سال 1328 در اهواز به دنیا آمدم و تا بیست چهارسالگی هم ساکن همین شهر بودم. دوره پزشکی را تا سال چهارم در دانشگاه اهواز گذراندم و بعد به تهران منتقل شدم، بیمارستان شهدای شهدا.
اجازه بدهید برگردیم به گذشته از دوران تحصیلات ابتدایی بگویید.

متولد شوشتر هستید؟
شفا آنلاین:سال
1328 در اهواز به دنیا آمدم و تا بیست چهارسالگی هم ساکن همین شهر بودم.
دوره پزشکی را تا سال چهارم در دانشگاه اهواز گذراندم و بعد به تهران
منتقل شدم، بیمارستان شهدای شهدا.
اجازه بدهید برگردیم به گذشته از دوران تحصیلات ابتدایی بگویید.
به گزارش شفا آنلاین:من دبستان حافظ درس خواندم. دبیرستان را هم در خرد گذراندم اما در انتهای دوره متوسطه به دبیرستان شاهپور منتقل شدم.
شغل پدرتان چه بود؟
پدرم کارگر و راننده بود.
چند برادر و خواهر هستید؟
ما چهار برادر و سه خواهر هستیم که همه حداقل تا مقطع لیسانس و فوقلیسانس تحصیلکردهاند.
همه درسخوان بودید؟
بله
در خانواده ما درس خواندن انگار با خون ما عجین شده بود، نه کسی به ما
میگفت درس بخوانیم نه راهنمای خاصی داشتیم، چون پدرم که اکثراً منزل نبود و
مادرم هم سرش به کارهای و امور خانواده گرم بود اما ما بهصورت خودجوش در
میخواندیم. من همیشه در تمام دوران تحصیل شاگرداول بودم. برای مثال دوران
دبیرستان همیشه دم در خانه ما صفی از بچهها ایستاده بودند تا من مشکلات
مثلثاتشان را حل کنم.
چه انگیزهای در ذهنتان وجود داشت که درس بخوانید؟
انگیزه
خاصی نداشتم و از طرفی کار دیگری نداشتیم که انجام بدهیم و بهترین و دم
دستترین کار همین درس خواندن بود. خاطره جالبی برایتان تعریف کنم. سال آخر
دبیرستان امتحان جانوری داشتیم. من آمدم خانه و گفتم کمی بخوابم بعد بیدار
میشوم و درس میخوانم، آن موقع ماه رمضان بود من ساعت 7.30 عصر خوابیدم و
از روی اضطراب یک ساعت بعد بیدار شدم، پیش خودم گفتم ایدادبیداد کل شب را
خوابیدهام و صبح شده، مشغول خواندن شدم و با خودم فکر میکردم چرا اعضای
خانه برای روزه گرفتن بیدار نمیشوند تا اینکه متوجه شدم اصلاً صبح نبوده
که کسی بخواهد بلند شود، من از شدت استرسی که داشتم یک ساعت بیشتر نخوابیده
بودم.
چه سالی کنکور شرکت کردید؟
سال 1347 کنکور تجربی دادم و جز چهار نفر اول کنکور شدم.
زمان دبیرستان بزرگترین سرگرمیتان چه بود؟
کمی بسکتبال بازی میکردم و البته کتاب و رمان پلیسی زیاد میخواندم.
از کی احساس کردید میخواهید پزشک شوید؟
من
اصلاً نمیخواستم پزشکی بخوانم، همیشه دوست داشتم معلم شوم، امتحان کنکور
هم که دادم برای دبیری امتحانداده بودم اما چون جز نفرات برتر بودم به من
پیشنهاد دادند پزشکی بخوانم.
با همین انگیزه وارد این رشته شدید؟
خوب طبیعی بود به دلیل نمره بالایی که داشتم رشته بهتری را انتخاب کنم.
چرا برای ادامه تحصیل آمدید تهران؟
فردی
به اسم دکتر ضیایی میخواستند بیمارستان شهدا تجریش را تبدیل به بیمارستان
آموزشی کنند و احتیاج به دانشجو داشتند، آقای دکتر ضیایی آمدند و دوازده
نفر از دانشجویان را از طریق نمرههایی که پیشازاین کسب کرده بودند انتخاب
کردند و با خود به تهران آوردند ، ما از گرمای اهواز یکراست آمدیم به
خنکی تجریش.
آن زمان بیمارستان ساختهشده بود؟
ما
اولین گروهی بودیم که در سال 1351 جز دانشجویان دانشگاه شهدای تجریش شدیم
تا 1354 فارغ تحصیل رشته پزشکی شدم از سال 54 تا 58 همدوره تخصص اورولوژی
را گذراندم. بیمارستان شهدای تجریش جز زیرمجموعه دانشگاه جندیشاپور بود.
ما تماموقت بیمارستان بودیم و منزل ما هم بسیار نزدیک به بیمارستان بود.
از مجموع ده پزشکی که برای امتحان ورودی دانشگاه جان هاپکینز امتحان دادند،
هشت نفر نمره قبولی گرفتیم اما من ترجیح دادم ایران بمانم چون سطح آموزشی
مقاطع بالاتر ایران را میدیدم و راضی بودم، بنابراین ترجیح دادم نروم
والان هم راضی هستم، در مقام مقایسه با افرادی که همدوره من بودند و رفتند
میبینم که چیزی کم ندارم.
چند فرزند دارید؟
سه فرزند دارم که هر سه خارج از کشور تحصیل کردند.دوتای آنها اورولوژیست
هستند از امریکا و دخترم هم دکترای داروسازی دارد هم دکترای در
فارماکوکنتیک، دخترم بعد از بیستویک سال برگشت ایران و نزد ما هست.
شما بچهها را تشویق کردید که پزشکی بخوانند؟
خیر،
چه سالی ازدواج کردید؟
1353
همسرتان هم پزشک بودند؟
پرستار بودند.
چرا برای تخصص رشته اورولوژی را انتخاب کردید؟
من
دوست داشتم جراح بشوم، منتها دیدم جراحی عمومی خیلی وسیع است، آن موقع
پزشکی به این شدت تخصصی نبود ، برای همین تصمیم گرفتم وارد رشتهای شوم که
تخصصی باشد و بتواند زمینه را برای پیشرفتم فراهم کند.
زمانی که رشته اورولوژی را انتخاب کردید ،چه تعداد متخصص اورولوژی در کشور بود؟
فکر
کنم زیر صد اورولوژیست در کل کشور داشتیم و نصف این تعداد مشغول کار
بودند، چون انقلاب شده بود و بیشتر آنها از ایران خارجشده بودند، اما در
حال حاضر فقط در شهر اهواز بیش از چهل اورولوژیست وجود دارد.
این تعداد زیاد متخصص را چگونه ارزیابی میکنید؟ به نظرتان خوب است یا ممکن است نقاط ضعفی هم داشته باشد.
خب
وقتی تعداد زیاد باشد خدمات هم به سهولت در اختیار مردم قرار میگیرد،
پزشکی ایران ممکن است ازنظر ادوات پزشکی سطح پایینتری از کشورهای اروپایی
یا امریکا داشته باشد، اما ازنظر علم و سواد پزشکان بسیار باسوادی داریم که
همتراز پزشکان درجهیک دنیا هستند.
بین پیشکسوتان اورولوژی چندین نفر خوزستانی وجود دارد این اتفاقی است یا دلیل خاصی داشته؟
دکتر
سنادی زاده که خودشان هم خوزستانی بودند، اولین پیوند کلیه ایران را انجام
دادند و ایشان چراغی شدند برای ما خوزستانیها که رشته اورولوژی را ادامه
دهیم.
زمان جنگ برگشتید اهواز؟
من
زمان جنگ اهواز بودم، یعنی دو سال اول جنگ اهواز بودم و بعد بخش خود را
منتقل کردیم به بهبهان، رئیس دانشکده کمکی به من نکرد، چون مطبم را تعطیل
کرده بودم هیچ پولی برای معاش نداشتم و این رئیس دانشکده هم هرروز نامه
میفرستاد که چون شما استخدام نیستید از دادن حقوق به شما معذوریم، حتی از
دادن مرخصی هم امتناع میکرد ، بااینوجود من هفت ماه کارکردم، چون
نمیتوانستم بخش را رها کنم. بعد از طریق وزارتخانه در تهران بیمارستان
بهاور استخدام شدم .
مگر شما استخدام بیمارستان شهدای تجریش نشدید؟
خیر،
بعد از پایان تحصیلم به من پیشنهاد دادند که استخدام شوم و در تهران بمانم
اما من گفتم باید برگردم به زادگاهم، من قبل از جنگ برگشتم اهواز و هشت
ماه بعد از برگشتنم به اهواز جنگ شروع شد، من برای خاکم برگشتم اما بیمهری
ا همچنان وجود داشت و همچنین عدم درک صحیح از کاری که داشتم برای وطنم
انجام میدادم.
یکبار
پزشکی از تهران به بهبهان آمد که عملهای بخش را ببیند، ایشان فکر
میکرد از اورولوژی تنها نامی باقیمانده ولی وقتی عملهای بخش ما را دید
شگفتزده از من در خواست کرد که به تهران برگردم ، میگفت به توانایی من در
تهران بیشتر نیاز است تا بهبهان، ایشان برگشتند تهران و از طریق وزارت
خانه مقدمات حضورم در تهران را فراهم کرد. طوری به فشار مالی خورده بودم که
هیچ پولی برایم باقی نمانده بود و هرچه که پیش از دوران جنگ پسانداز کرده
بودم از بین رفت، من فقط هشت هزار تومان برایم باقیمانده بود که آمدم
تهران و اینجا مطب باز کردم، اما دینم را به اهواز ادا کردم.
چند متخصص تربیتکردهاید؟
فکر میکنم چیزی در حدود بیش از صد و سی متخصص تربیتکردهام.
برای دورههای تحصیلی به خارج هم اعزام شدید؟
بله
دورههای کوتاهمدت که زیاد رفتهام، شش ماه دروین جراحی عروق کارکردم،
اولین نفری بودم که دوره PCnL یا سوراخ کردن کلیه و خارج کردن سنگ را از
طریق پوست گذراندم، ولی وقتی آمدم تهران دیدیم وسیله و ابزار موردنظر برای
این کار موجود نیست،بهناچار رهایش کردم و دنبال کارهای تحقیقی و سرطان
رفتم و بعد هم وارد پیوند کلیه شدم.
کدام بخش زندگیتان را بیشتر دوست دارید؟
من
از زندگیام راضی هستم، اول خانواده و بعد بخش رزیدنتی و آموزشی کار برایم
شیرینتر است. برای من هر دو بخش آموزش و درمان همیشه جذاب بوده، خیلی
دوست داشتم تحقیقات بیشتری داشته باشم و این تحقیقات در بطن جامعه پزشکی
نهادینه شود. من دو کلاس دارم که در طول این سی سال هرگز تعطیل نشدهاند،
یکی ژورنال کلاب و دیگری هم مطالعه متون اورولوژی است.
با توجه به تغییرات ایجادشده در استفاده از ابزارهای پزشکی، هنوز چقدر به طب بالینی متکی هستید؟
ما
هر ابزاری که در ایران وجود دارد را استفاده میکنیم، ولی بعضی
تکنولوژیها هنوز وارد ایران نشده مثل تکنولوژی رباتیک،عمل رباتیک همان علم
جراحی است و پزشکان ما بااینکه به این ابزار پیشرفته مجهز نیستند اما
بسیار توانا عملهای خود را انجام میدهند، بارها گفتهام که ازلحاظ تئوری و
اجرا علم ما با علم دنیای برابری میکند اما ازلحاظ تکنیکی شاید بعضی
ابزارهای روز دنیا را در اختیار نداشته باشیم.
هنوز روزی چند ساعت مطالعه میکنید؟
من
ساعتهای مطالعهام زیاد است، در خانه بیشترین وقتم به مطالعه میگذرد.
چون رشته ما از آن دست رشتههایی است که بسیار سریع در حال تغییر تحول است و
باید همگام با این تغییرات ما هم مطالعه کنیم و بهروز بمانیم.
فکر میکنید در جوانان امروزی این علاقه و اشتیاق به مطالعه وجود دارد؟
متاسفانه
خیر، فکر میکنم علاقه مثل گذشته نیست، آن عطشی که درگذشته درراه مطالعه و
آموزش وجود دارد اکنون در جوانان ما وجود ندارد. الآن جوانان بیشتر ازنظر
اقتصادی به درس نگاه میکنند، یک روز پسرم در مورد یک عمل از من درباره
هزینهاش پرسید به او گفتم پسر جان راجع به پول با من صحبت نکن اگر راجع به
تکنیک سوالی داری بپرس، دومرتبه چند ساعت بعد همین سوال را از من پرسید،
به پسرم گفتم اگر دوستت نداشتم الآن یک سیلی آبدار از من میخوردی، مثل
قدیم هیچوقت در قید بند مسائل مالی نبودم ، همیشه کار را برای کار انجام
دادم، اما الآن شاید متاسفانه بیشتر کارها برای پول است، اعتقادمان این بود
که اگر کار را به نحو احسنت انجام بدهید حتماً پول هم همراهش میآید اما
اگر کار را برای پول انجام بدهید با مشکلاتش هم روبرو میشوید.
شما پزشک ثروتمندی هستید؟
خیر،
در حدی که زندگیام را آبرومندانه بچرخانم و رفاه داشته باشم پولدارم اما
بیشتر نه .هیچکس از پول بدش نمیآید اما پول همه زندگی نیست.
ثروت پزشک را در چه میدانید؟
قطعاً
این ثروت مادی نخواهد بود، همیشه نام خوب و مقبولیتی که بین مردمداریم از
هر ثروتی بالاتر است.اگر بنا باشد پزشکی را با پول قیاس کنیم خیلیها
هستند که بسیار زیادتر از یک پزشک پولدارند اما آیا جایگاه یک پزشک را هم
به همراه دارند؟
نظر شما راجع به زیرمیزی چیست؟
به
گمانم ماجرای تعرفههای کم پزشکی را مدنظرتان قراردادید که این سوال را
میپرسید، ممکن است آدمها خیلی چیزها را حق خود بدانند که جامعه قبول
نکند، این ماجرا نه با زیرمیزی بلکه باید از طریق اصولی حلوفصل شود. باید
طرف مردم را داشت و به آنها فشار نیاورد و درعینحال به مشکل پزشکان هم به
شکل اصولی رسیدگی کرد.
اصلیترین چیزی که همیشه به شاگردان خود یاد دادید چه بوده؟
اخلاق
میشود لطفاً اخلاق را برایمان تعریف کنید؟
همینهایی که تا الآن باهم صحبت کردیم، یعنی کار کردن برای کار،اینکه مریض را مثل بستگان خود بدانیم.
زمان دانشجویی هزینههایتان را چگونه تامین میکردید؟
زمان
پیش از دانشجویی یعنی از کلاس دهم به همکلاسیهایم درس میدادم، بعد که
وارد دانشگاه شدم به خاطر اینکه رتبه برتر کنکور شده بودم به من بورس
میدادند و همزمان من دریک دبیرستان دخترانه، شیمی درس میدادم.
وضعیت آینده رشته اورولوژی را چگونه میبینید؟
آینده
بسیار روشنی در این رشته وجود دارد. هم در بخش پیوند هم در بخش پیشگیری از
بیماریها و نارساییهای کلیوی، امیدوارم در آینده تکنولوژی رباتیک هم
وارد ایران بشود. این جالب نیست که الآن در هندوستان رباتیک واردشده اما
هنوز در ایران این تکنولوژی وجود ندارد.
تا به حال چند پیوند کلیه داشتید؟
پیوند یک کار تیمی است. در این بیستوپنج سال حدوداً 3000 پیوند در بیمارستان هاشمی نژاد انجام دادهایم.
بحث خریدوفروش کلیه که بحث خیلی داغی است، نظر شما دراینباره چیست؟
درگذشته
پیوند از ایرانی به خارجی هم انجام میشد که خیلی زشت و بد بود، اما الآن
با توجه به قوانین چنین امکانی وجود ندارد که خیلی هم به نظرم خوب است. من
موافق خریدوفروش کلیه نیستم، ببینید این موضوع خیلی ناراحتکننده است که
کلیه یک دختر جوان بیستساله را دربیاوریم و پیوند بزنیم به یک پیرمرد شست
ساله، چرا؟ چون آن آدم شست ساله به این دختر جوان مقداری پول داده. ازنظر
من این کار درستی نیست و من مخالف هستم، نه اخلاقی است نه وجدانی است. من
طرفدار نظر آقای دکتر فاضل هستم که باید جلوی هرگونه خریدوفروش کلیه گرفته
شود حالا تحت هر عنوانی. این نظر که باید کلیه از فامیل درجهیک برسد نظر
خوبی است،هم اخلاقی است و هم انسانی و یا درنهایت پیوند از بیماران مرگ
مغزی که باید فرهنگسازی بیشتری شود.
وضعیت اخلاق را در جامعه پزشکی چگونه میبینید؟
من
به 98 درصد پزشکان نمره قبولی میدهم، ولی به نظرم همان یکی دو درصد نمره
صفر را هم نباید بگیرند، مردم سلامت را باید حق خود بدانند و باید انتظار
داشته باشند که به بهترین شکل درمان بشوند، اگرچند پزشک این وسط هستند که
کار خلاف انجام میدهند، نباید این خلاف را بهکل جامعه پزشکی نسبت داد.
بیمه کامل حق مردم و پزشکان است، بهترین لذت این است که پزشک و بیمار باهم
رابطه مالی نداشته باشند. هم به لحاظ اخلاقی هم به لحاظ لذتی که در پایان
کار به هر دودست میدهد.
سوال آخر، طرح تحول را چگونه ارزیابی میکنید؟
من
مستقیم در این طرح نبودهام، مثلاً بیمارستان توس که طرف بیمه تکمیلی بود و
همه بیمهها هم به ما بدهکار هستند. مگر یک بیمارستان خصوصی چقدر پول
درمیاورد که چندین میلیارد هم از بیمهها طلبکار باشیم. طرح طرح خوبی است
به شرطی که در ظاهر باقی نماند و درست عملیاتی شود، یعنی بودجه داشته باشند
نه اینکه پولی در بساط نباشد و همه فشار بر روی بیمارستان و پزشکان و
پرستاران و تکنسینها باشد.
بحث اخلاق درپیوند ها و به خصوص پیوند کلیه خیلی اساسی است ، نظر شما دراین باره چیست؟
کسانی
که به عضو نیاز دارند بیشتراز کسانی هستند که کلیه اهدا می کنند. اولین
کنگره اخلاق در پیوند در سال 1989 در اوتاوای کانادا برگزار شد. قطع نامه
کنگره به این شرح بود:
تجارت اعضای بدن انسان قابل پذیرش نیست یعنی خرید و فروش اعضا و بافت های انسان و معامله در این کار غیر قانونی است.
توانایی
اهداکنندگان یعنی گرفتن عضو از بیمارانی که شرایط گیاهی دارند قابل قبول
نیست به این معنا که اگر یک نفر دچار مرگ مغزی شده باشد، بدون رضایت از
بستگان او نمی توان اعضای او را اهدا کرد چرا که خود او در شرایطی نیست که
بتواند این اجازه را بدهد.
انجام کارهای جنایی برای به دست آوردن عضو ممنوع است. به این معنا که یک نفر را بدزدند و کلیه او را خارج کنند.
باید عدالت در توزیع مساوی اعضا برقرار باشد.
در
مورد اهدای عضو باید چهار اصل را در نظر گرفت.استقلال شخص دهنده،عدم صدمه
به شخص دهنده به این معنا که در درجه اول نباید به شخصی که اهداکننده است
آسیب وارد کرد،عدالت حکم می کند که تساوی بین گیرندگان برقرار باشد، تصمیم
به اهدای عضو باید بر اساس اخلاق و جوانمردی باشد.
باید چه اصول اخلاقی را در مورد کسانی که نیاز به پیوند عضو دارند رعایت کرد؟
لیست
افراد گیرنده باید مشخص باشد و ثبت نام کرده باشند،سن فرد گیرنده و فرد
دهنده باید مشخص باشد، پیوند در افردی الکلی یا کسانی که مواد مخدر مصرف می
کنند و به طور کلی رفتارهای پرخطر دارند ممکن است با شانس نارسایی بیشتری
همراه باشد، بنابراین این بیماران قبل از پیوند باید رفتارهای خود را تغییر
دهند.
چند نوع دهنده کلیه وجود دارد؟
زمانی
که از فرد زنده کلیه می گیریم که ممکن است از اقوام شخص گیرنده باشد یعنی
وابسته باشد و با او نسبت داشته باشد یا فردی غریبه باشد و هیچ نسبتی با
فرد گیرنده نداشته باشد.از کسی که دچار مرگ مغزی شده و به اصطلاح به او
کاداو(جسد) گفته می شود هم می توان کلیه گرفت.
پیوند کلیه در ایران چندسال سابقه دارد؟
خوشبختانه
از حدود 15 سال پیش این نوع پیوند کلیه در ایران هم رایج شده و در تمام
مراکزی که امروزه پیوند کلیه انجام می شود، کاداو هم انجام می شود و رشد
خوبی کرده. در کشورهای غربی اولین گزینه پیوند از کاداو است و در درجه بعد
از فرد زنده اما در ایران دهنده اول افراد زنده هستند و بعد کاداو. در برخی
از کشورها برای پیوند کلیه نوعی تشویق وجود دارد برای مثال مالیات کمتری
از فرد دهنده می گیرند. اصولا خرید و فروش کلیه ممنوع است اما آن چه که
مشخص است این است که پزشک ها نباید به هیچ وجه در این کار دخالت کنند.
در حال حاضر شایعترین دلیل بروز ناتوانی جنسی چیست؟
وجود
بیماریهای دیابت اعصاب و روان و بیماریهای عضوی از عوامل ابتلا به
ناتوانی جنسی است.در سالهای گذشته بیماریهای اعصاب و روان، علت 90 درصد
از انواع ناتواناییهای جنسی به شمار میرفت. این در حالی است که امروزه
تحقیقات نشان میدهد که بیماریهای عضوی تا بیش از 50 درصد، زمینه ساز بروز
ناتوانی جنسی هستند و بیماریهای اعصاب و روان تنها در حدود 40 درصد در
این زمینه تاثیر میگذارند. بیش از 80 درصد از مبتلایان به دیابت که پس از
گذشت 15 تا 20 سال درمان نمیشوند به درجاتی از ناتوانی جنسی دچار
میشوند.دبرخی داروهای فشار خون و افسردگی زمینه ساز ناتوانی جنسی هستند،
هم چنین فشار خون بالا، چاقی، کشیدن سیگار، مصرف الکل و افزایش چربی خون را
از دیگر عوامل مسبب بروز ناتوانی جنسی است. برخی از داروهای درمان فشار
خون و افسردگی موجب کاهش توان جنسی در افراد میشوند؛ از این رو، این افراد
باید با توصیه پزشک به مصرف داروهای مکمل و یا داروهایی که تاثیر منفی
کمتری بر توان جنسی دارد، اقدام کنند.از آن جایی که با وجود روشهای جدید،
تشخیص عامل بوجود آورنده ناتوانایی جنسی امکانپذیر است به راحتی میتوان
عوامل روانی و یا جسمی را متمایز و نسبت به درمان آن اقدام کرد.بیش از 80
درصد این دسته از بیماریها با استفاده از داروهای خوراکی رایج و کم هزینه
قابل درمان هستند، تغییر روش زندگی، داروهای تزریقی، روش واکیوم و استفاده
از پروتز از دیگر روشهای درمانی بیماران ناتوان جنسی است.
پیوند کلیه از دیروز تا امروز
پیوند
کلیه امری رایج در کشورمان است و پزشکان ایرانی از بهترین پزشکان در این
زمینه هستند و شاید هم میشود گفت، ایرانیان بهترین اهدا کنندگان یا
فروشنگان کلیه در جهان هستند.
در
خیابانها شهر و در کنار بیمارستانها، آگهی فروشکلیه را میشود به راحتی
دید و با انجام یک آزمایش میشود فهمید که کلیه مورد نظر میتواند جای
کلیه بیمار را بگیرد یا نه!
کلیه،
شاید تنها ترین عضو خریدنی بدن انسان است که در ایران برای بار اول در سال
47 از یک بیمار به بیمار دیگر منتقل شد. در آن سال کلیه یک جوان 24 ساله
بهیک زن 27 ساله پیوند زده شد.
در
آبان ماه سال 47 در بیمارستان نمازی شیراز عمل پیوند انجام شد و این عمل
که توسط پزشکان بیمارستان پهلوی شیراز به مدت هفت ساعت طول کشید و در آخر
این عمل با موفقیت انجام شد.
مهری
شیرازی زنی بود که به علت بیماری کلیه این عضو بدن خود را از دست داده بود
و به همین جهت یکی از بستگان وی که جوان 24 سالهای بود حاضر شد کلیه خود
را به مهری شیرازی پیوند بزند.
بدین
ترتیب اولین عمل پیوند کلیه در ایران توسط دکتر سنادیزاده و دکتر مهربان
سمیعی در سال 47 انجام و باعث شد که پیوند کلیه از آن سال ازعملها رایج در
ایران باشد.
در
خبر ها آمده بود دکتر جوزف یی مورای که نخستین عمل جراحی پیوند کلیه
موفقیت آمیز در جهان را انجام داد و به همین دلیل جایزه پزشکی نوبل را برد
در سن 93 سالگی درگذشت.اما این عمل پیوند عضو به این سادگی های امروز
نبوداین اقدام ماری در ابتدا با انتقاداتی از جانب اخلاق گرایان و رهبران
مذهبی مواجه بود که معتقد بودند با این کار انسان در کار خدا دخالت میکند.
تا
اوایل دهه 1950 هیچ عمل پیوند عضوی در جهان انجام نشده بود تا اینکه دکتر
مورای و همکارانش در بیمارستان پیتر بوستون با روش هایی جدیدی موفق به
انجام موفقیت آمیز این کار در سگها شدند. در دسامبر 1954 آنها بیمار مناسب
انسانی خود را یافتند ریچارد و رونالد هریک 23 ساله که دوقلوهای همسان
بودند.
،
"رونالد لی هریک" در سال 1954 یعنی در حدود 56 سال پیش یکی از کلیههای خود
را به برادر دو قلوی خود که در حال مرگ قرار داشت، اهدا کرده و به اولین
انسانی تبدیل شد که در جهان یکی از اندامهای خود را به فردی دیگر اهدا کرده
است و جراحی این پیوند نیز به اولین جراحی پیوند عضو در جهان تبدیل شد.
عمل فروش کلیه اشخاص برای به دست آوردن نفع اقتصادی در ایران قانونی است و
دولت بر آن نظارت میکند. تخمین زده میشود در هر سال، ۱۴۰۰ ایرانی یکی از
کلیههای خود را به دریافت کنندهای که پیش از آن نمیشناختهاند
میفروشند. ایران هم اکنون تنها کشور جهان است که اجازه فروش کلیه اشخاص در
ازای دریافت وجه را میدهد؛ نتیجتاً ایران تنها کشور جهان است که لیست
انتظار یا کمبود اندام ندارد. طبق مقالهای در ژورنال کلینیکال جامعه
نفرولوژی آمریکا، این مدل از بسیاری از مشکلات مرتبط با تجارت اندام
جلوگیری کرده، ولی همه مدلهای استفاده شده در کشورهای توسعه یافته از کند
کردن بدتر شدن صفهای پیوند عضو بازماندهاند.
اولین
عمل پیوند کلیه در ناحیه خاور میانه در ۱۹۶۷ در ایران انجام شد. تا دهه
۱۹۸۰ بود این عملها رایج شدند. پیش از آوریل ۲۰۰۰ قانون مصوب مجلس انتقال
اندامها از افراد مرگ مغزی را میداد. هم اکنون ۱۳ درصد اهداها از افراد
مرگ مغزی انجام میشود. کمبود کلیه مشکلی جهانی است. نیاز به کلیه در جهان
به طرز هشداربرانگیزی در حال صعود است، ولی با این وجود عرضه کلیه افزایش
اندکی داشته است. برای مثال در آمریکا ۱۷،۱۰۶ پیوند کلیه انجام شده که دو
برابر تعداد افراد در فهرست انتظار است. در کشورهای جهان به جز ایران، دو
راه قانونی برای دریافت یک کلیه جدید موجود است، این که یکی از دوستان یا
خویشاوندان که خون و بافتش جور باشد کلیه اهدا کند یا این که در فهرست
انتظار برای دریافت یک اهدا کننده درگذشته منتظر ماند. در آمریکا مدت زمان
میانگین انتظار برای دریافت کلیه جدید بسته به عوامل مختلف بین ۳ تا ۱۰ سال
است. شخص تا زمانی که دیالیز را شروع نکند اصلاً نمیتواند وارد فهرست
انتظار شود. در ایران شرایط این گونه نیست، و مردم برای اهدای کلیه انتظار
میکشند زیرا اهداکنندگان پول دریافت میکنند.هدیه ایثار از مصوبات هیئت
دولت در دوران سازندگی است که دولت هدیهای را برای تشویق مردم برای اهدای
کلیه هایشان پرداخت میکرد. نظر هاشمی رفسنجانی این است که باید افزایش
هدیه ایثار متناسب با تورم به اهداءکنندگان کلیه باشد تا نیازمندان بتوانند
از خدمات پیوند کلیه در کشور با دغدغه کمتری استفاده کنند. ولی سید حسن
هاشمی معتقد است که این مسیر، مسیر درستی نیست و باید خانوادهها متقاعد
شوند تا در صورتی که کسی از اعضای خانوادهشان نیاز به کلیه دارد، خودشان
پیش قدم شوند، این اتفاق در کشورهای که اسلامی نیستند و غربی هستند نیز رخ
داده است. اگر دولت بیایید و عنوان کند که کلیه میخرد و اسمهایی مانند
«هدیه ایثار» هم گذاشته شود ماهیت تغییر نمیکند.
بازار کلیه در ایران
نظام
پیوند کلیه در ایران مورد انتقاد و تحسین قرار گرفته است. از جمله
انتقادات تعارض با هنجارهای اخلاقی در کشورهای دیگر است؛ ولی مزیت اصلی آن
این است که متقاضیان کلیه به سرعت آن را دریافت میکنند به جای این که
هنگام انتظار در فهرست بمیرند. در بیشتر موارد اهداکنندگان از پیش میدانند
چقدر پول دریافت خواهند کرد و پیش و حین عمل مراقبت پزشکی خوب و معاینه
مناسب دریافت میکنند. با دادن کلیه به بیماران به جای دیالیز کردن آنها
جامعه پول زیادی صرفه جویی میکند و از فلاکت زیادی جلوگیری میکند. از
جمله مشکلات نظام ایرانی کمبود بودجه و نبود پیگیری برای اهداکنندگان است.
بازار قانونی کلیه در ایران از رشد بازارای سیاه آمیخته با سوء استفاده که
در دیگر کشورها مشاهده میشود جلوگیری کرده.سپید