سرچشمه هجمه‌های اخیر علیه جامعه پزشکی کجاست؟

به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید    آنان «حکیمانی» بودند که نه فقط بر اساس بهره‌ای که از علم طب داشتند، بلکه با احاطه بر بسیاری از علوم طبیعی و انسانی، به اسرار سلامت جسم و روان انسان‌ها پی برده و با تلفیق دانش و اخلاق، به جایگاهی والا در بین مردم دست یافته بودند. اما در سال‌های اخیر، فاصله‌ای بین پزشکان و دیگر اقشار جامعه ایجاد شده که عده‌ای آن را تابعی از رفتار و گفتار خود جامعه پزشکی می‌دانند و برخی دیگر معتقد به وجود یک سناریوی از پیش طراحی‌شده هستند. با حیدرعلی عابدی عضو کمیسیون بهداشت مجلس درباره جایگاه پزشکان در میان مردم و هجمه‌های اخیر به جامعه پزشکی سخن گفته‌ایم:

مدتی است جامعه پزشکی مورد هجمه‌های شدید قرار گرفته است. آیا شما این اتفاقات و تحرکات را برنامه‌ریزی شده‌ می‌دانید؟
        بله، برنامه‌ریزی شده است. این هجوم تبلیغاتی نه تنها علیه جامعه پزشکی بلکه علیه مدیریت کلان کشور ایجاد شده است. شما ببینید نام کسی که میلیاردها تومان اختلاس کرده، تا ماه‌ها در رسانه‌ها برده نمی‌شود و فقط به صورت اختصاری نوشته می‌شود. ولی در برخی رسانه‌ها با یک هجمه تبلیغاتی، به راحتی یک قشر را از بین می‌برند و با آبروی افراد بازی می‌کنند. مورد اخیر، پرونده مرحوم کیارستمی بود و در شرایطی که هنوز علل فوت آن مرحوم مشخص نشده، عده‌ای علیه تیم پزشکی ایشان قضاوت و حکم هم صادر کردند. درصورتی‌که هنوز معلوم نیست که آیا مرگ ایشان به‌خاطر علل پزشکی بوده یا به دلیل ماهیت خود بیماری، عمل‌های متعدد جراحی لازم بوده است؟ آیا بیمار در دوران نقاهت می‌توانسته سوار هواپیما شود و چندین ساعت بدون حرکت در هواپیما باشد؟ اصلا از پرونده پزشکی ایشان در فرانسه چقدر اطلاع داریم؟ آیا در فرانسه خوب جراحی و درمان شده؟ و سوالات بسیار دیگری که لازم است بررسی‌های کارشناسانه بشود و سپس مورد بحث قرار بگیرد. موضوع فوت مرحوم کیارستمی یک نمونه از برخوردهای ناعادلانه با جامعه پزشکی است که اخیرا زیاد دیده می‌شود.

 سرچشمه این هجمه‌ها کجاست؟
       به نظر می‌رسد یکی از دلایل این است که منافع عده‌ای از اشخاص و اصناف و گروه‌ها با اجرای طرح تحول و ساماندهی وضعیت نظام سلامت به خطر افتاده و آنها ضرر کرده‌اند و حالا می‌خواهند به نوعی انتقام خودشان را از پزشکان بگیرند و این برنامه را با ضربه‌زدن به حیثیت پزشکان و حتی سنگ‌اندازی در مسیر اجرای طرح تحول سلامت اجرا ‌می‌کنند. این‌ها همان کسانی هستند که از آشفته‌بازار نظام سلامت در سال‌های گذشته منافع فراوانی به دست می‌آوردند. به عنوان مثال درمورد تجهیزات پزشکی و پروتزها مافیاهایی وجود داشت که درحال حاضر نه به طور کامل ولی تا حدودی محدود شده‌اند؛ همین‌ها، جو موجود در جامعه را آماده هجمه به جامعه پزشکی نگه داشته‌اند تا به هر بهانه‌ای و با اندک جرقه‌ای شعله‌ور شود. مثلا تلاش می‌کنند که موضوع درآمد پزشکان دائما در جامعه داغ بماند و برای این منظور، دو موضوع متفاوت «درآمد پزشکان» و «حقوق پزشکان» را خلط کرده‌اند. مثل این است که همه متمرکز شوند روی مهندسان ساختمانی و درآمد آنها را به جای حقوقشان قلمداد کنند. مثلا تصور کنید دو مهندس در یک شرکت یا مثلا شهرداری مشغول خدمت باشند. یکی از آنها که کارنامه بهتری دارد، در اوقات آزاد خود سفارش‌هایی هم خارج از وظایف اداری خود بپذیرد و از این راه درآمد دیگری هم به دست آورد. اگر ما این درآمد خارجی را با حقوق شرکت یا اداره جمع ببندیم و سپس حاصل را با حقوق مهندس دوم که کار آزاد انجام نداده جمع کنیم، دقیقا در ورطه‌ای گرفتار می‌شویم که امروز پزشکان ما عمدا در آن انداخته شده‌اند.

اما فقط این نیست. بالاخره مردم هم نسبت به مسائل مبتلابه نظام سلامت مطالبه و نقد دارند.
       بله؛ ولی هر موضوعی در جایگاه خودش باید دنبال شود. دو دسته موضوع وجود دارد. یک دسته موضوعاتی هستند از قبیل اینکه آیا بیمه‌های ما وظایف خودشان را به خوبی انجام می‌دهند؟ آیا کیفیت خدمات درمانی ما قابل قبول است؟ آیا کیفیت مراقبت‌های پرستاری قابل قبول است؟ این‌ها مباحثی‌ هستند که مربوط به عامه مردم می‌شود و خود مردم باید مطالبه و مراقبت کنند. اما دسته دیگر موضوعات هم وجود دارد که لازم است در جایگاه تخصصی خودش مورد بررسی قرار بگیرد. شکل و میزان دریافت‌ها و پرداخت‌ها، فاصله درآمد بین پزشکان، فاصله درآمد بین پرستاران و پزشکان از این قبیل هستند که باید در سیستم و جایگاه تخصصی خودش مورد بررسی قرار بگیرد. در این‌صورت می‌توانیم هم موضوعات مربوط به مسائل مالی را ریشه‌یابی و حل‌وفصل کنیم و هم مسائل درمانی و مراقبتی را. آنچه به توده جامعه مربوط می‌شود، این است که مردم حق دارند مراقبت‌های خوبی دریافت کنند. لازم است که هرجا در دریافت مراقبت‌های پزشکی و مراقبتی نقصی وجود دارد، آن را ‌عیان کرده و از وزارتخانه متولی و دیگر مسئولین بخواهند که نسبت به آن تجدیدنظر کنند و جوابگو باشند. اما بحث دریافت‌ها و پرداخت‌ها را باید به مراجع و کمیسیون‌های تخصصی واگذار کنیم تا با دقت بررسی شوند. حرکت در چارچوب قانون و بررسی مسائل در جایگاه تخصصی، ما را در مسیری قرار می‌دهد که با آرامش و گام به گام به سمتی برویم که تعرفه‌های پزشکی، سیستم ارجاع، سیستم سطح‌بندی خدمات و دیگر موضوعات مهم نظام سلامت، جایگاه واقعی خودشان را پیدا کنند.

برای آنکه دوباره جامعه پزشکی و پزشکان جایگاه حکیمانه خودشان را در بین مردم پیدا کنند، چه باید کرد؟
       من به عنوان کسی که درون این سیستم مشغول به کار هستم و از طرفی نمایندگی مردم را هم دارم، می‌خواهم بگویم که ارتباط بدنه اصلی پزشکان با مردم خوب است، خادم مردم هستند و دلسوزانه کار می‌کنند. من متخصصان زیادی را می‌شناسم که زندگی شخصی خودشان را وقف مردم کرده‌اند و شبانه‌روز مشغول کار هستند. خود من در یک روز جمعه برای بازدید به یکی از بیمارستان‌ها رفتم. دیدم که ظهر روز تعطیل یک متخصص استاد تمام شیمی‌درمانی به بیمارستان آمده، بالای سر بیمارش نشسته و شخصا درحال انجام کارهای بیمارش است. وقتی با او صحبت کردم، گفت: «این بیمار، وضعیت حساسی دارد و من نمی‌توانستم او را به دستیارانم بسپارم.» پزشکان این مدلی زیاد داریم. یک بار دیگر ساعت 2 نصف‌شب به یک بیمارستان رفتم و دیدم که اتند (استاد) بیمارستان با دستیارانش مشغول هستند که به آنها خسته نباشید گفتم. پزشک متعهد که خالصانه و مخلصانه برای مردم کار کند، زیاد داریم. ولی به‌هرحال می‌پذیرم که مانند هر قشر دیگری یک درصدی هم هستند که ممکن است خطاهایی داشته باشند. از آنها هم می‌خواهم که به واقع خودشان را اصلاح کنند و عملکردشان را با عملکرد اکثریت جامعه پزشکی منطبق کنند. با این‌وجود نباید عملکرد عده‌ای انگشت‌شمار را به حساب کل بگذاریم.

        به مردم هم عرض می‌کنم که به شنیده‌ها کاری نداشته باشند. ببینند نوع خدماتی که دریافت می‌کنند، برای آنها قابل‌قبول است یا نه؟ آیا پس از مراجعه به یک پزشک، احساس رضایت خاطر دارند یا نه؟ بر اساس شنیده‌ها قضاوت نکنیم و چیزی که خودمان تجربه کرده‌ایم، منشاء قضاوت ما باشد.