شفا آنلاین>سلامت> پیوند عضو تاریخچه درازی دارد. این دانش از زمانی که انسانها تلاش کردند خون گوسفندان را به انسانها تزریق کنند یا محتوای معده بیماران فوت شده را به بیماران دیگر میدادند تا امروز که روزانه دهها عمل پیوند عضو در دنیا انجام میشود راه درازی طی کرده است.

به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید در این راه بسیاری از بیماران، جان
خود را بر اثر عدم تجربه کافی و پیشرفت علم روی تختهای جراحی از دست
دادند. هنوز هم با وجود پیشرفتهای علمی و افزایش چشمگیر تجهیزات و امکانات
پزشکی بیماران زیادی فوت میکنند. با این تفاوت که آنها در لیستهای
انتظار صف پیوند هستند. این موضوع شرایط عجیبی را به لحاظ انسانی به وجود
میآورد: آرزوی مرگ کسی برای حفظ جان دیگری.
در
این گزارش علاوه بر بررسی وضعیت پیوند در ایران و کشورهای دیگر تفاوتهای
اعمال جراحی پیوند با یکدیگر هم مورد توجه قرار میگیرد.
ارائه مبلغ بابت پیوند طبق
آمار سایت علمی «ورلد دیتا»، آمریکا بیشترین میزان جراحیهای پیوند عضو را
در خودش دارد. در این کشور روزانه بین پنج تا 10 عمل جراحی پیوند انجام
میشود که 20 درصد از این جراحیها شامل مدیکال توریسم میشود. به این معنی
که خانوادههای مختلفی به این کشور میروند تا مورد جراحی قرار بگیرند. با
این همه در آمریکا مردم ماهها در صف انتظار هستند و کسی نمیداند چه
زمانی میتواند مورد جراحی پیوند قرار بگیرد.
در اروپا سیستم فراهمآوری
عضو به صورت یکپارچه عمل میکند. یعنی اگر فردی در آلمان مرگ مغزی شد و در
ایتالیا به کبد وی احتیاج بود، این انتقال به سرعت انجام میشود. همچنین
طبق آمار همین سایت کشوری که کمترین آمار نیاز به پیوند عضو را دارد ژاپن
است. در این کشور میزان سلامتی جسمی در سطح بسیار مطلوبی قرار دارد و بیشتر
این موضوع مدیون غذای سالم و فعالیت جسمانی افراد است. پیش از ژاپن، سوئد و
دانمارک هم آمار پیوندی بسیار پایینی دارند.
در این میان بیشترین عضو
پیوندی در کل دنیا کلیه گزارش شده است. آماری از اینکه سالیانه چند پیوند
کلیه در دنیا انجام میشود در دست نیست، اما در همه کشورها کلیه بیشترین
آمار را داشته است. پیوند بافت و قرنیه چشم هم در آنسوی طیف، کمترین میزان
جراحیهای پیوند را به خود اختصاص دادهاند. سیستم پیوند در کشورهای مختلف
نیز متفاوت است. در برخی کشورها در ازای اهدای عضو به خانواده فرد یا خود
اهداکننده (در شرایطی که پیوند کلیه صورت گرفته و فرد اهداکننده زنده باشد)
مبلغی اهدا خواهد شد. در کشوری مانند روسیه دولت این مبالغ را تنها در
ازای افراد مرگ مغزی انجام میدهد و در چین هم به علت نبود عضو پیوندی برای
مدتی دولت به افراد مرگ مغزی و زنده مبلغی اهدا میکرد.
تجربههای خرید عضو در ایران و جهان کتایون
نجفی زاده، مدیر مرکز اهدای پیوند ایران در مورد اهدای مبلغ کشورها گفت:
«در کنگرهای که چند سال پیش در آمریکا تشکیل شده بود، دیدم در مورد ارائه
مبلغ به اهداکنندگان عضو رایگیری میشود. بیش از 70 درصد پزشکان در این
کنگره موافق ارائه مبلغ بودند. چرا که آمار تصادفات در این کشور بسیار
پایین است و بیماران مرگ مغزی کمی وجود دارد. از سویی بیماران نیازمند
اهدای عضو روزانه در لیست انتظار آنها جان خود را از دست میدهند و پزشکان
در تلاش هستند تا بتوانند اهداکنندگان بیشتری پیدا کنند.
در آنجا من بیان
کردم که کشور ایران هم در دورهای مجبور به انجام این کار شد. یعنی همین
اتفاق 30 سال پیش در ایران افتاد. دولت ایران دستگاههای دیالیز نداشت،
بیمارها فوت میکردند و دولت در نهایت برای حل این بحران مجبور شد مبلغی را
برای 15 تا 20 سال به اهداکنندگان بپردازد. همین کار باعث شد علاوه بر
اینکه ارتباط مالی بین اهداکننده و دریافتکننده نباشد، لیست انتظار هم به
صفر برسد. حال جدا ازاینکه هم اکنون در بسیاری از پیوندها رقمی بین این دو
رد و بدل میشود و غیرقانونی است. اما تعداد این موارد بسیار پایین است.»
ایران هنوز با اهدای عضو مقاومت میکند با
این همه شاید تفاوتی که ایران با باقی کشورهای داشته باشد، شیوه نگاه به
اهدای عضو است. در کشورهای دیگر بسیاری از بیمارانی که مرگ مغزی میشوند یا
در وصیتنامه خود ذکر کردهاند که میخواهند بدن آنها به علم پزشکی اهدا
شود و اعضای بدنشان در اختیار بیماران نیازمند قرار گیرد یا خانوادههای
آنان این رضایت را میدهند.
در اغلب کشورها این فرهنگ وجود دارد که بیمار
تمام اعضای قابل پیوند خود را اهدا کند. در ایران اما، با وجود تبلیغات
مثبت و گسترده چند سال اخیر، هنوز مردم زیادی هستند که در مورد پیوند عضو
تردید دارند و با آن مخالف هستند. نجفی زاده در مورد آمار بیماران مرگ مغزی
و آمار پیوند در ایران بیان کرد: «جمعیت ما 78 میلیون نفر و میزان
مرگومیر ما در تصادفات 17 هزار نفر است.
از این 17 هزار، پنج تا هشت هزار
نفر آنها مرگ مغزی هستند. نیاز کشور این است که حداقل نیمی از این افراد به
اهدا برسند. به عنوان مثال در سال 93 طبق آخرین آمار ما در مرکز پیوند،
659 مورد اهدای عضو وجود داشته است. در این دو سه سال گذشته، آمار
رضایتگیری از خانوادهها به حد متوسط خود یعنی 70 درصد رسیده است. در برخی
از مناطق کشور این رقم به 90 درصد هم میرسد و در مناطقی هم 30 تا 40 درصد
هم نمیشود. تصور بر این است که هر منطقه بر اساس اعتقادات خود به اهدا
رضایت میدهند. از سوی دیگر، حدود 25 هزار بیمار نیازمند عضو گزارش شده
است. فوت بیماران نیازمند به پیوند ما چیزی حدود هفت تا ده نفر در روز است.
وزارت بهداشت هم در قبول این واقعیت مقاومت زیادی به خرج داد. هرچند این
آمار مرگومیر بالا به ایران اختصاص ندارد و آمار منتشر شده از منابع کشور
آمریکا نشان میدهد 22 نفر در روز در فهرست انتظار پیوند جان خود را از دست
میدهند که از این تعداد هر روز 13 نفر، تنها در لیست انتظار پیوند کلیه
فوت میکنند.»
زمان طلایی که از دست میرود یکی
دیگر از مشکلاتی که در ایران وجود دارد، از دست رفتن زمان طلایی پیوند
است. امید قبادی، معاون مرکز فراهمآوری پیوند در ایران در مورد این زمان
طلایی توضیح داد: «هرچه اعضا در بیماران مرگ مغزی سریعتر برداشته و به
بدن بیمار نیازمند منتقل شود، سلولهای کمتری از دست میرود و عضو سالمتر
عمل خواهد کرد. همچنین هزینه نگهداری از بیمار مرگ مغزی هم بسیار بالا است.
در ایران فاصله بین رضایت دادن خانواده و برداشتن اعضا، بسیار زیاد است.
به گونهای که برخی از اعضای بیمار دیگر قابل اهدا نیستند. در حال حاضر
تنها 37 درصد خانوادهها به پیوند رضایت میدهند. در آماری که از سال 84
جمعآوری کردهایم، این میزان رضایت تنها 5 درصد بود که با تبلیغات گسترده
به مرور بیشتر شد و هنوز هم سالیانه خوشبختانه رو به افزایش است. در دریافت
رضایت از خانوادههای بیماران مرگ مغزی، رفتار و برخورد گروه پزشکی
بیمارستان و بخش مراقبتهای ویژه بسیار اهمیت دارد. چرا که خانواده بیمار
به تازگی در شوک عضو خانواده هستند و در موقعیت متزلزلی قرار دارند. نحوه
ارائه پیشنهاد به آنها در تصمیمگیری آنها تاثیر زیادی میگذارد.»
تصویب قوانین به نفع اهدای عضو در
این میان، میتوان مسئولیت اصلی افزایش رضایت و اعمال جراحی پیوند را حاصل
کارها و تلاشهای انجمن پیوند و مرکز پیوند ایران دانست. انجمن علمی پیوند
عضو در ایران از سال 74 و مرکز پیوند ایران از سال 70 کار خود را شروع
کردند.
انجمن درصدد آموزش جراحان متخصص پیوند بود و مرکز پیوند نیز طبق
آییننامهای که هیئت دولت در سال 71 به تصویب رساندند، مسئولیت کامل پیوند
اعضا و هماهنگی آنها را به عهده گرفت. نجفیزاده در این باره توضیح داد:
«البته پیش ازآن که قوانین مربوط به پیوند تصویب شود، بسیاری از اعمال
جراحی پیوند در ایران مانند پیوند کبد انجام شده بود. همچنین واحدهای
فناوری در زمینه آموزش و پژوهش پیوند در دانشگاههای علومپزشکی تهران به
مرور افتتاح شد که اکنون تحت نظارت مرکز پیوند به فعالیت خود ادامه میدهند
و برای ما بسیار مفید هستند.
در طی آییننامهای هم در دهه 80 به
بیمارستانها ابلاغ شد که در ارائه عضو اهدایی با مسئولیت و بازرسین
فراهمآوری اهدا همکاری کامل را انجام دهند. تمام این موارد به مسئولین
مرکز پیوند و پزشکان و جراحان و بیماران نیازمند عضو کمک میکند تا هرچه
سریعتر عمل پیوند را با کیفیت بیشتری انجام دهند.»
اینکه
تعداد زیادی از مردم هستند که نمیتوانند پیوند عضو یکی از اعضای خانواده
را بپذیرند، نشان میدهد هنوز تفکرات سنتی در بین مردم رایج است و قبول این
واقعیت پزشکی به تبلیغات بیشتر نیاز دارد. هر روزه جشنوارههای مختلف و
برنامههای متفاوتی در مورد اهدای عضو برگزار میشود که اغلب رسانهها هم
آن را پوشش میدهند. اما شاید تنها زمان نیاز است تا مردم این حقیقت را
بپذیرند که با وجودی که مرگ عضو خانواده آنها غمانگیز است، اما میتواند
جان چندین انسان را از مرگ نجات دهد.