کد خبر: ۳۷۱۳۲۱
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۰ - ۱۴ آذر ۱۴۰۴ - 2025December 05
زهرا اسکندری

چالش بزرگ در حمایت از معلولان در بحران‌ها

افراد دارای معلولیت نباید صرفاً به‌عنوان گروهی حاشیه‌ای دیده شوند، بلکه باید به‌عنوان ذینفعان اصلی و حتی تصمیم‌سازان کلیدی در تمامی مراحل مدیریت بلایا، از پیشگیری و آمادگی گرفته تا پاسخ و بازسازی، مشارکت داده شوند.

شفاآنلاین »جامعه» افراد دارای معلولیت بخش مهمی از جامعه را تشکیل می‌دهند و سلامت، امنیت و رفاه آن‌ها، شاخصی مهم از توسعه اجتماعی و انسانی هر کشور محسوب می‌شود.

به گزارش شفاآنلاین با وجود پیشرفت‌های پزشکی و فناوری، این گروه همچنان با موانع گسترده‌ای در دسترسی به خدمات اساسی، فرصت‌های اجتماعی و امکانات بهداشتی مواجه هستند. به‌ویژه در شرایط بلایا و بحران‌های طبیعی یا انسانی، آسیب‌پذیری آن‌ها چندین برابر می‌شود که نیازمند توجه ویژه و برنامه‌ریزی‌های جامع است. افزایش جمعیت افراد دارای معلولیت در سطح جهان، ضرورت طراحی سیاست‌ها و اقدامات حمایتی مؤثر را بیش‌ازپیش برجسته می‌کند.

بر اساس آخرین گزارش‌های سازمان جهانی بهداشت، حدود 1.3 میلیارد نفر، معادل 16 درصد جمعیت جهان، با نوعی از معلولیت زندگی می‌کنند و پیش‌بینی می‌شود این رقم تا سال 2030 به دو برابر افزایش یابد. این جمعیت عظیم، به‌طور سیستماتیک با موانع قابل‌توجهی در دسترسی به خدمات اساسی، به‌ویژه خدمات بهداشتی و درمانی، مواجه است.

در شرایط بروز بلایا و حوادث غیرمترقبه، آسیب‌پذیری و محرومیت این گروه چند برابر می‌شود و توانایی آن‌ها در سازگاری و بقا محدودتر است. افراد دارای معلولیت اغلب نیازمند مراقبت‌های تخصصی، تجهیزات و حمایت‌های ویژه هستند اما پوشش درمانی مناسب کمتری را دریافت می‌کنند و با موانع مضاعفی در دسترسی به امکانات امدادی و بهداشتی مواجه می‌شوند.

این شکاف در دسترسی و خدمات، پیامدهای جبران‌ناپذیری بر سلامت، ایمنی و کرامت انسانی آنان دارد. فقدان برنامه‌های مناسب امدادی و حمایتی در زمان بحران‌ها می‌تواند منجر به افزایش مرگ‌ومیر، آسیب‌های جسمی و روانی و کاهش کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت شود. از این رو، ضروری است که سیاستگذاران، نهادهای بهداشتی و جامعه مدنی با همکاری یکدیگر، چارچوب‌های حمایتی جامع و متناسب با نیازهای این گروه را طراحی کنند تا سلامت، امنیت و مشارکت اجتماعی آن‌ها تضمین شود.

بنابراین حمایت از افراد دارای معلولیت در شرایط بلایا و بحران‌ها، تنها یک الزام انسانی و اخلاقی نیست، بلکه نشانه توسعه اجتماعی پایدار و عدالت در جامعه است. توانمندسازی این گروه، افزایش دسترسی به خدمات بهداشتی و امدادی و فراهم کردن زیرساخت‌های لازم، نه‌تنها سلامت و ایمنی آن‌ها را تضمین کرده، بلکه جامعه‌ای منسجم، مسئول و مقاوم در برابر بحران‌ها ایجاد می‌کند.

نادیده گرفتن نیازهای افراد دارای معلولیت در هر شرایطی، به معنای تضییع کرامت انسانی و افزایش آسیب‌پذیری جمعیت جامعه است. همسو با شعار امسال روز جهانی معلولین تحت عنوان «فراگیرسازی جامعه؛ تلفیق اجتماعی افراد دارای معلولیت»، توجه به نقش فعال این گروه در تمامی سطوح جامعه اهمیت ویژه‌ای یافته است.

گزارش‌های سازمان جهانی بهداشت نیز نشان می‌دهند که نادیده گرفتن آموزش‌های تخصصی و عدم مشارکت افراد دارای معلولیت، ظرفیت تاب‌آوری و آمادگی کل جامعه در برابر بلایا و بحران‌ها را به شدت کاهش می‌دهد. وقتی نیازها، توانمندی‌ها و دیدگاه‌های این افراد در برنامه‌ریزی‌ها و تصمیم‌گیری‌ها لحاظ نمی‌شود، نه‌تنها آن‌ها آسیب‌پذیرتر، بلکه جامعه به‌طور کلی در مواجهه با حوادث غیرمترقبه دچار ضعف و نارسایی می‌شود.

برای حرکت به سمت تاب‌آوری واقعی و ایجاد تلفیق اجتماعی مؤثر، ضروری است که سیاستگذاران و نهادهای مسئول اقداماتی همچون مشارکت فعال افراد دارای معلولیت در مدیریت جامع بلایا و نیز تولید و استفاده از داده‌های تفکیک‌شده بر اساس نوع معلولیت را در اولویت قرار دهند.

این افراد نباید صرفاً به‌عنوان گروهی حاشیه‌ای دیده شوند، بلکه باید به‌عنوان ذینفعان اصلی و حتی تصمیم‌سازان کلیدی در تمامی مراحل مدیریت بلایا، از پیشگیری و آمادگی گرفته تا پاسخ و بازسازی، مشارکت داده شوند. مشارکت فعال آنان نه‌تنها موجب ارتقای کارآمدی برنامه‌ها می‌شود، بلکه زمینه‌ساز شکل‌گیری یک جامعه فراگیر، برابر و توانمند است.

حضور این گروه در فرآیندهای تصمیم‌گیری باعث می‌شود راهکارها واقعی‌تر، نیازمحور و متناسب با شرایط آن‌ها طراحی شود و هیچ فردی در هنگام بحران‌ها مغفول نماند. از سوی دیگر، جمع‌آوری داده‌های دقیق و تفکیک‌شده، پایه و اساس تدوین سیاست‌ها و برنامه‌های فراگیر، عادلانه و مؤثر است. با شناخت دقیق نوع و میزان معلولیت، نیازها، محدودیت‌ها و ظرفیت‌های افراد، می‌توان خدمات بهداشتی، امدادی و آموزشی را هدفمندتر ارائه داد و برنامه‌های آمادگی و پاسخ به بلایا را با دقت بیشتری طراحی کرد.

این اقدام موجب می‌شود که هیچ گروهی به دلیل عدم دسترسی به اطلاعات صحیح و به‌روز، از حمایت‌های ضروری محروم نشود و هم‌زمان، توانمندی کل جامعه برای مقابله با بحران‌ها افزایش یابد. به این ترتیب، فراگیرسازی جامعه و تلفیق اجتماعی افراد دارای معلولیت، نه‌تنها یک الزام اخلاقی و انسانی است، بلکه یک استراتژی کلیدی برای ارتقای تاب‌آوری، عدالت اجتماعی و کارآمدی مدیریت بلایا محسوب می‌شود.

اجرای این رویکردها به ما این امکان را می‌دهد که جامعه‌ای بسازیم که در آن تمامی افراد، صرف‌نظر از توانایی‌ها و محدودیت‌هایشان، فرصت برابر برای مشارکت، رشد و ایمنی داشته باشند. فرآیندهای برنامه‌ریزی و تصمیم‌گیری در مدیریت بحران باید به‌گونه‌ای طراحی شوند که دسترس‌پذیر، فراگیر و مشارکت‌محور باشند تا امکان مشارکت معنادار و مؤثر همه اعضای جامعه فراهم شود.

این مشارکت فعال نه‌تنها به تحقق عدالت اجتماعی کمک می‌کند، بلکه با بهره‌گیری از تجربیات بی‌واسطه و دانش عملی افراد دارای معلولیت، کارایی و اثربخشی برنامه‌ها به‌طور چشمگیری افزایش می‌یابد. تجربه و دیدگاه این گروه می‌تواند نقاط ضعف احتمالی برنامه‌ها را شناسایی کرده و راهکارهایی عملی و واقعی برای مواجهه با بحران‌ها را ارائه دهد.

تاب‌آوری جامعه در برابر بلایا و حوادث غیرمترقبه، تنها زمانی محقق می‌شود که برنامه‌ریزی‌ها، سیاست‌ها و اقدامات مدیریت بحران، نیازها و حقوق همه اعضای جامعه، به‌ویژه گروه‌های در معرض آسیب و دارای معلولیت، را در مرکز توجه خود قرار دهد. نادیده گرفتن این گروه‌ها نه‌تنها عدالت اجتماعی را خدشه‌دار می‌کند، بلکه موجب کاهش توان عملیاتی و انعطاف‌پذیری جامعه در مواجهه با بحران‌ها می‌شود.

ادغام کامل و نظام‌مند افراد دارای معلولیت در سیاست‌ها، فرآیندها و اقدامات مدیریت بحران، یک انتخاب اختیاری نیست، بلکه یک ضرورت راهبردی و بنیادین است. این رویکرد، ساختن جامعه‌ای حقیقتاً تاب‌آور، عادلانه، پایدار و فراگیر را ممکن می‌سازد و تضمین می‌کند که هیچ فردی به دلیل محدودیت‌ها یا آسیب‌پذیری‌های خاص خود، از فرصت‌های مشارکت و حمایت محروم نشود.

در نهایت، فراگیرسازی برنامه‌های مدیریت بحران، نشان‌دهنده تعهد جامعه به حقوق انسانی، عدالت اجتماعی و توسعه پایدار است و ظرفیت جامعه برای مقابله با بلایا و بحران‌های آینده را به‌طور قابل‌توجهی تقویت می‌کند. نادیده گرفتن یا حاشیه‌ای‌کردن افراد دارای معلولیت، نه‌تنها یک خطای اخلاقی و اجتماعی است، بلکه نقض آشکار حقوق بنیادین بشر به شمار می‌رود.

این اقدام باعث می‌شود که گروهی از جامعه که به دلیل شرایط جسمی یا روانی به حمایت و دسترسی ویژه نیاز دارند، از خدمات ضروری محروم شوند و کرامت انسانی آن‌ها به خطر بیفتد. فراتر از این جنبه حقوقی، نادیده گرفتن این گروه، تاب‌آوری کل جامعه را در مواجهه با بلایا و بحران‌ها به شدت تضعیف می‌کند.

افراد دارای معلولیت با برخورداری از تجربیات و دیدگاه‌های منحصربه‌فرد، می‌توانند به شناسایی نقاط ضعف سیستم‌های امدادی و برنامه‌های مدیریت بحران کمک کنند. حذف کردن یا کم‌اهمیت دانستن نقش آن‌ها، موجب کاهش ظرفیت جامعه برای پاسخگویی مؤثر، کاهش انعطاف‌پذیری و افزایش آسیب‌پذیری در برابر بحران‌ها می‌شود. به عبارت دیگر، توان مقابله و مدیریت بحران، بدون در نظر گرفتن نیازها و مشارکت فعال این گروه، ناقص و ناکارآمد خواهد بود.

بنابراین، توجه به حقوق، نیازها و مشارکت فعال افراد دارای معلولیت، نه‌تنها یک الزام انسانی و اخلاقی است، بلکه یک ضرورت عملی و راهبردی برای ایجاد جامعه‌ای تاب‌آور، عادلانه و پایدار محسوب می‌شود. تضمین مشارکت و فراگیرسازی این گروه در فرآیندهای تصمیم‌گیری و مدیریت بحران، کلید موفقیت در مواجهه با چالش‌های پیش‌رو و ساختن جامعه‌ای منسجم و مقاوم است.

دکترای سلامت در بلایا و فوریت‌ها و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی استان البرز

نظرات بینندگان