شفاآنلاین »سلامت» پدیده زیرمیزی در نظام سلامت ایران، سالهاست که به عنوان یک عارضه مزمن و متداوم، اعتماد عمومی را تحلیل برده و رابطه تاریخی مردم با حرفه پزشکی را تحت تأثیر قرار داده است. این معضل که در دورههای مختلف به اشکال گوناگون تداوم یافته، در شرایط کنونی اقتصادی کشور، هم از نظر میزان درخواستها و هم از نظر شیوههای نوین دریافت، ابعاد بیسابقه و نگرانکنندهای یافته است.
به گزارش شفاآنلاین رخداد اخیر مربوط به یکی از معاونان وزیر بهداشت و اتهام دریافت زیرمیزی، که به استعفای وی انجامید، نه یک اتفاق استثنایی، بلکه نمادی آشکار از عمق نفوذ این فرهنگ مخرب تا بالاترین سطوح مدیریتی حوزه سلامت بود. این اتفاق تلخ، پرده از واقعیتی برداشت که بسیاری ترجیح میدهند نادیده گرفته شود، اما بار دیگر جامعه را با این پرسش اساسی مواجه کرد که آیا زیرمیزی به یک هنجار غیررسمی اما پذیرفتهشده در بخشی از بدنه خدمات درمانی تبدیل شده است؟
پیامد این افشاگری، باز شدن دریچهای برای بیان اعتراضات انباشته شده بود، به گونهای که نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی نیز احساس تکلیف کردند تا به میدان آمده و از موضع قانون و نظارت، به این پدیده واکنش نشان دهند.
اظهارات صریح و تند نماینده مردم غرب استان گلستان در مجلس شورای اسلامی در خصوص زیرمیزی گرفتن پزشکان در همین بستر قابل تحلیل است. جلال ایری خواستار تشدید اقدامات نظارتی برای برخورد با پزشکان متخلف شد. نماینده غرب گلستان در مجلس شورای اسلامی با صراحت گفت ما اگر بخواهیم صورت مسئله را پاک کنیم و بگوییم اصلا زیر میزی وجود ندارد این بزرگترین ظلم در حق مردم است.
وی افزود: همه مردم شهادت میدهند که برخی پزشکان متخلف زیر میزی میگیرند. از دلار و سکه گرفته تا ارز دیجیتال و هر چیزی که ردی از آنها باقی نگذارد. زیرمیزی در جامعه ما وجود دارد اما متاسفانه مسئولان و کسانی که ناظر بر امور هستند کتمان میکنند. این در حالیست که راهکار مقابله با زیرمیزی در کتمان نیست بلکه راهکارش در پذیرش واقعیت و یافتن راه حل مناسب برای پایان دادن به این پدیده شوم است. قرار نیست مردم تاوان بیکفایتی مسئولان را بدهند.
ایری ادامه داد: مجلس این آمادگی را دارد که دولت در بودجه برای اصلاح نظام پرداخت کارانه به پزشکان لایحه دهد و قطعا مجلس عادلانه بررسی خواهد کرد.
این نماینده با قدردانی از جامعه پزشکی متعهد گفت: از پزشکان متعهد و شریفی که صادقانه به مردم خدمت میکنند تشکر میکنم اما متأسفانه به دلیل عدم برخورد قاطع و شفاف با پزشکان متخلف مرز میان این افراد و پزشکان خدوم در افکار عمومی مخدوش شده و این مسئله بازتاب منفی در جامعه پیدا کرده است.

ایری با انتقاد از دریافت زیرمیزی توسط برخی پزشکان، گفته که این مبالغ چندین برابر هزینه رسمی بیمارستانها شده و متأسفانه نظام پزشکی به جای حمایت از بیماران، تنها از پزشکان پشتیبانی میکند.
این موضع گیری تند پارلمانی تنها بازتاب دهنده خشم عمومی نیست، بلکه نشان از شکافی عمیقتر دارد. گروههای مطالبهگر و دانشجویی و رسانهها نیز با تحلیل این رخدادها، بر سیستم نظارتی سست و رویکردهای انکارآمیز تأکید میکنند. از نگاه آنان ماجرای زیرمیزی گرفتن یکی از معاونان وزارت بهداشت و برکناری خودخواسته یا تحمیلی این فرد پیامدهای پرشماری به دنبال داشت.
واکنش اولیه وزارت بهداشت که موضوع را در حد یک شائبه قابل اغماض معرفی میکرد، به سرعت با موج افکار عمومی و احتمالاً ملاحظات سیاسی تبدیل به اقدامی عاجل برای کنار گذاشتن فرد خاطی شد. این تغییر موضع سریع، این پرسش اساسی را به وجود میآورد که چرا برای مقابله با گستره وسیعتر این پدیده در میان برخی پزشکان، چنین عزم و سرعت عملی دیده نمیشود!
نکته قابل تأمل دیگر، طرح راه حلهای غیرواقعی از سوی برخی مسئولان است. چگونه میتوان از شهروندی که در شهرستانی محروم با کمبود شدید پزشک متخصص مواجه است، توقع داشت به دلیل درخواست زیرمیزی، پزشک خود را عوض کند. این نوع اظهارنظرها نه تنها راهگشا نیست، بلکه نشان از بیگانگی با واقعیتهای تلخ زندگی بسیاری از بیماران دارد. این موضوع که امسال بیشترین رشد تعرفه پزشکی در دو دهه گذشته رخ داد ولی همچنان شاهد پدیده زیرمیزی و گسترش آن هستیم، نشان میدهد افزایش تعرفه نقش بازدارندهای برای این پدیده ندارد. برای حل مسئله زیرمیزی باید ریشه اصلی این پدیده اصلاح شود یعنی رفع انحصار در ارائهدهندگان خدمات پزشکی.

مادامی که پزشک متخصص جایگزین برای ارائه خدمت به بیمار وجود نداشته باشد، پزشک میتواند از بیمار مطالبه زیرمیزی کند و در عین حال امکان برخورد با پزشک خاطی نیز وجود نخواهد داشت. بیماران و خانوادههای آنان خواستار اقدامات فوری و قاطع از سوی دستگاههای ذی ربط به ویژه وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی هستند.
انتظار میرود نسبت به حل مسئله زیرمیزی از مسیر برخورد قاطع و شفاف با متخلفان و نیز افزایش دسترسی مردم به پزشک متخصص اقدام کرده و با این رویکرد مانع از تخریب جایگاه و آبروی جامعه پزشکی به دست عدهای متخلف شوند.
در برابر این موج انتقاد، صدای حامیان حرفه پزشکی نیز شنیده میشود. استدلال اصلی آنان معطوف به ساختارهای معیوب و بی عدالتیهای سیستماتیک است. از نگاه این گروه، نادیده گرفتن حقوق جامعه پزشکی، تعیین تعرفههای دستوری و غیرواقعی، عدم پرداخت به موقع مطالبات از سوی سازمانهای بیمهگر و بیتوجهی به قوانین موجود، از عوامل اصلی بروز اختلال در نظام سلامت و تضییع حقوق بیماران است.
معاون پارلمانی و اجتماعی سازمان نظام پزشکی تأکید کرد که پدیده زیرمیزی یک کنش فردی نیست، بلکه واکنشی به عدم اجرای قانون است و تا زمانی که ریشههای اصلی آن به صورت علمی و عملی حل نشود، برخوردهای شعاری و هیاهوی رسانهای نه تنها راهگشا نخواهد بود، بلکه به اعتماد میان مردم و جامعه پزشکی آسیب میزند. این دیدگاه، پزشکان را در موضعی انفعالی و در برابر سیستم ناکارآمد قرار میدهد.
در چارچوب این تحلیل، شاید تنها قشری که این امکان را دارند به تشخیص خودشان وقتی تعرفههایشان را واقعی ندانستند دست به کار شده و خودشان برای خودشان تعرفهگذاری کنند و هیچ کس هم کاری به کارشان نداشته باشد و آنها را بابت تبعیت از قوانین شخصی خود مؤاخذه نکند، بخشی از پزشکان باشند.
در این میان با عنایت به کاهش ارزش پول ملی پزشکان زیرمیزی بگیر خودشان را به روزرسانی کردهاند و دیگر به دریافت پول به عنوان زیرمیزی اکتفا نمیکنند و به جای پول نقد و کارت به کارت و روشهایی که میتواند قابل پیگیری باشد و تازه مالیات هم به آنها تعلق بگیرد از طریق به روزتری همچون دریافت سکه، دلار و حتی رمز ارز استفاده میکنند.
اما در قلب این مجادله نظری و عملی، قربانی اصلی به حاشیه رانده میشود؛ بیمارانی که دردمندانه به آخر خط رسیدهاند و برای درمان و به دست آوردن سلامتی و فرار از درد به پزشک مراجعه میکنند، ناگزیرند به خواسته پزشکان تن دهند. بیمارانی که خیلیهایشان در شرایط اقتصادی کنونی با فقر دست و پنجه نرم میکنند و مجبورند آخرین داشتههای خود و خانواده را وسط بگذارند تا شاید پزشکشان راضی به معالجه شود و این دردناکترین تراژدی و ظلمی است که میتوان در حق یک انسان دردمند روا داشت آن هم پیش روی مسئولان حوزه سلامت.
این صحنه تلخ، محک واقعی هرگونه استدلال و توجیه است. هیچ دلیل ساختاری یا شکایت از وضعیت معیشتی، نمیتواند بار اخلاقی این اجبار و تحمیل را بر دوش بیمار نیازمند و مستأصل سبک کند. در این بحث تلخ، باید به وضعیت خاص استان گلستان نیز اشاره کرد. چالش زیرمیزی در این استان نیز بسیار زیاد است و اقشار مختلف از کارمندان و کارگران و خبرنگاران بارها و بارها به این موضوع اشاره کردهاند. اما بازخورد و واکنش مناسبی از متولیان دانشگاه علوم پزشکی گلستان دیده نشده است.
این سکوت و عدم اقدام عملی، تنها به گسترش دامنه این معضل و عمیقتر شدن شکاف بین مردم و نظام سلامت میانجامد. تا زمانی که مسئولان ذی ربط، اعم از وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و نهادهای نظارتی، به جای پاک کردن صورت مسئله یا دفاع یک سویه، به صورت شفاف، قاطع و عادلانه به دنبال ریشه یابی و ارائه راه حلهای عملی نباشند، این زخم کهنه ادامهدار خواهد بود. راه حل، نه در انکار است و نه در کلی گویی. راه حل در شفاف سازی، برخورد عادلانه با متخلفان از هر صنف و مقام، اصلاح ساختارهای پرداخت و تأمین دسترسی عادلانه به خدمات سلامت است. سکوت و بی عملی امروز، فردای پرآشوب تری برای سلامت این مرز و بوم به ارمغان خواهد آورد.