همه جای دنیا در چنین موارد حساسی تا زور و جریمه نباشد مردم یک چیزهایی را رعایت نمیکنند چون ذات آدمیزاد گردش و تفریح را دوست دارد. گذشته از این خیلیها اصلاً اهمیت موضوع را درک نکردهاند

شفاآنلاین>سلامت>در خانه بمانید! این یک پیام جهانی است برای مقابله با ویروسی که مرز نمیشناسد. ما چارهای جز در خانه ماندن داریم اما چگونه؟ آیا صرفاً تکرار این پیام فایدهای هم داشته است آیا واقعاً قوانین قرنطینه که نه لااقل توصیههای در خانه ماندن تا کنون رعایت شده است؟
یه گزارش شفاآنلاین، این روزها بحثهای زیادی در شبکههای مجازی پیرامون توصیه در خانه بمانید در جریان است؛ برخیها به مردمی که در تعطیلات نوروزی مثل همیشه گزینه سفر را انتخاب کردهاند انتقادهای تند و تیزی میکنند.
آنها هم منتقد این بخش از مردم هستند و هم منتقد مسئولان به دلیل اجتناب از اعمال سیاستهای قهری. در این میان برخی مسئولان نیز در سطوح مختلف ابراز تأسف میکنند و یا با عصبانیت میگویند جدی نگرفتن این بیماری از سوی مردم باور کردنی نیست.
مجری صدا و سیما با گلایه رو به دوربین میگوید یعنی تا حالا آب در هاون میکوبیده و از آنها میخواسته جایی نروند؟
هرچند بازار انتقاد از مردمی که به توصیهها و هشدارها گوش نمیدهند، در شبکههای اجتماعی داغ است، در نقطه مقابل برخی هم از مردم دفاع میکنند و به منتقدین گوشزد میکنند که چرا اکثریت مردم را نمیبینند؛ یعنی آنهایی که واو به واو توصیهها را جدی گرفتهاند و حتی خودخواسته قرنطینه شدهاند.
در این میان بخش دیگری هم به دلیل فشارهای اقتصادی تا پایان سال ناچار از فعالیت در مراکز تجاری بودند همچنانکه مراکز دولتی نیز تا آخرین لحظه به فعالیت خود ادامه دادند.
این بحث دو سویه در مورد سفرهای نوروزی نیز همچنان ادامه دارد اما نکتهای که مخالفان نقد مردم بر آن تأکید میکنند این است که اساساً چرا در این نقدها از نقش مسئولان غافل میشویم؟
مگر نه اینکه در بسیاری از کشورهای اروپایی هم وقتی مردم به توصیهها برای در خانه ماندن گوش ندادند، دولتها مجبور شدند برای رعایت منع آمد و شد جریمههای سنگین تعیین کنند؟
برای نمونه در فرانسه اگر کسی بی دلیل از خانه خارج شود باید 135 یورو جریمه بپردازد و آن طور که کریستف کاستنر وزیر کشور فرانسه گفته ممکن است این جریمه به 375 یورو هم افزایش پیدا کند. حالا در این کشور شهروندان تنها در موارد خاص و با پر کردن فرمی که علت خروج از خانه در آن توضیح داده شده، میتوانند بیرون بروند.
به نظر شما برای رعایت عدالت و سنگین نشدن یک کفه ترازوی نقد، چه باید کرد؟ علی، فعال اجتماعی به اینگونه نقد کردن مردم اعتراض دارد: «نشستهایم و دائم خودمان را میکوبیم اما یادمان میرود وقتی قرار است محدودیت اعمال شود، قانون و مقررات میخواهد.
اگر به جای توصیه جاده ها را میبستند یا هر کس در خیابان بی دلیل تردد میکرد، جریمه می شد، مردم باز هم سفر میرفتند یا از خانه بیرون میآمدند؟ نمیشود همه چیز را به مردم سپرد؛ خب یکی اهل رعایت کردن است، رعایت میکند، یکی هم نه. به اعتقاد من دولت باید بیش از این و با جدیت با مسأله برخورد میکرد.«
حمیده در کشور فرانسه زندگی میکند او از تجربه خودش میگوید: «همه جای دنیا در چنین موارد حساسی تا زور و جریمه نباشد مردم یک چیزهایی را رعایت نمیکنند چون ذات آدمیزاد گردش و تفریح را دوست دارد. گذشته از این خیلیها اصلاً اهمیت موضوع را درک نکردهاند.
هفته پیش که در پاریس هنوز قوانین قرنطینه حاکم نبود پارکها واقعاً شلوغ بود چون هوا خوب بود. اما الان مردم از ترس جریمه به پارکها نزدیک نمیشوند و 100 هزار نیروی پلیس بر قرنطینه پاریس نظارت میکنند و خیلی از نیروهای بازنشسته را برای کمک دعوت به کار کردهاند و میدانم که در انگلستان هم همین اتفاق افتاده. به نظر من فقط اسمش قرنطینه است اینجا واقعاً حکومت نظامی برقرار شده. همه اینها برای این است که مردم رعایت کنند.»
مریم اما از جمله کسانی است که به مردم انتقادهای جدی دارند: «حالا که دولت ما چندان سختگیر نیست خود ما مسئول هستیم و باید بدانیم که اگر در این شرایط توصیهها را رعایت نکنیم در واقع هم خودمان را به خطر انداختهایم هم زحمت آنهایی را بر باد دادهایم که همه قواعد قرنطینه را رعایت میکنند؛
اینکه دستکش و ماسک آلوده را روی زمین رها میکنیم هم تقصیر دولت است یا دولت و مسئولین وظیفه دارند برای جمع آوری دستکشهای ما در معابر نیرو استخدام کنند؟»
مزدک دانشور، انسان شناس پزشکی در این باره گلهها و نقدهای مختلف میگوید: «وزیر بهداشت از حجم زیاد سفرهای مردم گله میکند، فرمانده ستاد کرونای پایتخت از حضور پررنگ مردم در فروشگاه ها ناراضی است، سخنگوی ستاد از رعایت نکردن نکات بهداشتی توسط مردم گله دارد، روزنامه نگاران از همدلی نکردن مردم با محیط زیست و کودکان زباله گرد و خریدهای فلهای مردم دلخورند و... این فهرست را میتوان همچنان ادامه داد.
وقتی به ظاهر حرف ها نگاه میکنیم البته که همه صحیح و بجاست؛ مردم باید بیشتر در خانه بمانند، به فروشگاه ها نروند، دستکش های پلاستیکی را در خیابان رها نکنند و در مراکز خرید مثل قحطی زدهها رفتار نکنند و... همه اینها درست اما چیزی در این میانه آشنا به نظر میرسد.
درواقع یک رشته نامرئی بین همه این گزارهها وجود دارد و آنها را به هم وصل میکند و آن مقصر شناختن قربانی و نفی مسئولیت مدیران و مسئولیت نهادهای مختلف است.»
او با اشاره به گزارههای مشابه در حوادث مختلف میگوید: «در سیل مردم مقصرند چون خانههایشان را در جای نامناسبی بنا کردهاند اما صحبتی از این نمیشود که اولاً مجوزهای ساخت و ساز با شهرداری است و ثانیاً در برخی نقاط آنقدر قیمت زمین بالا رفته که مردم از روی ناچاری به اسکان غیررسمی روی آوردهاند.
در زلزله مردم مقصرند چون خانههای خود را مستحکم نساختهاند. نظام مهندسی، شهرداری و دولت در طراحی، مجوز دادن و کمک برای تأمین مصالح مناسب هیچ نقشی نداشتهاند؟ در مورد بیماری هم مردم مقصرند چون غذای چرب و شیرین میخورند و با بی تحرکی در مقابل تلویزیون لم میدهند.»
به گفته او در مورد همه گیری ویروس کرونا هم حکایت همین است؛ آنها یا مثل یک مقصر به سفر میروند و توصیهها را نادیده میگیرند و یا به هزینه خودشان در خانه میمانند و برنامههای بی مزه صدا و سیما را نگاه میکنند.
وی تأکید میکند که این نگاه به معنای نادیده گرفتن مسئولیت مردم برای تهیه نظام مند مایحتاج روزانه، رعایت نکات ایمنی در مورد زبالههای بیماریزا و رها نکردن دستکش و ماسک آلوده در معابر و یا رعایت قرنطینه و نکاتی از این دست نیست بلکه گوشزد کردن این نکته مهم است که مسئولیت حکمرانان در این شرایط حساس تا چه اندازه بالاست.
در این میان برخی نیز اعتقاد دارند قرنطینه کامل در شرایط سخت اقتصادی امکان پذیر نیست و میتواند عواقب زیانباری داشته باشد پس چه باید کرد؟ ظاهراً چارهای جز رعایت کردن نداریم.
هرچند اطمینان دارم آنهایی که به هیچ وجه در هیچ زمینهای اهل رعایت کردن نیستند، مخاطب این گزارش و هیچ گزارش دیگری نیستند.ایران آنلاین
ترانه بنی یعقوب