هواداران
اين اقدام معتقدند که اين کار سبب ميشود که بيماران مبتلا به بيماريهاي
عذابآور بتوانند، درماني مطمئن و موثر پيدا کنند. مخالفان اما، ميگويند،
درباره فوايد پزشکي اين ماده اغراق شده است و هواداران از کنار مضرات مصرف
ماريجوانا ميگذرند.
مخالفان ميگويند، ايراد اساسي به قانون ماريجواناي
پزشکي آن است که حالا اين ماده را ميتوان براي مصارف تفريحي و غيرپزشکي
آسانتر پيدا کرد.
هر دو طرف نقطهنظرهايي دارند و تحقيقات آينده فوايد و
کاستيهاي اين اقدام را روشن خواهد کرد.
آخرين
مرور سيستميکي که نتايج آن در نشريه انجمن پزشکي آمريکا منتشر شده است،
تمام مطالعات اتفاقي کنترلي درباره ماريجوانا و حشيش يا مواد مشابه آن
براي مقاصد پزشکي را بررسي کردند. در اين بررسي، 79 مطالعه درمجموع بيش از
6400 نفر را پوشش داده بود. بسياري از مطالعات نشان از بهبود علائم بعد از
استفاده از ماريجوانا داشتند، اما مسئله اين بود که در اکثر اين مطالعات
دادههاي آماري درستي وجود نداشت.
مصرف
ماريجواناي پزشکي سبب بهبود موثر برخي عوارض مربوط به شيميدرماني شد
(47درصد از آنها که استفاده کرده بودند، دربرابر 20درصد افراد کنترل).
بهعلاوه، مصرف اين ماده توانست درد بيماران را تاحدودي تسکين دهد و از شدت
انقباض در بيماران اماس مبتلا به فلج پايينتنه کم کند.
اينها
نتايج کماهميتي نيستند و توسط ساير مطالعاتي پشتيباني ميشوند که تاييد
ميکنند، ماريجوانا و مواد مشتق از اين ماده با ترکيب مشابه ميتوانند،
دردهاي عذابآور را تسکين دهند، اما بيشتر محققان معتقدند فقط وقتي بايد از
ماريجوانا استفاده کرد که درمانهاي ديگر جواب نداده باشند.
شواهد
کمي وجود دارند که مصرف ماريجوانا ممکن است منجر به اختلالات اضطرابي يا
اختلال خواب شود. درباره اين مطالعات بايد گفت، تعدادشان کم است و شک
جانبداري در آنها ميرود. مطالعات ترکيبي و همزمان نشان ميدهند، مصرف
ماريجوانا نميتواند کمکي براي درمان روانپريشي، گلوکوما يا افسردگي
باشد. مرور برخي مطالعات هم نشان ميدهند شواهدي دال بر بهبود دمانس،صرع،
سندرم تورت يا اسکيزوفرني با استفاده از ماريجوانا وجود ندارد.
ماريجوانا،
بههرحال، عوارضي هم دارد، ممکن است، سرگيجه بياورد يا دهان خشک، خستگي
مفرط، حالت تهوع يا خوابآلودگي و استفراغ يا گمگشتگي، گيجي، فقدان تعادل
و هذيانگويي. خطر اين وجود دارد که با مصرف ماريجوانا ميل به اعتياد
بيشتر شود و اين عوارض شايد بتواند کفه ترازو را به نفع مخالفان قانوني
کردن ماريجواناي پزشکي سنگينتر کند. بياييد صريح باشيم: امکان نداشت که
اداره غذا و دارو آمريکا با وجود اين عوارض جانبي و بررسيهاي ناکافي
درباره اثرات سلامتبخش، دارويي را تاييد کند.
البته
اين که حالا شواهدي وجود ندارد، به معناي آن نيست که شواهدي وجود نخواهد
داشت. براي مدتي طولاني، انجام مطالعه درباره استفاده از ماريجوانا را
تقريبا ناممکن کرده بود. اداره اجرايي مواد مخدر نيز اين ماده را در رديف
يک مواد مخدر قرار داده بود، يعني اين ماده ارزش پزشکي ندارد و امکان زيادي
دارد که اعتيادآور باشد. حتي اگر محققان ميتوانستند از همه اين موانع
براي تصويب تحقيق خود عبور کنند، باز هم بهدست آوردن ماريجوانا تقريبا
ناممکن بود.
تنها
جايي که ميتواند اين ماده را دراختيار محققان بگذارد، دانشگاه
ميسيسيپي است که در قراردادي جداگانه دولت فدرال به آن اجازه داده است
تا انواع اين گياه را کشت کند. صرفنظر از آنکه چه تعداد مطالعه بايد انجام
ميپذيرفت، دانشگاه تا همين چندي پيش اجازه داشت، فقط 21 کيلوگرم در سال
کشت کند که اين مقدار براي حدود 50هزار مورد کافي است.
سال
گذشته، دولت فدرال اين سهميه را به 650 کيلوگرم افزايش داد. با توجه به
برداشتن محدوديتهاي اضافي براي تصويب طرحهاي تحقيق درباره ماريجوانا که
قبلا از طرف دولت فدرال اعمال شده بود، حالا محققان آسانتر، ميتوانند به
تحقيق درباره اين ماده بپردازند. اين به آن معنا است که حالا تحقيقات در
مقياس بزرگ که بيشتر از طرف شرکتهاي داروسازي انجام ميگيرند، ميتوانند
شروع شوند. البته سالها طول ميکشد تا اين تحقيقات کامل شوند و تصوراتي که
امروز درباره اثرات پزشکي اين ماده وجود دارد، شايد با بهدست آمدن شواهد
جديد ديگر اعتبار نداشته باشند.
بسياري
از داروهايي که براي تسکين درد به کار برده ميشوند، مانند داروهاي مشتق
از ترياک، براي استفاده درازمدت تاييد نميشوند.اين داروها بهشدت
خطرناکند. همين چند وقت قبل، محققان نتايج تحقيقي را منتشر کردند که نشان
ميداد ميزان مرگ براثر استفاده بيشازحد از مسکنها در ايالتهايي که مصرف
پزشکي ماريجوانا آزاد اعلام شده، کمتر است. با توجه به اين دلايل است که
براي بيماراني که بعد از شيميدرماني دچار حال تهوع و استفراغ ميشوند يا
بيماران مبتلا به دردهاي مزمني که با داروهاي ديگر درد آنها تسکين پيدا
نکرده است، ماريجوانا بيشتر منفعت دارد تا ضرر، اما موضوع اين است که اين
دسته افراد، بهطور مشخص، درواقع همان افراد طالب اين ماده نيستند.
بخش بزرگي از بيماراني که خواهان اجازه پزشک خود براي مصرف ماريجوانا هستند، مبتلا به سرطان يا گلوموما يا بيماريهاي حادي از اين نوع نيستند.
براي
مثال در ايالت اورگان، گزارش شده است که در 93درصد از بيماران دردهاي حاد
بايد درمان شوند، اما از اين تعداد، کمتر از 6درصد بيماران سرطاني هستند.
براي بسياري از اين افراد ماريجوانا در شرايطي تجويز شده که تاثير مشهودي
نداشته است يا براي بيماريهاي غيرواقعي و ذهني.
قبل
از دهه 1920 که الکل در آمريکا غيرقانوني بود، افراد تنها با تاييد پزشک
ميتوانستند به اين ماده دسترسي داشته باشند. در سال 1921، گروهي متشکل از
آبجوسازان، پزشکان و افرادي ديگر شکل گرفت تا به نمايندگان کنگره بقبولاند
که آبجو يک داروي حياتي است.
انجمن پزشکي آمريکا که معروف به طرفداري از باورهاي سنتي است، عقيده دارد، اين جرياني که درباره خواص پزشکي ماريجوانا امروز در جامعه راه افتاده، درواقع تقليدي است از همان حرکات بيمنطق سال 1921. انجمن ميگويد، کارايي پزشکي اين ماده مشخص نشده است، اين هنوز يک درمان تعريفشده نيست، بسياري از افرادي که ادعا ميکنند براي مصارف پزشکي ماريجوانا را ميخواهند واجد شرايط دريافت آن نيستند و دست آخر اينکه پزشکان نبايد وارد اين ماجرا شوند.
سپید