کد خبر: ۳۶۶۵۵۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۰ - ۱۲ شهريور ۱۴۰۴ - 2025September 03

فضاهای شهری و احساس ناامنی برای زنان !

«شهر امن تنها جایی نیست که زنان در آن مشغول کار و تحصیل باشند، بلکه فضایی است که بتوانند بدون هراس، در پارک‌ها کتاب بخوانند، قدم بزنند یا حتی شب‌هنگام از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.»

شفاآنلاین»سلامت» در بررسی فضاهای عمومی کلان‌شهرهای کشور، به‌وضوح می‌توان دید که طراحی کالبدی شهرها اغلب بدون توجه به نیازهای زنان شکل گرفته است. با وجود ناترازی و قطع مکرر برق ها، احساس ناامنی پیوسته در معابر، ایستگاه‌های حمل‌ونقل عمومی و پارک‌ها، سبب شده تا برخی از زنان حضور اجتماعی خود را محدود کرده یا انتخاب مسیرهای طولانی‌تر جست‌وجو کنند. این موضوع را آنها با ستون «الو آرمان» بارها مطرح و احساس ناخوشایند خودشان را به گوش مسئولان رساندند. روز گذشته زهرا بیگی‌نژاد، پژوهشگر حوزه معماری و شهرسازی، در یادداشتی تأکید می‌کند: «امنیت شهری تنها به حضور پلیس یا نصب دوربین‌های نظارتی خلاصه نمی‌شود. طراحی صحیح فضاهای عمومی و نورپردازی معابر نقشی حیاتی در ارتقای احساس امنیت زنان دارد. تاریکی کوچه‌ها و ایستگاه‌ها نه‌تنها ترس ذهنی ایجاد می‌کند بلکه بستر وقوع جرم و محدودیت در زندگی اجتماعی زنان را فراهم می‌آورد.» به گفته این پژوهشگر، «شهر امن تنها جایی نیست که زنان در آن مشغول کار و تحصیل باشند، بلکه فضایی است که بتوانند بدون هراس، در پارک‌ها کتاب بخوانند، قدم بزنند یا حتی شب‌هنگام از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند.»
ترس به‌عنوان یک زنگ هشدار
به گزارش شفاآنلاین  از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، احساس ناامنی زنان در فضاهای عمومی و تاریک شهری (درصورت بی برقی یا نبود فضای روشن) صرفاً یک تجربه فردی نیست، بلکه بازتاب ساختارهای اجتماعی و شهری است. بر اساس نظریه نیازهای مازلو، امنیت در رده دومین نیاز اساسی انسان قرار می‌گیرد و نبود آن می‌تواند کل فرآیند رشد فردی و اجتماعی را مختل کند ترس مداوم در کوچه‌ها و خیابان‌ها، نه تنها استرس و اضطراب مزمن ایجاد می‌کند، بلکه می‌تواند به کاهش اعتماد اجتماعی و انزوای زنان بینجامد. وقتی فرد برای حضور در اجتماع باید مدام به «راه‌های فرار» یا «جایگزین‌های پرهزینه» فکر کند، کیفیت زندگی او به‌شدت افت می‌کند.
شهر به‌مثابه میدان قدرت
یک جامعه شناس در این رابطه به «آرمان امروز» می گوید: «شهر صرفاً مجموعه‌ای از ساختمان‌ها و خیابان‌ها نیست؛ بلکه «میدانی اجتماعی» است که روابط قدرت، هنجارها و نابرابری‌ها در آن بازتولید می‌شوند.» حسین ایمانی جاجرمی می افزاید: «در بسیاری از جوامع، فضاهای عمومی اساساً بر اساس نیازهای مردانه طراحی شده‌اند و همین موضوع، نوعی «طرد پنهان» علیه زنان ایجاد می‌کند. نکته مهم این است که ناامنی زنان در فضاهای عمومی، محصول مستقیم ساختارهای فرهنگی و اجتماعی است. جامعه‌ای که حضور زنان را در خیابان محدود می‌داند، عملاً با ایجاد «ترس مشترک»، نقش اجتماعی آنان را کاهش می‌دهد. این امر به‌تدریج به نابرابری در دسترسی به منابع، فرصت‌ها و حتی لذت‌های ساده‌ای چون پیاده‌روی یا ورزش در پارک منجر می‌شود. همچنین، احساس ناامنی می‌تواند به شکل‌گیری «شهرهای دوگانه» بینجامد: «شهری برای مردان که امکان حضور آزادانه دارند»، «شهری محدودشده برای زنان که همواره درگیر احتیاط، مراقبت و پرهیز است» از دید جامعه‌شناسان، حق بر شهر یکی از حقوق بنیادین شهروندی است. این حق یعنی همه افراد، صرف‌نظر از جنسیت، بتوانند بدون ترس در فضاهای عمومی زندگی کنند. بنابراین، نبود امنیت برای زنان نه فقط یک مشکل فردی، بلکه مشکل اجتماعی است که به انسجام و اعتماد جمعی آسیب می‌زند.»

زهرا نژاد بهرام

فضاهای اختصاصی زنان…
شهرها آنقدر بزرگ و گسترده شدند که نیازهای افراد برای زندگی در آنها را دچار تنوع و پیچیدگی کرده‌اند. شهرهایی که در گذشته روستاهای بزرگ شده بودند اکنون به کلانشهر مبدل شده‌اند و تصویری متفاوت از روابط و نیازها و سازه‌ها را ایجاد کرده‌اند که هریک بنا به خواست و انتظارات شهروندان دچار تحول شده است. اما این تنوع و پیچیدگی‌ها نیازمند تفاوت‌ها در طراحی و فضا‌سازی شهری است. وجود برخی مکان‌های خاص برای شهروندان که بر حسب جنسیت آنان تعیین شده بخشی از این ساختار جدید است که در شهرها ایجاد شده است. توسعه فضاهای عمومی شهری مطلوب از طریق در نظر گرفتن نیازها، امکانات واقعی و مشارکت مردمی در شهر نقش موثری در تحقق زیست‌پذیر ساختن آنها دارد. فضاهای شهری از گذشته به جهت سبک معماری دارای تصویری جنسیتی بودند، به این عبارت که فضاهای شهری در برابر تردد امن و ایمن و آزاد زنان با محدودیت همراه شده و نوعی جداافتادگی را میان حضور زنان در شهر به دور از نگرانی و دغدغه ایجاد کرده است. این مهم موجب شده که زنان نسبت به فضاهای شهری با نوعی احتیاط همراه با مراقبت روبه‌رو شوند و امکان استفاده از همه فضاها برای آنها مقدور نبوده است و مشارکت در شهر محدود شده و به نوعی محدودیت در فعالیت‌های شهری و اجتماعی برای آنان ایجاد شده است. در حدود یک دهه است که تهران تلاشی برای تقویت مشارکت زنان در شهر انجام داده و با ایجاد فضاهایی زنانه به نوعی سعی در کاهش محدودیت در بهره‌گیری از فضاهای شهری را فراهم ساخته است. فضاهایی مانند واگن‌ها، اتوبوس‌ها، پارک‌های زنان و مجتمع‌های رفاهی مختص زنان با هدف ایجاد فضاهای زنانه با تاکید بر حفظ امنیت آنان. اختصاصی‌سازی فضا در شهرها در برخی موارد با مقاومت و در بعضی مکان‌ها با استقبال روبه‌رو می‌شود. اما آیا می‌توان همه فضاهای عمومی را اختصاصی‌سازی کرد یا آنکه اصولا این امکان وجود دارد یا به صلاح شهر و شهروندان است؟ این سوالی است که همواره وقتی فضایی اختصاصی می‌شود در ذهن شهروندان به وجود می‌آید! اما نیاز زندگی در شهر الزاماتی دارد که در برخی موارد نیازمند اختصاصی‌سازی برخی فضاهای عمومی است، مثلا اتاق‌های مادر و کودک که بخشی از فضای عمومی است که برای مادران شیرده و نوزادان در ایستگاه‌های مترو یا برخی دیگر از فضا‌ها از جمله هتل‌ها یا رستوران‌ها و حتی سینماها ضروری است. ضروری است رویکرد دیگری نیز برای تسری امنیت و تردد زنان در شهر مورد توجه قرار گیرد و آن آموزش و ترویج و باور‌پذیری شهر متعلق به همه فارغ از جنسیت! تأمین امنیت و ایجاد احساس ایمنی در زنان فارغ از شرایط فضایی، محصول عوامل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دیگری نیز هست که کم‌توجهی به آنها موجب تقویت رویکرد موجود بر اختصاصی‌سازی فضا می‌شود که در نهایت بازتولید جریان محدودیت تردد زنان در فضاهای شهری است. ازاین‌رو بازخوانی مجدد عرصه‌ها با رویکرد فرهنگ‌سازی و باور‌پذیری نقش زنان و حق زنان از فضاهای شهری امری جدی است که شهر‌سازان و مدیریت شهری موظف به توجه به آن هستند. شاید آسان‌ترین راه جداسازی باشد اما درست‌ترین راه، آموزش و فرهنگ‌سازی و امن‌سازی شهری بر اساس باز تعریف مبلمان شهری، نور‌پردازی مناسب و… در جهت کاهش ظرفیت‌های ناامن برای تردد زنان در شهر است.

نظرات بینندگان