بیشتر ما تجربه لمس لبه تاریکى را داریم؛ یک حادثه تاریخى منفرد که تلنگرى در تغییر درک ما از واژه دعوت باشد. امروز اتفاق اخراج تبعیدىها مطلع مبحثى عجیب در فرایند رهاشدگان است

شفاآنلاین>سلامت> گاهى به نقطهاى از مدار بسته زندگى مىرسید که فکر مىکنید اینجا آخر دنیاست و بعد از این یا فجر خوشبختى است یا زجر بدبختى دیگر تمام میشود. درست در لبه تاریک دنیا که عدهاى آن را منطقه محروم و عدهاى تبعیدگاه و عدهاى محل خدمت مقدس مىنامند، چهار راه حوادث افتتاح میشود.
بیشتر ما تجربه لمس لبه تاریکى را داریم؛ یک حادثه تاریخى منفرد که تلنگرى در تغییر درک ما از واژه دعوت باشد. امروز اتفاق اخراج تبعیدىها مطلع مبحثى عجیب در فرایند رهاشدگان است. رهاشدگانى که براى سال اول دستیارى و دو سال تبعید تاریخ مصرف داشتند... چیزى به نام اجبار به بودن در جایى که تو را بیش از اینها نمیخواهند. این عجیبترین معادله کوچ ناخواسته به یک قبیله است. جایى باشى که نه خودت میخواهى و نه داعىات تو را میخواهد. اتفاق رهاشدگى یعنى تفاهمى بین میهمان و میزبان، بر نبودن؛ اما تعجب باید کرد وقتى آنچه مانع رفتن یا باعث ماندن میشود، چیزى است که لابد انتفاع ثالث باید باشد. وقتى جاذبه گرانشى از هسته یک مدار نباشد، جبر بودن از دافعه اقمار مجاور مرکز(Center) است.
اتفاق «اخراج از تبعید» را خیلى از ما اخراجىها تجربه کردهایم؛ وقتى انگشت تمامشده از عسلت،
طعمه دندان بىنمک میشود. همه ما روزى که اواخر تاریخ مصرفمان رو به انقضاء بود با احترام تمام، با نمکدان وقاحت جلوى درب گذاشته شدهایم.
من هم مثل شما خاطرات غریبى از بدرقه در تبعید دارم؛ اینکه وقتى داعى بومى، دیگر آغوش گرمى برایت ندارد، اما پدر نمیگذارد، بدون لباس سفید برگردى. امان از وقتى که تو نخواهى با لباس سفید از خانه بخت برگردى. گاهى دلت براى همه آنچه یکجا فروختى، تنگ میشود و اینک منم مردى که با عبور از چله زندگى فهمیده است، عمرى که فروختم براى فروش نبود...
آنچه در مخمصه جوانسرى فروختم، متعلق به میراث کودکم بود که راه خطاى مرا ادامه نخواهد داد. هنوز از میوه ممنوعه داغ به دل دارم که چرا براى فقط یک گاز به سیب باید اینهمه از باغ پدرى هبوط مىکردم... امروز فلسفه بسیط زمین در توضیح ارتباط بین فرهنگ کوفه و طرح تبعید سوال پرت نمىپرسد؛ زیرا شباهت(Resemblance) این دو را فقط عقیل مسلم در نامههاش مثل من نوشته بود...
اینها همه کم لطفى دنیاست عزیز
این شهر مرا با تو نمیخواست عزیز
سهیل طالبى حسینى، جراح و متخصص ارتوپدى/سپید