«احساس حقارت» داشتن، همانطور که از کلمه دومش بر میآید، یعنی اینکه یک نفر حس کند در برابر دیگران کوچک است و خودش را دست کم بگیرد. البته همان طور که از کلمه اولش هم بر میآید، نشان از این دارد که این «خودکم بینی» چندان ربطی به واقعیت ندارد و بیشتر باور و حس یک آدم است نسبت به خودش

شفاآنلاین>سلامت> یکی از عوامل اساسی انحرافات روان و شخصیت انسان، «عقده حقارت» یا خود کم بینی است. عقده حقارت به حالت افسردگی همراه با کینه توزی که به سبب ناکامیو تحمل رنج و خفت و حقارت پدید میآید، تعریف شده است.
به گزارش شفاآنلاین، «احساس حقارت» داشتن، همانطور که از کلمه دومش بر میآید، یعنی اینکه یک نفر حس کند در برابر دیگران کوچک است و خودش را دست کم بگیرد. البته همان طور که از کلمه اولش هم بر میآید، نشان از این دارد که این «خودکم بینی» چندان ربطی به واقعیت ندارد و بیشتر باور و حس یک آدم است نسبت به خودش.«عقده حقارت» دارای ماهیت فطری نبوده و اختصاص به طبقه یا قشر معینی ندارد، بلکه عارضه ای است که علل پیدایش آن را باید در تربیت و پرورش اولیه فرد و روابط و مناسبات متقابل او با محیط در دوران کودکی تا بلوغ جست وجو کرد.مثل تبعیض، نازپروردگی، عدم ارزش گذاریهای خانواده برای شخص، عدم مسئولیت(Responsibility) دادن و... از علل دیگر میتوان این گزینهها را نام برد:
بی احترامی به دیگران
آدمهایی که برای خودشان احترام قائل نیستند، به دیگران هم احترام نمیگذارند، آنها فکر میکنند چون خودشان، خودشان را قبول ندارند، پس نباید فرد دیگری را هم قبول داشت. آنها کوچکترین مشکل دیگران را چنان به رخشان میکشند که آنها تحقیر شوند.
دهنبینی
همان قدر که آدمهای دارای عزت نفس بالا خودمختار هستند، برعکس، آدمهای خودکم بین با کوچکترین توصیه دیگران، یک دفعه مسیر زندگی شان را عوض میکنند. کافی است که به این آدمها بگویی لباسشان زشت است، دیگرآن لباس را تنشان نمیبینی. اگر دقت کنید، میبینید که احساس حقارت، یا خودش را با انتقادناپذیری شدید نشان میدهد یا انتقاد پذیری شدید!
انزوا
کسانی که احساس(Feeling) حقارت دارند، فکر میکنند دیگران هم مثل خودشان، آنها را غیرجذاب و خستهکننده میدانند. به همین خاطر سعی میکنند تا جایی که میشود، توی چشم نباشند تا ضعف خیالی شان مشخص نشود. آدمهای خود کم بین با اینکه دلشان میخواهد همیشه برنده شوند، سعی میکنند تا جایی که میتوانند وارد هیچ رقابتی نشوند. آنها خودشان فکر میکنند که بازنده خواهند بود و بازندگی هم یک فاجعه دیگر است!باید خودتان دست به كار شوید، شما باید خودتان را باور كنید. در تمام شرایط باید خودتان باشید.
انتقادناپذیری
یکی از علتهایی که آدمها انتقاد پذیر نیستند، همین است که آنها هر نوع انتقاد سازنده یا ناسازنده ای را دشمنی تلقی میکنند. خودکم بینها دوست ندارند کسی ناتوانیهای آنها را گوشزد کند.
درمان خودکمبینی
وقتی انسان در گزینش هدفهای زندگی خود، اندیشههای خام و بی حاصل میپرورد یا سعی میکند با محال درآویزد یا تنها تمایلات و منافع شخصی را وجهه همت و کوشش خویش قرارمیدهد، مفهوماش این است که راه گریز خود را در شکست و نومیدی میجوید؛ تا حالا شده که برای موفقیتهای کوچک و بزرگ خودتان، جایزه بخرید؟ یکی از راههایی که میتواند به شما کمک کند تا از پس احساس حقارتتان بربیایید، این است که راههایی برای تشویق خود پیدا کنید. باور کنید خیلی لذت بخش است که آدم بعد از موفقیت در یک آزمون زندگی، اولین شیرینی موفقیتش را خودش بخورد و بعد آن را به دیگران تعارف کند. تا حالا مزه این شیرینی را چشیدهاید؟ باید خودتان دست به كار شوید، اگر بخواهم در یك كلمه راه حل به شما معرفی كنم، باید بگویم شما باید خودتان را باور كنید.
در تمام شرایط باید خودتان باشید. خودِ خودتان. باید با تمام وجود، خودتان را بپذیرید. حتما میپرسید چگونه میتوانم چنین كار مهمیرا انجام دهم. مكانیزم باور خود، عزت نفس است. برای اینكه خودمان را باور كنیم باید عزت نفس را در درون خودمان افزایش دهیم. عزت نفس عبارت است از احساس ارزشمند بودن؛ این حس از مجموعه افكار، احساسات، عواطف و تجربیات ما در طول زندگی ناشی میشود.میاندیشیم كه فردی باهوش یا كودن هستیم، احساس میكنیم كه شخصی منفور یا دوستداشتنی هستیم، مورد قبول و اطمینان هستیم یا خیر؟ خودرا دوست داریم یا نداریم؟ همانطور كه ملاحظه میكنید، مولفههای عزت نفس گسترده و پیچیده است.
مجموعه این برداشتها و ارزیابیها و تجاربی كه از خویش داریم باعث میشود كه نسبت به خود احساس خوشایند ارزشمند بودن، یا بر عكس احساس ناخوشایند بیكفایتی داشته باشیم؛ لازم به ذكر است كه اعتماد به نفس(Self Confidence) و در یك كلام تمام ویژگیهای مثبت فرد، برآیند عزت نفس بهشمار میآید یعنی از عزت نفس ناشی میشود.