کد خبر: ۳۷۰۴۳۰
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۲۶ آبان ۱۴۰۴ - 2025November 17

سن تنها یک عدد است؟

تغییر در الگوی ازدواج نشان می‌دهد که زوجین کمتر به اختلاف سنی یکدیگر توجه می‌کنند و تمایل جوان‌ها به ازدواج با مسن‌ترها و همینطور مسن‌ترها با جوانان یکی از گونه‌های رایج ازدواج است که نه تنها در کشور ما بلکه در دنیا نیز وجود دارد. ‌

شفاآنلاین »جامعه» آمار رسمی سازمان ثبت احوال کشور نشان می‌دهد، به غیر از افزایش میانگین سن ازدواج، الگو‌های سنی و جنسیتی نیز تغییر کرده‌اند. چندی پیش بهمن عبدی، مدیرکل دفتر برنامه‌ریزی و توسعه اجتماعی جوانان وزارت ورزش و جوانان در گفت‌و‌گو با «ایران» از تغییر الگوی سنی ازدواج در کشور خبر داده بود. او با اشاره به ثبت برخی ازدواج‌های خاص در داده‌های رسمی گفته بود: «در بین آمار‌ها یک مورد ازدواج زن ۶۰ تا ۶۴ساله با مردی در گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ساله دیده می‌شود. همچنین ۳۴ ازدواج میان زنان ۵۰ تا ۵۴ساله با مردان ۳۰ تا ۳۴ساله ثبت شده است. در گروه زنان ۴۰ تا ۴۴ ساله، ۶۱۷ ازدواج با مردان ۳۰ تا ۳۴ساله انجام شده و ۲۶۵۱مورد نیز میان زنان ۳۵ تا ۳۹ساله با مردان رده سنی ۳۰ تا ۳۴ساله به ثبت رسیده است. این داده‌ها بیانگر آن است که الگوی سنی ازدواج در کشور در حال تغییر است.» تغییر در الگوی ازدواج نشان می‌دهد که زوجین کمتر به اختلاف سنی یکدیگر توجه می‌کنند و تمایل جوان‌ها به ازدواج با مسن‌ترها و همینطور مسن‌ترها با جوانان یکی از گونه‌های رایج ازدواج است که نه تنها در کشور ما بلکه در دنیا نیز وجود دارد. ‌جامعه‌شناسان و روانشناسان معتقدند، نمی‌توان با قطعیت گفت که این نوع ازدواج‌ها موفق نخواهد بود، اما قطعاً پیامدهایی دربر دارد و آسیب‌های فردی و اجتماعی آن را نباید نادیده گرفت؛ چون با هنجارها و سنت‌های جامعه ایران سازگاری ندارد.

به گزارش شفاآنلاین  ناهید دهه شصت عمر خود را سپری می‌کند. او مدرک دکتری دارد و استاد دانشگاه است. چند سالی می‌شود که با مردی که 10 سال از خودش کوچک‌تر است ازدواج کرده. ناهید معتقد است: «اختلاف سن نمی‌تواند معیاری برای عدم گزینش همسر باشد و با قطعیت نمی‌توان گفت که حتماً زن باید کوچک‌تر از مرد باشد.  بسیاری از زنان و مردان بوده‌اند که با اختلاف سنی معکوس، سال‌های سال با کمال آرامش کنار هم زندگی کرده و هیچ‌گونه مشکلی هم نداشته‌اند، پس این مسأله قطعی و حتمی نیست. تشکیل خانواده در شرایط امروز با سال‌های گذشته متفاوت است و نمی‌توان با الگوهای سنتی خانواده‌های قدیمی ‌شریک زندگی خود را انتخاب کرد. مهم‌ترین نکته از دید من راحتی و آرامش و مسئولیت پذیری است که موقعیت‌های فردی و اجتماعی خدشه‌دار نشود و بتوان مثل گذشته فعالیت‌های خودمان ادامه داشته باشد.» بابک جوان 35 ساله‌ای است که یک‌بار ازدواج ناموفق داشته، اما او حالا با زنی ۴۷ ساله ازدواج کرده. او می‌گوید: «واقعاً سن یک عدد است. هر چند این موضوع در جامعه ما خیلی عرف نیست که زن از مرد بزرگ‌تر باشد و خانواده‌ها اصولاً با این موضوع کنار نمی‌آیند؛ اما تجربه من ثابت کرده که این موضوع برای همه صدق نمی‌کند. من و همسرم که اختلاف سنی بالایی هم داریم، سال‌هاست که در کنار هم زندگی و کار می‌کنیم و مشکلی هم برای ما پیش نیامده است.» همسر او هم همین عقیده را دارد، الهام می‌گوید: «من هم در گذشته فکر می‌کردم که هرگز با مردی که از خودم کوچک‌تر باشد ازدواج نخواهم کرد و از جدایی و به تفاهم نرسیدن هراس داشتم. اما شرایط جامعه و نگاه به زندگی تغییر کرده و این موضوع بسته به خصوصیات اخلاقی و ذاتی طرفین، می‌تواند متفاوت باشد. مهم تفاهم و توافق بین زن و مرد است.»

 میل به جهش طبقاتی
از نظر ‌جامعه‌شناسان و روانشناسان، اما و اگرهای زیادی برای این نوع ازدواج‌ها وجود دارد. ‌جامعه‌شناسان معتقدند این موضوع با فرهنگ جامعه همخوانی ندارد و خانواده متعارفی شکل نمی‌گیرد. برخی دیگر معتقدند سبک زندگی تغییر کرده و اختلاف سنی در ازدواج دیگر اهمیتی ندارد و آن‌چه اهمیت دارد توافق بین زوج‌هاست.  آن‌طور که شهلا کاظمی‌پور، ‌جامعه‌شناس و جمعیت‌شناس به «ایران» می‌گوید: «این موضوع در کشور خودمان به نوعی رواج پیدا کرده و با گذشت زمان گستردگی بیشتری یافته که متأسفانه ارتباط نزدیکی با مادی گرایی، مسائل اقتصادی و تغییرات ارزشی در سطح اجتماع دارد. فرهنگ جامعه در حال تغییر است. افراد به دنبال حساب و کتاب و کسب درآمد هستند و این موضوع به سمت خانواده‌ها هم آمده است، حتی در بعضی از ازدواج‌هایی که با نظارت والدین انجام می‌شود این موضوع دیده می‌شود. در مراسم قبل و حین ازدواج چانه‌زنی‌هایی وجود دارد که به دنبال کسب امتیاز و درآمد هستند. زمانی که جوان 25 ساله چنین تمکن مالی را نداشته باشد، از این ازدواج منصرف و راه دیگری که امروزه باب شده را برای خود انتخاب می‌کند.»
اما چرا برخی از مردان تمایل دارند با زنانی ازدواج کنند که از نظر سنی از آنان کوچک‌تر است. کاظمی‌پور می‌گوید: «معمولاً مردان سالمند در هر شرایطی که مجرد هستند (طلاق گرفتن، فوت همسر یا ازدواج دیرهنگام) به دنبال همسر جوان‌تر از خود هستند. هرچه مردان پیرتر می‌شوند این فاصله هم بیشتر می‌شود زیرا آنان تمایل دارند که از همسرشان فرزندی داشته باشند. همچنین بعضی از مردان معمولاً با زنان جوان‌تر احساس می‌کنند، دوباره جوان شده‌اند. به نوعی احساس قدرت می‌کنند، چون فکر می‌کنند هنوز می‌توانند یک زن جوان را جذب کنند. برخی از این مردان دوست دارند در رابطه نقش یک حامی و پشتیبان را بازی کنند. همچنین بعضی از مردها از دوران پیری می‌ترسند و برای همین زن جوان‌تری انتخاب می‌کنند تا در دوران کهنسالی و کهولت در کنارشان بماند.»
اما این موضوع یعنی ازدواج زنان جاافتاده با مردان کوچک‌تر از خود نیز وجود دارد. 
این جامعه شناس می‌گوید: «بعضی از زنان میانسال یا سالمند اغلب به دنبال حمایت عاطفی و تفریحات هستند. محدودیت‌ها و مسائل شخصی در زندگی گذشته افرادی که از همسران خود جدا شده یا فوت کرده‌اند، باعث شده است که برای برخی، رابطه با مردان جوان‌تر راهی برای تجربه سفر و تفریح و حمایت باشد. حس جوانی، نشاط و انرژی خوب پیدا می‌کنند زیرا ارتباط با یک مرد جوان می‌تواند به آنها این حس را منتقل کند که هنوز در اوج انرژی و سرزندگی هستند. 
همراهی با یک فرد جوان به آنها کمک می‌کند تا همچنان خود را توانمند و شاداب ببینند. از سوی دیگر از کلیشه‌های فرهنگی فرار می‌کنند و به شیوه‌ای آزادتر و با انعطاف بیشتری به زندگی خود ادامه می‌دهند. بنابراین برای عشق و سفر تمایل دارند که با مردان کوچک‌تر از خود ازدواج کنند.»
 
ثابت نبودن الگوی 
انتخاب همسر در طول زندگی
ریحانه صبوری‌نژاد، روانشناس معتقد است تمایل افراد به انتخاب همسر جوان‌تر، در سنین مختلف یکسان نیست و بسته به مرحله‌ رشد روانی، نیازهای عاطفی و شرایط زندگی، تغییر می‌کند.  این روانشناس با بیان اینکه الگوهای انتخاب همسر در دوران جوانی، میانسالی و سالمندی دچار دگرگونی می‌شود به «ایران» می‌گوید: «در جوانی معیار انتخاب همسر بیشتر تحت تأثیر جاذبه‌های ظاهری و هیجانات قرار دارد و جوانان معمولاً به دنبال عشق و صمیمیت و تجربه احساسی هستند. در میانسالی افراد معمولاً تجربه زندگی بیشتری دارند و از مرحله هیجان‌محور عبور کرده و انتخاب همسر بیشتر بر پایه درک متقابل، ثبات روانی، نیاز به رشد، همفکری و حمایت عاطفی و احساس مفید بودن است. در سنین بالاتر و سالمندی، نیاز به پذیرش، آرامش و صمیمیت اهمیت پیدا می‌کند. در نتیجه، تمایل به انتخاب همسر جوان‌تر در هر دوره می‌تواند نشانه‌ پاسخ به یکی از این نیازها باشد؛ گاهی سالم و طبیعی، گاهی جبرانی و ناپایدار.»
با این وجود او می‌گوید: «از دیدگاه زیستی و نظریه‌های تکاملی، تمایل بعضی از مردان به انتخاب همسر جوان‌تر، ریشه در جست‌وجوی ویژگی‌هایی دارد که نشانه‌ سلامت و باروری بیشتر هستند. این تمایل، نوعی گرایش طبیعی برای حفظ نسل تلقی می‌شود. در مقابل، زنان معمولاً به دنبال مردانی هستند که بتوانند حمایت اقتصادی و عاطفی بیشتری فراهم کنند. 
مردان بزرگ‌تر معمولاً از نظر تجربه‌ زندگی، ثبات شغلی و موقعیت اجتماعی در سطح بالاتری قرار دارند، از این‌رو زنان در انتخاب همسر، ناخودآگاه به سمت مردان مسن‌تر گرایش پیدا می‌کنند. بنابراین، می‌توان گفت که الگوی انتخاب همسر در طول زندگی ثابت نیست و با تغییر سن، تجربه و نیازهای روانی فرد، دگرگون می‌شود. اگر انتخاب بر اساس رشد عاطفی، شناخت و احترام متقابل انجام شود، تفاوت سنی اهمیت چندانی نخواهد داشت؛ اما اگر صرفاً برای جبران کمبودها یا ترس از پیری باشد، احتمال ناپایداری رابطه بیشتر خواهد بود.» از نظر این روانشناس، بلوغ عاطفی و استقلال فکری زنان در انتخاب همسر هم بسیار تأثیرگذار است. به گفته او، زنان امروزی نسبت به گذشته استقلال فکری و عاطفی بیشتری دارند. بسیاری از آنان از نظر روانی و فکری به درجه‌ای از بلوغ رسیده‌اند که می‌توانند با مردی کوچک‌تر از خود رابطه‌ای برابر و پخته برقرار کنند. گاهی زنانی که از نظر روحی فعال و پرانرژی هستند، با مردان جوان‌تر احساس هم‌خوانی و شادابی بیشتری می‌کنند. این تفاوت سنی می‌تواند رابطه را پویا‌تر و 
پرنشاط ‌تر کند.  در برخی موارد، زنان مطلقه یا بیوه تمایل دارند با فردی کوچک‌تر ازدواج کنند که پذیرای تجربه‌های گذشته‌ آنان باشد و با دید بازتری وارد رابطه شوند. البته نمایش چهره‌های موفق از بعضی زنان و مردان در روابطی با تفاوت سنی معکوس (مثلاً زن بزرگ‌تر) باعث شده این نوع ازدواج‌ها در ذهن جامعه طبیعی‌تر جلوه کند.

 

نظرات بینندگان