شفاآنلاین»اقتصاد» آنچه از مجموعه فعل وانفعالات منطقهای و همچنین داخلی میتوان به وضوح دید، این است که اقتصاد ایران با اندک توجهی میتواند به دوره رونق برسد و آنچه که مانع این رونق است، بخشی از آن مربوط به ناکارایی یا پایین بودن بهرهوری ناشی از کار و سرمایه در سنوات گذشته و همچنین عدم استفاده از سرمایه داخلی و همچنین سرمایه خارجی است.
اقتصاد ایران به لحاظ ظرفیت بالقوه در بخشهای مختلف، قابل مقایسه با کشورهای همجوار یا با بسیاری از کشورهای جهان نیست. وقتی میگوییم ظرفیت بالقوه یعنی اینکه اگر فقط بخواهیم به صنعت گردشگری ایران نگاهی بیندازیم، با توجه به آثار تاریخی چندهزار ساله و همچنین چند فصل بودن استانهای مختلف و طبیعت و سواحل جنوب و شمال کشور که برای بسیاری افراد و گردشگران جاذبههای منحصر بهفرد دارد. در همین چند روز گذشته وقتی قرار بر برگزاری یک کنسرت در کلانشهرها یا شهرهای دوردست هست، هزاران نفر مشتاقانه آماده شنیدن اینگونه کنسرتها هستند و استقبال کم نظیر انجام میدهند، وقتی مشاهیری مثل فردوسی و حافظ و سعدی و شهریار در ایران زمین وجود دارند، که هر یک از اینها میتواند به اندازه قونیه ترکیه و بلکه بسیار بیش از آن جذاب باشد و یا وقتی به سواحل جنوب برای سرمایهگذاری نگاه میکنیم، برای پتروشیمی یا گاز شِل در سواحل عمان یا جذابیتهای بندر چابهار برای ترانزیت کالا یا شمال کشور، امروز بندر امیرآباد در مازندران، بندر کاسپین در بندرانزلی که هر دو اتصال به ریل دارند، وقتی که در بنادر ایرانی دریای خزر میتوان حدود 40 کشتی همزمان تخلیه و بارگیری کرد و این زیرساخت در سنوات گذشته ایجاد شده است. در جنوب کشور بندر امام و بندرعباس وصل به ریل و عنقریب چابهار نیز وصل به ریل میگردد، منهای سایر مرزهای زمینی که این ظرفیت بالقوه زیرساختی برای ایران در طی سنوات گذشته ایجاد شده است. همین بحث در مورد فرودگاههای کشور هم وجود دارد. اگر به سراغ بخش صنعت برویم، ظرفیتی که امروز در بخش تولید کاشی یا تولید فولاد یا مصالح ساختمان یا در بخش لوازم الکتریکی در سنوات گذشته ایجاد شده یا تولید سیمان، نشان از این است که ظرفیت بالقوه در بخشهای تولید صنعت یا گردشگری یا ترانزیت کالا یا حمل و نقل یا حتی در بخشهای کشاورزی علی رغم اینکه کشور با کمبود منابع آب زیرزمینی مواجه است با تکنولوژیهای جدید در مقیاس ایران میتواند منشأ تولید کالا و خدمات بشود. حلقه مفقوده اقتصاد ایران یکی کمبود سرمایه در گردش است و دوم، تحریمهای ظالمانه و برخی حوادث و برخی سوءتدبیرها، عقب ماندن از تکنولوژیهای روز جهان است. اگر اقتصاد ایران مختصری در آن گشایشی ایجاد بشود، با انبوهی از زیرساختهایی که در بخشهای مختلف ایجاد شده، میتواند عقب ماندگیهای گذشته را جبران کند. امروز مهمترین تئوری اقتصادی که در جهان مطرح است، این است که برای رشد و توسعه صرفا در دنیای آینده نباید به منابع زیرزمینی اتکا کرد. بلکه سبد استعدادها منشأ توسعه کشورهای جهان است. به نظر میرسد که ایران میتواند از تجاربی که در جهان انجام هست و منجر به توسعه و پیشرفت آن کشورها شده، استفاده کرده و عقب ماندگیهای گذشته را جبران کند. آنچه که به آن توجه نشده است، در یک بیان ساده؛ سرمایه در گردش هم در بُعد منابع مالی و هم استفاده از استعدادهای درخشان منابع انسانی است که به نظر میرسد در مقطعی قرار گرفتهایم که زمان میتواند زمانه استفاده از دو نکته ذکر شده باشد که اگر چنین اتفاقی بیفتد که قراین و شواهد نشان میدهد که میتوان امیدوار بود، بخش قابل توجهی از عقب ماندگیها قابل جبران خواهد بود.
اقتصاددان