شفاآنلاین»سلامت» ، میلیون ها نفر در جهان با بیماری آلزایمر دستوپنجه نرم میکنند؛ بیماریای که زندگی روزمره را با افت شناختی دشوار میسازد. بر اساس گزارش انجمن آلزایمر، تغییرات مغزی که موجب این بیماری میشوند، بیش از 20 سال پیش از بروز علائم آغاز میگردند. این واقعیت ضرورت تشخیص زودهنگام و دقیق را دوچندان میکند. با این حال، ابزارهای کنونی تشخیصی شامل آزمایشهای دردناک کشیدن مایع نخاعی، اسکنهای گرانقیمت و آزمونهای شناختی است که از دقت کافی برخوردار نیستند.
به گزارش شفاآنلاین اکنون پژوهشی تازه به سرپرستی مهندسان زیستپزشکی در دانشگاه کلیفرنیای جنوبی نقش کلیدی پویایی جریان خون مغز را در آلزایمر آشکار کرده است؛ روشی غیرتهاجمی که میتواند دههها نگاه سنتی به این بیماری و درمان آن را زیر سؤال ببرد.
چالش نظریه غالب درباره آلزایمر
سالهاست که فرضیه «آبشار آمیلوئید» بر پژوهشهای آلزایمر مسلط بوده است. این نظریه بیان میکند که تجمع بیش از حد پروتئین آمیلوئید بتا باعث انباشته شدن پروتئین دیگری به نام «تائو» و تشکیل «کلافههای تائو» در سلولهای عصبی میشود. این کلافهها عملکرد سلولها را مختل کرده و نهایتاً موجب مرگ آنها و بروز افت شناختی میشوند.
روشهای تشخیصی موجود بر شناسایی این پاتولوژیها متمرکزند؛ از جمله نمونهگیری مایع نخاعی و تصویربرداری PET که هر دو هزینهبر و پرخطر هستند. حتی آزمونهای رفتاری مانند MMSE و MoCA نیز بیشتر به سنجش عملکرد شناختی بسنده میکنند و خطاهای زیادی دارند. مارمارلیس این روشها را «ناکافی» میداند.
این تیم تحقیقاتی به جای تمرکز بر پروتئینهای آمیلوئید و تائو، جریان خون مغز و تنظیم خودکار آن را بررسی کردند؛ سازوکاری که وظیفه دارد اکسیژنرسانی و پاکسازی دیاکسیدکربن را تضمین کند.
در مطالعهای پنجساله روی 200 نفر با حمایت مالی NIH، پژوهشگران ارتباط میان تغییرات فشار خون شریانی، سطح CO₂ و نوسانات جریان خون مغزی و اکسیژنرسانی قشر مغز را تحلیل کردند. مارمارلیس یادآوری میکند که حدود 15 سال پیش مشاهده کرده بود بیماران آلزایمر دچار اختلال در واکنش وازوموتور هستند؛ یعنی رگهای مغزی آنها توان اتساع کافی برای رساندن خون و اکسیژن به موقع به سلولها را ندارند.
شاخص تازه؛ دقت بیسابقه
این گروه پژوهشی شاخص تازهای با نام شاخص پویایی عروق مغزی (CDI) معرفی کردند. این شاخص با استفاده از سونوگرافی داپلر غیرتهاجمی (برای اندازهگیری سرعت جریان خون در شریانهای اصلی) و طیفسنجی نزدیک مادون قرمز (برای اندازهگیری اکسیژنرسانی قشر پیشانی مغز) بهدست میآید.
نتایج نشان داد CDI با دقت چشمگیر میتواند بیماران مبتلا به اختلال شناختی خفیف (MCI) یا آلزایمر را از افراد سالم تمیز دهد. شاخص AUC برای CDI برابر 0.96 بود، در حالیکه تصویربرداری PET تنها 0.78 و آزمونهای MoCA و MMSE به ترتیب 0.92 و 0.91 را ثبت کرده بودند. مارمارلیس این بهبود را «بسیار معنادار» توصیف کرد.
یافتههای تازه نشان میدهد که اختلال در تنظیم جریان خون و اکسیژنرسانی مغز میتواند یکی از عوامل اصلی بروز آلزایمر باشد و همین موضوع مسیرهای تازهای را برای درمان و پیشگیری پیش روی پژوهشگران قرار داده است.
بر اساس این مطالعه، تغییر سبک زندگی از جمله انجام ورزشهای هوازی روزانه مانند 20 تا 30 دقیقه پیادهروی، همراه با رژیم غذایی سالم و پرهیز از قند و چربی مضر میتواند نقش مهمی در بهبود سلامت مغز داشته باشد.
همچنین روشهایی مانند «هیپوکسی و هایپرکاپنی متناوب القاشده» که بر پایه تنفس کنترلشده با اکسیژن کمتر و دیاکسیدکربن بیشتر طراحی شده، و نیز «تحریک عصب واگ گوش» به وسیله دستگاهی غیرتهاجمی، در مطالعات اولیه نتایج امیدوارکنندهای برای بهبود خونرسانی مغزی نشان دادهاند.