بازداشته است.
البته باید به نقش منفی و مخرب رسانههای جمعی در بزرگنمایی عوارض واکسنها نیز اشاره کرد. چقدر خوب بود که جامعهشناسان به این موضوع ورود میکردند و در مورد چنین واکنشهایی دست به مطالعه میزدند.
آنها باید به کارگزاران امر درمان و بهداشت بگویند چرا چنین صدای خطرناکی که حیات یک جامعه را تهدید میکند میتواند تا این حد بلند در جامعه ما شنیده شود. مطمئنا عدم مطالعه و نداشتن آگاهی به حتی آنچه هر روز به شکل فاجعهآمیزی برای ما در حال اتفاق است، یکی از دلایل اصلی چنین صدایی در جامعه ماست. این موضوع به واکسیناسیون ختم نمیشود. این روزها مثلا اعلام قرنطینه در سطح شهر تهران و تعطیلی بسیاری از کسبوکارها شده است. اما انگار هیچ چیزی تعطیل نیست. شهر کاملا شلوغ بوده و همه با رعایت کمترین موازین بهداشتی در شلوغی شهر راه میروند. باور چنین چیزی برای من سخت است.
ملت ما را چه شده که حتی جایی که پای مرگ و زندگیشان نیز در میان است اینگونه بیملاحظه و بیمبالات فقط و فقط به افزایش آمار مبتلایان و فوتیها یاری میرسانند. آنچه در جامعه ما در پاسخ به یک پاندمی کشنده در حال رخدادن است میدانی فراخ برای تحقیق نیز محسوب میشود. باید جامعهشناسان و انسانشناسان پزشکی وارد میدان شوند و جوانب چنین پدیدهای را بررسی کنند، کاری که اصلا صورت نگرفته است. بیشک این پاندمی آخرین پاندمی نخواهد بود. اما بسیار مهم است که درسهای لازم را از این پاندمی بگیریم.
تنها در این صورت میتوانیم در برابر سایر هجمههایی که حیات ما را تهدید میکند، دوام بیاوریم. باید بفهمیم چرا بخشی از مردم ما در مقابل واکسنزدن مقاومت میکنند و از آن بدتر اینکه به شکلی فعال این مقاومتکردن را ترویج میکنند. باید توجه داشت که نزدن واکسن هیچ معنایی بهجز ادامه زنجیره انتقال ویروس و آمارهای وحشتناک بیشتر ندارد.عبدالرضا ناصرمقدسی. متخصص مغز و اعصا روزنامه شرق