
شفاآنلاین »سلامت»چند روزی است که هوای آلوده و خاکستری آسمان کلانشهرهای کشور را فرا گرفته و بالطبع بسیاری از فعالیتها از جمله امور تحصیلی و آموزشی متوقف شده است. یکی از سیاستهای مسوولان برای کاهش آلایندگیهای جوی تعطیلی مدارس و دانشگاههاست؛ موضوعی که در میان تصمیمگیران موافقان و مخالفان زیادی دارد. بسیاری معتقدند این تعطیلیها صرفا با هدف حفظ سلامت محصلان اجرا میشود اما مخالفان بر این باورند که این تصمیم نهتنها آسیبی جدی به نظام آموزشی وارد میکند بلکه تاکنون تاثیر قابلتوجهی نیز بر کاهش آلایندگیهای جوی نداشته است و نباید ادامه پیدا کند. با اینحال باید گفت در شرایطی که آلودگی هوا از مرحله بحران گذشته و کنترل آن از توان مسوولان خارج شده طبیعی است که آنها بار دیگر این سیاستهای قدیمی را تکرار کنند. هرچند سلامت شهروندان ازجمله دانشآموزان و دانشجویان باید در اولویت باشد اما نباید آموزش را قربانی ضعف تصمیمگیری کرد. نبود زیرساختهای مناسب و برنامه منسجم برای آموزش غیرحضوری نیز موجب شده است که کیفیت تحصیل در کشور بیش از پیش آسیب ببیند.
تهران با شاخص ۱۹۶ سومین شهر آلوده جهان
به گزارش شفاآنلاین گفتنی است که تهران دیروز با رسیدن شاخص آلودگی به عدد۱۹۶ در وضعیت ناسالم قرار گرفت و بر پایه سنجشهای بینالمللی بهعنوان سومین شهر آلوده جهان ثبت شد؛ رقمی که نگرانیها درباره سلامت شهروندان را افزایش داده است.
تعطیلی پشت تعطیلی
ابراهیم سحرخیز، معاون اسبق آموزشوپروش در خصوص اثرات تعطیلی مراکز آموزشی مخصوصا مدارس بهدلیل آلودگی هوا به «جهانصنعت» گفت: اگر این تعطیلات را نداشته باشیم ما را متهم میکنند. طول سال تحصیلی در ایران کوتاه بوده، حجم کتابهای درسی زیاد است و متاسفانه هر بار که خواستند متناسبسازی انجام دهند از ترس اینکه حذف برخی درسها اعتراض ایجاد کند یا ساختار برنامه درسی آسیب ببیند وارد این حریم ممنوعه نشدند بنابراین خودبهخود مشکلات ادامه پیدا میکند. یکسری امتحانات هماهنگ داریم از جمله امتحانات نهایی یا آزمونهای ورود به مدارس نمونه و سمپاد. این آزمونها مستلزم آن است که کتابهای درسی کامل تدریس شود تا دانشآموزان رقابت برابر داشته باشند. همین الان هم اگر شرایط کاملا نرمال باشد معلم در مدتزمان موجود نمیتواند این حجم کتابهای درسی را بهصورت استاندارد ارائه کرده، ارزشیابی مستمر داشته باشد و امتحانات را بهموقع برگزار کند.
وی افزود: البته شلوغی کلاسها نیز بیتاثیر نیست، معلم نمیرسد با دانشآموزان تعامل چهرهبهچهره داشته باشد تا ضعفها را بررسی کند، یادگیری عمیق شکل بگیرد و یادگیریهای قبلی تحکیم شود. اینها از عناصر اصلی فرآیند یادگیری است. در کنار این مسائل، تعطیلات نیز کم نیست. به هر بهانهای تعطیلی ایجاد میشود. مثلا جنگ ۱۲روزه یک اتفاق غیرمترقبه بود یا ممکن است حادثهای پیش بیاید اما مساله آلودگی هوا یا ترافیک تهران یک مشکل ماندگار چندساله است. در این شرایط دیواری کوتاهتر از آموزشوپرورش نیست. هر وقت بخواهند جبران مافات کنند یا ترک فعل و بیکفایتی مدیران را پوشش دهند سریعا آموزش را تعطیل میکنند.
زیرساختهای ضعیف آموزشی
سحرخیز ادامه داد: پیامکهای متعددی میرسد اما سیستم ارتباطی و قطع و وصلی اینترنت هم وضعیت درستی ندارد. شبکههای اطلاعرسانی منظم نیست. شما در نظر بگیرید ما ۱۶میلیون دانشآموز در کشور داریم، ضریب نفوذ اینترنت در کشور یکسان نیست و همین یکی از نشانههای نابرابری است. دسترسی آسان و برابر به آموزش مجازی وجود ندارد و شبکه موجود نیز باکیفیت نیست. در ایام کرونا گفتند تازه این شبکه را راهاندازی کردند و انشاءالله جبران و ترمیم میکنند اما امروز هم ضعفهای فراوان دارد. فرض کنیم همه دانشآموزان دسترسی دارند آیا آموزش مجازی میتواند جای آموزش حضوری را بگیرد. آیا مطمئن هستیم خانوادههایی که مشکلات معیشتی دارند، فرصت و توان فراهم کردن شرایط مطالعه در خانه را داشته باشند.
وی توضیح داد: آیا واقعا یادگیری برابر صورت میگیرد. خانوادههای بدسرپرست داریم، روستاهایی با مشکلات متعدد، خانوادههایی با مشکل مسکن، مکان سکونت برخی مناسب نیست و مدرسه برایشان حکم یک فضای امن را دارد. در مناطقی فضای مدرسه و کلاس درس حیاتی است. با این نگاه آموزش مجازی در هیچ جای دنیا جای آموزش حضوری را نگرفته است. در نتیجه چنین وضعیتی، دود این مساله به چشم خانوادههای کمبرخوردار و مدارس دولتی عادی میرود. کلاس ۴۰یا ۵۰نفره، معلم بیانگیزه، چند تعطیلی پشت سر هم، بعد معلم مجبور میشود بگوید «کتاب باید تمام شود» بنابراین یا بهسرعت ورق میزند یا سرسری تدریس میکند.
ضربه بزرگ تعطیلات به محصلان
معاون اسبق آموزشوپروش تشریح کرد: یادگیری عمیق شکل نمیگیرد. مبحثی که باید طی دو هفته تدریس شود با چند تعطیلی تبدیل به یک هفته میشود. کلاس جبرانی هم قابل اجبار نیست. مدارس دوشیفته نیز اصلا چنین امکانی نمیدهند. مجموعهای از مشکلات زنجیروار کنار هم میآید و باعث میشود دانشآموز درس را عمیق نفهمد. در نتیجه آن میشود که حدود ۴۴درصد دانشآموزان در دوره ابتدایی در اصلیترین مهارت یعنی خواندن و نوشتن ضعف دارند. نزدیک امتحانات که میشود فشار میآورند که اغماض کنید، نمره دهید. میگویند آلودگی بوده، جنگ بوده، کرونا بوده. نتیجه این میشود که دانشآموز بدون یادگیری کافی به پایه بالاتر میرود. کلاس هفتم میرود هشتم در امتحان نهایی نمره هشت میگیرد. چه کسانی جبران میکنند؟ مدارس سمپاد که بعدازظهر کلاس میگذارند، مدارس غیردولتی یا خانوادههای مرفهی که معلم خصوصی میگیرند. حتی مدارس خانگی رو به گسترش است.