شفاآنلاین»جامعه» برای ارتقای سلامت اجتماعی باید جامعه سالم در اختیار داشت. حال برای دانستن تعریف جامعه سالم میتوان گفت که در این جامعه مسالهای تحت عنوان فقر معنا ندارد، چون فقر منشا بسیاری از آسیبهای اجتماعی است. در جامعه با فقرزدایی میتوان برای دستیابی افراد به حداقل نیازها اقدامات اساسی انجام داد. درضمن چنین سبک زندگی تحت عنوان تامین اجتماعی فراگیر بررسی میشود. هم اکنون اصلیترین مساله در جامعه رفاه اجتماعی و تامین اجتماعی فراگیر است. در این سبک زندگی هر فرد در مواجهه با مشکلات زندگی تنها نیست، بلکه تصمیم گیران جامعه از او حمایت میکنند تا بتواند توانمند به فعالیت بپردازد. هم اکنون افراد در زندگی هیچ مصونیتی در مقابل بروز مشکلات احتمالی ندارند. برای مثال امروزه در جامعه ایران مسالهای تحت عنوان امنیت شغلی وجود ندارد و همین مساله میتواند افراد را با چالشهای مختلف روبهرو کند. همچنین در جامعه نیازمند امنیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و … هستیم. برای مثال نشاط اجتماعی یک مساله مهم در ارتقای سلامت اجتماعی است، اما مسئولان امر تمایلی به رسمیت شناختن این امر ندارند. افراد باید در کنار یکدیگر شاد باشند، هر چند این قضیه در برهههای زمانی مختلف به اشکال گوناگون مورد برخورد سلبی قرار گرفته است، اما این مساله باعث شده تا میزان شادی در کشور ما در حد متوسط باشد. با این تفاسیر در کشور ما دیگر امکانات هم در حد متوسط است، چون همگان در ایران در صدد دستیابی به زندگی مطلوب هستند. در این وضعیت مسئولان امر باید نسبت به جامعه احساس مسئولیت کرده و با فراهم کردن بسترهای لازم بتوانند نسبت به گذران زندگی مناسب برای مردم اقدامات اساسی انجام دهند. در این شیوه افراد نباید منتظر استفاده از فرصتها به شکل برابر باشند، بلکه هر فرد بر اساس نیازهای خود میتواند از امکانات بهرهمند شود. همچنین برای ارتقای سلامت روان در جامعه میتوان از آموزش به شکل مستقیم و غیرمستقیم بهره جست. در ضمن آموزشها در گام نخست باید از خانواده و مدارس تحت عنوان مهارت ارتباطی، مهارت زندگی، مدیریت استرس و مهارت اجتماعی آغاز شود.
امروزه پژوهشهای علمی دستیابی به موفقیت را منوط به میزان هوش افراد نمیداند، بلکه افراد با هوش هیجانی مناسب میتوانند به وسیله تعاملات بیشتر با دیگران در زندگی موفق باشند. این افراد در هر گروه و شغلی با موفقیتهای فراوان مواجه میشوند. همچنین پژوهشهایی درباره بازداری فکر ( یعنی سعی در فکر نکردن به بعضی مسائل، هیجانات و … ) و تاثیر آن بر سلامت روان انجام شده است که نتایج آنها نشان میدهد بازداری، موجب افزایش فکر کردن درباره مسائل بازداری شده میشود. یک احساس یا هیجان بازداری شده بیشتر تحریک کننده است. از این دیدگاه بازداری افکار مهیـج میتواند باعث ادامه یافتن واکنشهای هیجانی ناخواسته شود. بازداری هیجانی ( چه خود آگاه و نا خودآگاه) در سلامت روانی موثر است. استفاده از حمایتهای اجتماعی و سطوح منطقی تنظیم هیجانی عمومی برای سلامت روانی فرد، مفید است. همچنین تلاش برای سرگرمی، وقفه یا انکار هیجانها موجب تشویش درونی و تعارض میشود و بهداشت روانی فرد را به خطر میاندازد. بنابراین وجود فضای آزاد در خانواده برای بیان احساسات، هیجانات و بیان افکار موجب افزایش سلامت روان میشود، زیرا بازداریهای دراز مدت موجب گسترش بیماریهای روان – تنی میشود.