نمایندگان جامعه پزشکی میگویند حذف طرح خدمت اجباری در مناطق محروم باید در اولویت برنامههای نظام سلامت باشد.
شفاآنلاین>سلامت>سالیان سال است که طرح تعهد خدمت در مناطق محروم با جامعه پزشکی عجین شده است. نمایندگان و کارشناسان نظام سلامت، بارها هشدار دادهاند که این طرح فاقد منطق علمی و اخلاقی است و باید برچیده شود. حتی مصطفی معین، رئیس شورای عالی سازمان نظام پزشکی نیز در اظهارنظری قابل تامل از بروز مشکلات روانی در بین برخی از این گروه از پزشکان طرحی خبر داده است. معین هشدار میدهد: «تعهدات اجباری مربوط به سال اخیر نیست، بلکه سالهاست گریبانگیر دانش آموختگان کشور است و پزشکان عمومی و دستیاران تخصصی درگیر این موضوع هستند. در هیچ گروه دیگری مثل مهندسان و فارغالتحصیلان علوم انسانی متعهد به ارائه خدمت در مناطق محروم نیستند. تعداد زیادی از تلفات جادهای مربوط به همین پزشکان است و بسیاری از آنها در این مناطق محروم و بدون امکانات دچار مشکلات روانی شدهاند.» او تصریح میکند: «طرح خدمت اجباری، ظلم و بیعدالتی است که به خاطر نیاز کشور به جامعه پزشکی تحمیل شده است. پزشکی که خود را متعهد میداند باید از لحاظ معیشت اطمینان خاطر داشته باشد. اگر این امکانات فراهم شود، تعهد هم بدون اعتراض انجام میشود. این موضوع غیرعادلانه و مبتنی بر تبعیض است و مسوولان وزارت بهداشت که جزو نمایندگان جامعه پزشکی هستند باید از حقوق رزیدنتها دفاع کنند. این موضوع را باید درک کنیم و به رسمیت بشناسیم.» رئیس شورای عالی سازمان نظام پزشکی درخصوص پیگیریهای نظام پزشکی برای احقاق حقوق رزیدنتها نیز یادآور میشود: «حقوق چند گروه از کادر درمان معمولا کمتر رعایت میشود. اول پزشکان عمومی هستند که بیشترین تعداد ابتلا به کرونا را داشتهاند. گروه دوم پرستاران هستند که نقش آنها کمتر از پزشک نیست. گروه سوم نیز رزیدنتها و اینترنها هستند که بیشترین تلاش را میکنند، اما کمتر به حقوق آنها رسیدگی میشود.» او خاطرنشان میکند: «نظام پزشکی نهاد اجرایی نیست که این موضوع را پیگیری کند یا تعهدات این افراد را لغو کند، اما بارها در شورای عالی سازمان نظام پزشکی، مشکلات رزیدنتها بررسی شده است. به طور مثال تلاش شده حق عضویت آنها رایگان باشد و پشتیبانی معنوی از آنها انجام شده است. دفتری نیز در محل نظام پزشکی برای آنها در نظر گرفته شده است که بتوانند مشکلات خود را به صورت مستقیم با مسوولان سازمان مطرح کنند.» درخواست جامعه پزشکی برای حذف طرح خدمت طرح خدمت اجباری شامل دانش آموختگان رشتههای فوریتهای پزشکی، هوشبری، داروسازی، علوم آزمایشگاهی، اتاق عمل، پرستاری، دندانپزشکی، تکنولوژی پرتوشناسی (رادیولوژی)، پزشکی و پرستاری دندانپزشکی است. بر اساس قانون، مدت زمان طرح برای دانش آموختگان مقطع کاردانی 12 ماه و برای مقاطع کارشناسی و بالاتر 24 ماه تعیین شده است. محمدرضا خردمند، عضو شورای عالی نظام پزشکی کشور و رئیس سازمان نظام پزشکی استان قزوین هم به انتقاد از طرح خدمت اجباری میپردازد و میگوید: «طرح نیروی انسانی علاوه بر اینکه موثر نیست، پزشکان هم از اجرای این طرح ناراضی هستند و پرداختی آنها در طرح نیروی انسانی بسیار پایین است. بسیاری از پزشکان که در طرح نیروی انسانی فعال هستند، بومی آن منطقه نیستند، از استانداردهای اولیه زندگی محروم هستند و خیلی از آنها در نقاطی به خدمت مشغول میشوند که توسعه نیافته است. به دلیل دریافتیهای پایین نیز اغلب بعد از پایان طرح به محل سکونت قبلی خود بازمیگردند. در حالی که نظام سلامت میتواند با تخصیص اعتبارات لازم و استخدام نیروهای متخصص، شرایطی را پیش بیاورد که هم کمبود نیروی انسانی در این مناطق مرتفع شود و هم اینکه پزشکان با رضایت خاطر به خدمت در این مناطق روی بیاورند.» خردمند تاکید میکند: «وقتی ما از پزشکان طرحی به شکل اجباری بهره میبریم، نباید انتظار داشته باشیم که خدمات دائمی، یکپارچه و با کیفیت بالا ارائه شود، زیرا میزان رضایتمندی کادر درمان در این طرح در نظر گرفته نشده است. اعتقاد دارم که طرح خدمت اجباری در نظام سلامت، جواب نمیدهد. بنابراین اول از همه نیاز است که اعتبار قابل قبولی برای بکارگیری نیروهای علاقهمند اختصاص دهیم تا پزشکی که در استخدام دولت است، تحت عنوان پزشک خانواده و با رعایت نظام ارجاع و اجرای پرونده الکترونیک سلامت به خدمت در مناطق محروم بپردازد. در این وضعیت هم مشکل کمبود پزشک در این مناطق مرتفع میشود و هم پزشکان بدون اجبار و با کیفیت بالاتری به ارائه خدمت خواهند پرداخت.» همچنین بهزاد رحمانی، جراح عمومی نیز به اجرای طرح خدمت اجباری اعتراض میکند و میگوید: «طرح خدمت اجباری، به نظرم ظالمانه است. این طرح در زمان جنگ تحمیلی اجرا شده است، اما امروز دیگر ضرورتهای دوره جنگ وجود ندارد. شما هیچ رشته دانشگاهی را پیدا نمیکنید که بعد از فارغالتحصیلی به آنها بگویند حتما باید دو سال در مناطق محروم خدمت کنید. کاملا واضح است که این سیستم به اصلاح و بازبینی نیاز دارد، اما چون وجود طرح خدمت اجباری همواره به نفع تولیت نظام سلامت بوده است، این طرح را کماکان نگه داشتهاند. در سایر کشورهای جهان نیز چنین قانون تحمیلی را پیدا نمیکنید.» رحمانی ادامه میدهد: «در نظر بگیرید که پزشک بعد از تمام شدن دوران فارغالتحصیلی و بعد از دوران سربازی، تازه باید وارد طرح خدمت اجباری شود. یعنی یک جوان سی و چند ساله باید از صفر دوباره به مناطق محروم برود و با کمترین حقوق کار کند. گاهی درآمد پزشکان طرحی آنقدر پایین است که پزشک برای گذران زندگیاش باید مبلغی هم به حقوقش اضافه کند تا بتواند روزگارش بگذرد. حال همین پزشک که رضایت خاطر ندارد، قطعا این وضعیت در برخورد او با بیمارش هم تاثیر میگذارد و آن رابطه متعالی بین پزشک و بیمار هم مخدوش میشود.» او یادآور میشود: «پزشک جراح بعد از گذراندن دوره طرح، اگر بنیه مالی نداشته باشد، تحت اختیار بیمارستانها قرار میگیرد و آنها نیز گاهی با آنکالهای طولانی، پزشک را فرسوده میکنند. بسیاری از جراحان بعد از پایان طرح، از آنجا که حرفه دیگری بلد نیستند و سالها عمرشان را در این راه صرف کردهاند، بنابراین مجبور هستند که تحت هر شرایطی در نظام سلامت خدمت کنند. متاسفانه گاهی از همین وضعیت آنها سوء استفاده میشود و در برخی مراکز درمانی، از آنها بیش از اندازه درخواست کار میشود.» برنامه وزارت بهداشت برای حل مشکلات پزشکان طرحی خود مسئولان وزارت بهداشت نیز بارها از ناکارآمد بودن طرح خدمت اجباری، سخن گفتهاند و اعلام کردهاند که درصدد اصلاح این شرایط هستند. به طور مثال، سعید نمکی، وزیر بهداشت نیز نسبت به طرح اجباری خدمت در جامعه پزشکی انتقاد میکند و میگوید: «نمیتوان پزشک را بواسطه طرح نیروی انسانی در نقاط محروم و کمتر توسعه یافته نگه داشت، بلکه باید به دنبال ایجاد انگیزه اقتصادی برای حضور بخش خصوصی در این مناطق بود. در این زمینه به دنبال ایجاد انگیزه برای ماندگاری بیشتر پزشکان در نقاط محروم هستیم. در طرحی که مدنظر داریم اگر بخش خصوصی در مناطق محروم تخت بیمارستانی ایجاد کرد، بنابراین ضریب اشغال مناسبی را به صورت تضمینی خریداری خواهیم کرد و حداقل بین دو تا سه سال نیز پزشک و پرستار را با هزینه دولت برای بخش خصوصی تامین می کنیم.» نمکی خاطرنشان میکند: «ما باید کادر درمان را درست توزیع کنیم و بتوانیم برای پزشکانمان انگیزههای رفاهی و اقتصادی بیشتری ایجاد کنیم که در نقاط محروم بمانند. از همه مهمتر اینکه باید ظرفیتی که برای نقاط محروم گذاشته شده است را در آینده و بعد از فارغالتحصیلی، به مناطق محروم بفرستیم و تاکید داشته باشیم که این نیروها نمیتوانند از منطقه خود خارج شوند. در آن شرایط، قطعا مشکلی به نام کمبود پزشک در مناطق محروم نخواهیم داشت.» همچنین ایرج حریرچی، معاون کل وزارت بهداشت نیز با اشاره به راهحلهای وزارت بهداشت برای حل مشکل کمبود پزشک در مناطق محروم، تاکید میکند: «نسبت به سایر کشورها، در ایران کمبود پزشک داریم، اما از نظر محاسبات آینده، برآورد واقعی وزارت بهداشت از وضعیت تراز پزشکان نشان میدهد، از نظر پول و سطح درآمد مورد انتظار پزشکان متخصص، در سال ۱۴۰۴ به ۵۲ هزار و ۱۱۳ پزشک متخصص نیاز داریم. در عین حال، موظفیم برای تمامی مردم در محل سکونتشان، خدمات تخصصی و پزشکی را فراهم و ارائه کنیم. در بیمارستانهای دولتی نیز مردم انتظار پزشک متخصص دارند که با توجه به پرونده الکترونیک و نظام ارجاع، مشکلات به تدریج برطرف خواهد شد. نباید از خاطر برد که افزایش بیش از 10 برابری پزشکان کشور در 40 سال اخیر، تاثیر بسیار زیادی در بهبود بسیار قابل توجه شاخصهای بهداشتی درمانی کشور داشته است.» از نبود سادهترین امکانات رفاهی تا فقر امکانات درمانی بسیاری از فعالان کادر درمان که در مناطق محروم به صورت اجباری در حال گذراندن دوره طرح هستند، چندان از شرایط معیشتی و رفاهی خود رضایت ندارند. احسان طاهری، یکی از همین پزشکانی است که تجربه گذراندن دوره طرح خدمت اجباری را دارد. او به گوشهای از مشکلات این گروه از پزشکان اشاره میکند و میگوید: «پزشکان، پس از طی دوران طولانی تحصیل در دوره پزشکی، به اجبار برای گذران دوره طرح مربوط به پزشکی عمومی باید در مناطق روستایی و کمبرخوردار حضور یابند. این شرایط معمولا اولین تجربه آنها در زمینه شغلی و گاه زندگی در چنین محیطی است که به طور حتم با مشکلات فراوانی همراه میشود. چنین محیطهایی معمولا از شرایط و امکانات فرهنگی و تفریحی مرسوم این روزهای شهرهای کوچک و بزرگ کاملا بیبهرهاند. گاهی هم برخی مردم انتظار دارند که در چنین محیطی، پزشک در تمامی ساعات شبانهروز، حتی بابت مسایل کاملا غیر ضروری، ارایه خدمت کند که این موضوع نیز سبب خستگی و کاهش بازدهی کاری پزشکان خواهد شد.» او ادامه میدهد: «مساله مهم دیگر نبود امکانات درمانی در بیمارستان و درمانگاههای شهری در مراکز بهداشتی روستایی است. این محرومیتها امکان ارائه خدمات پزشکی را کاهش میدهد و پزشک برای جبران این نقص، انرژی و زمان بیشتری صرف میکند. البته توازن بین کمبود امکانات و نیازهای بیماران و انتظار جامعه سبب پدید آمدن مشکلاتی نیز میشود. رفت و آمد به محل کار به دلیل نبود امکانات وسیله نقلیه و در برخی موارد وجود جادههای خاکی و یا نامناسب نیز از مشکلات پیشرو در این دوره از زندگی شغلی پزشکان است. اینها بخشی از دغدغههای حرفهای و در واقع قسمتهای پنهان زندگی پزشکان جوانی است که در حال گذران دوران طرح هستند.» یکی دیگر از پزشکانی که تجربه گذراندن طرح خدمت اجباری را دارد، انتقاد میکند: «یکی از مهمترین دغدغه پزشکان طی دوره طرح، رفت وآمدهای مداوم است و بیشتر پزشکان بویژه خانمها در این دوره برای تردد با مشکل جدی مواجه هستند. بررسی پایش پزشکان نیز دغدغهای دیگر طی دوران تعهد است، چرا که در بیشتر مواقع پایش توسط افراد غیر پزشک و دارای تحصیلات کاردانی یا در نهایت کارشناسی انجام میشود که اطلاعی از حرفه پزشکی ندارند. در حالی که اگر پایش این پزشکان توسط پزشکان انجام شود، به دلیل شناختی که از این حرفه دارند، عدالت بیشتری لحاظ خواهد شد. به همین دلیل، در برخی مواقع نتیجه این پایشها ناعادلانه است. همچنین در مناطق محروم و غیربرخوردار، امکانات درمانی بسیار محدود است، اما سطح انتظار بیماران و خانواده آنها از پزشکان فراتر از امکانات موجود است.» از سوی دیگر، ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران نیز ضمن انتقاد از اجرای طرح خدمت پزشکان، عنوان میکند: «این طرح مربوط به زمان جنگ بود و قرار نبود ادامه داشته باشد. اجباری بودن طرح خدمت، باعث میشود که پزشک، انگیزه لازم برای خدمت به مردم را نداشته باشد. قطعا فارغالتحصیل بومی برای خدمت به مردم منطقه محل زندگی خودش، از انگیزه بالاتری برخوردار است و اگر حمایت شود و امکانات و تسهیلات لازم در اختیارش قرار گیرد، بهتر میتواند به مردم همان منطقه محل سکونتش خدمت کند.» او تاکید میکند: «پزشکان نیز همچون سایر شاغلان دوست دارند هر جایی که خودشان انتخاب میکنند، مشغول کار شوند. حضور اجباری پزشک در مناطق محروم، با دلخوشی و رضایت کامل نیست و نمیتواند انگیزه خدمت او را فراهم کند.»
نباید از خاطر برد که غیر از پزشکان، بسیاری از گروههای جامعه پزشکی نیز مجبور به گذراندن دوره طرح خدمت اجباری هستند. تا وقتی اجبار به خدمت وجود داشته باشد، طبیعی است که رضایتمندی چندانی هم وجود نخواهد داشت. همه اینها در کاهش کیفیت خدمات درمانی تاثیر میگذارد و در نهایت، بیمار نیز قربانی تعهدات اجباری خواهد شد.