شفا آنلاین>اجتماعی>روانشناسی> در سال 2008 سیستم قضایی انگلستان با چالشی بزرگ روبهرو شد. وکیل دبی پودری، بیمار مبتلا به بیماری ام. اس. پیشرونده، با گشودن پرونده قضایی قصد داشت اطمینان یابد در صورتیکه همسر موکلش، او را برای اتانازی تا کشور سوییس همراهی کند، گرفتار مجازات نخواهد شد.

به گزارش
شفا آنلاین،قوانین کیفری انگلستان در این رابطه
بسیار مبهم بود و پارلمان، دادستان کل را برای ارایه تعریفی روشن از قوانین
تحت فشار گذاشت.
جامعه
جهانی نظر مثبتی نسبت به معاونت درخودکشی فرد مبتلا به بیماری لاعلاج
ندارد و در اکثر نقاط دنیا اتانازی جرم قانونی محسوب میشود، از اینرو
چنین بیمارانی در صورت داشتن تمکن مالی به معدود نقاطی از جهان (مثل کشور
سوییس) که در آنجا این عمل قانونی است، سفر میکنند اما عواقب قانونی آن در
کشور مبدا به قوت خود باقی میماند.
کمال اخلاق یا مرثیهای درمرگ اخلاق؟ اتانازی
و همیاری در انجام
خودکشی در درجات مختلفی انجام میشود و حدود قانونی و
اخلاقی آن چندین قرن است که مورد سوال است.
طی
دهه گذشته، خودکشی با کمک کادر درمانی از منظر اخلاق فردی و پزشکی به شدت
مورد بحث است. ابهام قوانین و نبود گفتمانی روشن در این زمینه مولد
پروندههای قضایی بیسرانجام در بسیاری از کشورها از جمله انگلستان است.
در
بعضی کشورها مثل هلند، انجام خودکشی با کمک علم پزشکی در صورت وجود شرایطی
خاص، قانونی اعلام شده است. به همین ترتیب در 5 ایالت کشور آمریکا نیز به
پزشکان اجازه تجویز داروهای کشنده برای بیمارانی که از بیماری لاعلاج رنج
میبرند، صادر شده است. در کشور بلژیک پزشکان مجاز به تزریق داروی کشنده
برای پایان بخشیدن به زندگی پر رنج بیمارشدهاند. آلمان در سال 2015 کمک به
انجام خودکشی را با اهداف نوعدوستانه قانونی اعلام کرد ولی پس از آن
متممی به این قانون اضافه شد که انجام این عمل در صورت وجود شبهه سود تجاری
مجازات کیفری خواهد داشت. در سوییس هم قانون روشن نیست زیرا کمک به خودکشی
با انگیزه سود فردی غیرقانونی است و دست وکلا در بهانهتراشی برای پزشکانی
که با انگیزه درآمد اقدام به این عمل میکنند، باز است.
مقصد: عدم
با در نظر گرفتن اینکه خودکشی با همیاری دیگری در جهان با تساهل بیشتری
نگریسته میشود، افراد مبتلا به بیماریهای بدون درمان نسبت به نبود امکان
انجام این کار در کشور یا ایالت محل زندگیشان حساستر میشوند. بیمار ترجیح
میدهد که مرگی آرام و بیدردسر در کشور خود و در میان عزیزانش داشته باشد
ولی مغایرت قانون با اتانازی سبب میشود بسیاری رنج سفر را به نقاط دیگر
جهان که مرگ از روی شفقت در آنها مجاز است بهخود هموار کنند. بدین ترتیب
توریسم خودکشی تولد یافت.
آمار
محققین سوییسی نشان میدهد بین سالهای 2008 تا 2012، تعداد 611 نفر از 31
کشور جهان برای خودکشی با کمک کادر پزشکی به این کشور سفر کردهاند، البته
بیشتر این افراد انگلیسی یا آلمانی بودهاند. داستان اتانازی به اروپا
محدود نمیشود. داستان بریتانی مینارد، دختر 29ساله آمریکایی که مبتلا به
سرطان بدخیم مغز بود، آمریکا را تکان داد. این دختر کالیفرنیایی که
میدانست ایالت اورگون برای شهروندانش قانون مرگ عزتمندانه را به تصویب
رسانده، خانواده خود را مجبور به انتقال به این ایالت و تحمل گذراندن
انبوهی از مراحل اداری کرد. پیدا کردن خانه، به ثبت رساندن حق رای ایالتی و
دریافت گواهینامه رانندگی ایالتی تنها نمونهای از دهها چالشی بود که او و
خانوادهاش برای بهدست آوردن شهروندی اورگون و کسب اجازه خودکشی متحمل
شدند.
مسئولیتی سنگین در
بسیاری موارد به کشور سوییس و ایالاتی مانند اورگون بهسبب فراهم کردن حق
انتخاب مرگ و امکانات ابزاری لازم برای اجرای آن برای افراد بسیار بیمار
که چشمانداز بهبود را پیشرو ندارند، با دیده تحسین از منظر انساندوستی
نگریسته میشود.
چندی
است که کشور کانادا نیز حق اتانازی را برای شهروندان و ساکنانش به رسمیت
شناخته، ولی مانع از ورود خارجیان برای انجام این عمل میشود. قبل از هر
چیز قانونگذار باید حدود شدت بیماری و احتمال درمانپذیری آن را مشخص کند.
محققین سوییسی در گزارش خود عنوان کردهاند که عدهای از مراجعین یاد شده
به این کشور بهعلت ابتلا به بیماریهای روماتیسمی یا عصبی تصمیم به خودکشی
گرفته بودند. این آمار نشان میدهد تعداد افرادی که به سبب بیماریهای
مزمن اما نه کشنده تصمیم به خودکشی میگیرند، رو به افزایش است. در حال
حاضر قوانین اتانازی در ارتباط با بیماریهایی که با درد و رنج زیاد همراه
است یا ایجاد محدودیت حرکتی میکند ولی کشنده نیست، روشن و صریح نیست. یکی
از نمونههای معروف این موارد، داستان دو برادر همزاد، ادی و مارک وربسن،
است که ناشنوای مادرزاد بودند و بینایی خود را نیز به تدریج از دست داده
بودند. حق انجام اتانازی در سال 2013 به آنان داده شد.
چه کسی مستحق مرگ عزتمندانه است؟ در
حالیکه خودکشی با دریافت کمک رایج و پذیرفته شده، عدهای دغدغه مشخص کردن
مرز این نوع خودکشی را با نوع سنتی آن در سر دارند. خودکشی در تمامی ادیان
و فرهنگها امری نابخشودنی شمرده میشود. از طرفی، افراد مبتلا به
بیماریهای روانی مانند شیزوفرنی، افسردگی دوقطبی افسردگی- شیدایی در معرض
آسیب رساندن به خود هستند. دکتر مورتون تاول استاد دانشکده پزشکی ایندیانا،
وضعیت پزشکانی را که درگیر کمک به انجام اتانازی هستند، به حرکت بر تار
مویی نازک بین قانون و اخلاق تشبیه میکند. او میگوید: «حمایت از اتانازی
جوانب انسانی متعددی دارد ولی امکان آنکه منجر به تصمیماتی نادرست شود زیاد
است. در بسیاری موارد پزشکان با بیماران بهشدت افسرده روبهروهستند که از
بیماری جسمی رنج نمیبرند ولی تمایل زیادی به خودکشی دارند. در چنین
مواردی آیا همیاری فردی که از بیمار نگهداری میکند در انجام خودکشی نوعی
سلب مسئولیت و راهی برای خلاصی از زحمت مراقبت از بیمار نیست؟» دکتر تاول
معتقد است رواندرمانی همراه با دارو درمانی به بهبود نسبی چنین بیمارانی
کمک میکند و امید به زندگی را در آنها افزایش میدهد و تمایل به خودکشی از
بین میرود.
در
مورد بیمارانی که مراحل واپسین بیماریهای خطرناک را میگذرانند، فراهم
کردن داروی خودکشی (مثلا دوز کافی باربیتورات) به معنی تشویق بیمار به
خودکشی نیست، بلکه به باور بسیاری از کارشناسان، تقویت روحیه مبارزه با
بیماری در فرد است. آنها میگویند بیمار با داشتن دارو به آرامش خاطر دست
مییابد ولی هیچوقت درد و رنج خود را در حدی نمیبیند که دارو را مصرف
کند. مخالفت با اتانازی در بسیاری از کشورها پابرجاست و این بدین معناست که
مبحث توریسم خودکشی ادامه دارد.سپید
مدیکال دیلی