شفاآنلاین»سلامت» بحران وضعیتی ناگهانی و شدید است که بر زندگی، سلامتی، اقتصاد، یا محیط زیست تأثیر میگذارد. تابآوری در بحران به توانایی افراد و جوامع برای مقابله، سازگاری و بهبود یافتن در شرایط دشوار و بحرانی اشاره میکند. این مفهوم بسیار مهم است، زیرا در دنیای امروز، بحرانهای متعددی مانند بلایای طبیعی، همهگیریهای بیماریها، جنگها و بحرانهای اقتصادی به طور مداوم رخ میدهند. افرادی که از تابآوری بالاتری برخوردارند، میتوانند به طور مؤثرتری با این شرایط مقابله کرده و پس از آن به زندگی عادی خود برگردند. بحرانها معمولاً شدید و سریع هستند و به پاسخ سریع و مؤثر از سوی سیستمها، جوامع یا افراد نیاز دارند. سرمایه اجتماعی همان موتور محرکی است که باعث میشود دولتها بتوانند از طوفان بحران به ساحل امن برسند.
به گزارش شفاآنلاین: دکتر زینب نصیری، مشاور اجتماعی وزیر بهداشت و مددکار اجتماعی معتقد است، پیمایشهای سرمایه اجتماعی کشور در دهههای اخیر، نشانگر کاهش مؤلفههای سرمایه اجتماعی بالاخص اعتماد اجتماعی و شکاف بین دولت - ملت بود. ولی در تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور عزیزمان دیدیم که حول ایران؛ انسجام و همبستگی اجتماعی بیبدیلی شکل گرفت. او میگوید: «مردم عزیز کشورمان نشان دادند که بهرغم بیمهریها، تفاوت در باور و نگرشها، حتی انتقادات جدی به برخی فرآیندهای حکمرانی، اجازه هیچ گونه تجاوزی را به این خاک به احدی نمیدهند. همچنین بر سر یکپارچگی این کشور، نانوشته همپیمان هستند.» نصیری با بیان اینکه حالا نوبت آن است که نظام حکمرانی، با بازگشت به مردم از طریق اصلاح فرآیندهای حکمرانی و رویههای غلط، بر بازیابی اعتماد مردم تلاش کند، توضیح میدهد: «حضور تمام جریانات سیاسی و مدنی با وجود تفاوتهای رویکردی آنها در بحران اخیر، واقعیتی بود که ضروری است نظام حکمرانی آن را فراموش نکند. همچنین با اقداماتی که نشانگر وفاق ملی است، نهتنها انسجام و همبستگی اجتماعی را تقویت کند، بلکه برای بحرانهای آینده آمادهتر شود. فراموش نکنیم هیچکدام از ما به پایبندی رژیم صهیونیستی بر عهد خود باور نداریم. به همین دلیل باید با بازیابی نظامی، بازیابی اجتماعی هم در اولویت قرار گیرد.» اما بازبینی اجتماعی مورد نظر نصیری فقط با تقویت جامعه مدنی و سازوکارهای مشارکتپذیری امکانپذیر است و باید سازمانهای دولتی آن را مورد تأکید قرار دهند. این مددکار اجتماعی میگوید: «تجارب بحران اخیر نشان داد احزاب، سازمانهای مردمنهاد، انجمنهای علمی و صنفی و… بازوان قدرتمند و ارزشمندی در کنار دولت هستند که پیشبینی سازوکارهای همکاری با آنها پیش از بحران، میتواند دولت و جامعه مدنی را برای پاسخگویی توانمندتر کند.» او با بیان اینکه در بحران اخیر جای خالی برخی محتواهای تولیدی در رسانههای رسمی و غیررسمی به چشم میخورد، میگوید: «رویکردهایی مثل تنظیمگری اجتماعی، کنار هم بودن و افزایش تعاملات خانوادگی، دوستانه و اجتماعی، معنابخشی به زندگی و انجام کار خیر، توجه به همسایگان، تقویت رفتارهای حمایتگرانه و نوعدوستی در روتین زندگی افراد، موضوعاتی بود که جای خالی آن در محتواهای تولیدی رسانههای رسمی و غیررسمی به چشم میآمد.» مشاور اجتماعی وزیر بهداشت تأکید میکند: «باید بیش از پیش به این حوزهها توجه و اقدامات نوآورانه مرتبط با آنها تقویت شود. همچنین ایجاد نظام یکپارچه اطلاعرسانی بحران در کشور با تأکید بر سامانه ملی هشدار، توجه به رویکردهای سلامت روان در تولید و انتشار اخبار و… ضرورتی است که باید در تدوین و بازبینی ساختارها، فرآیندها و دستورالعملها مورد توجه قرار گیرد.»
جای خالی حمایتهای روانی
در مراحل اولیه بحران
قانون مدیریت بحران کشور هفتم مردادماه سال 1398 در مجلس شورای اسلامی تصویب شد. این قانون رویکردی کلان در تدوین سند راهبرد ملی مدیریت بحران کشور است و از داراییهای مردم و محیطزیست در برابر مخاطرات از طریق ارتقای تابآوری کشور در برابر حوادث و سوانح محافظت میکند. سند حاضر برخلاف رویکردهای پیشین نسبت به مدیریت بحران، فقط بر مراحل پاسخ به وقوع حوادث و سوانح و بازسازی پس از آن متمرکز نبوده و همه ملاحظات قبل، حین و بعد از وقوع حوادث و سوانح را دربرمیگیرد. نصیری با اشاره به اینکه ضروری است مکانیسمهای پاسخگویی روانی اجتماعی در زمان وقوع بحران مجدداً مورد بازبینی، تمرین و توافق دستگاهها قرار گیرند، میگوید: «در مراحل اولیه بحران نهتنها سایر متخصصان و امدادگران از ظرفیتهای تیمهای حمایت روانی-اجتماعی در زمان بحران اطلاع ندارند، بلکه بسیاری از متخصصان حرفهای از ظرفیتهای دانشی، تخصصی، سازمانی و مهارتهای همتیمیهای خود در رشتههای مختلف مددکاری اجتماعی، روانشناسی، روانپزشکی، روانپرستاری و... مطلع نیستند، بنابراین نمیتوانند از تمام ظرفیتهای تیم بهرهمند شوند. حتی مشاهده میشود به جای کار تیمی و تمرکز بر فراظرفیتها، رقابتهای تخصصی مانع از همافزایی در شرایط بحران میشود.» این مددکار اجتماعی معتقد است: «بهرغم اینکه میدانیم در شرایط اضطراری احتمال حرکت جمعیتی در بین شهرها بسیار بالاست و این موضوع تعادل ارائه خدمات مبتنی بر جمعیت را دچار اشکال میکند، اما به نظر میرسد همچنان با شرایط مطلوب برای تبدیل و بازآرایی سازمانی جدید در قالب استانهای معین (در مخاطره زلزله) یا استانهای میزبان در شرایطی مانند جنگ تحمیلی اخیر فاصله داریم. کاهش این فاصله مستلزم کاهش نابرابریهای منطقهای، پیشبینی ظرفیت مازاد، طراحی سازمان دوم، آموزش فراگیر و برابر در تمامی استانها و آموزش یکپارچه مبتنی بر فرآیند واحد بین دستگاهی مبتنی بر رویکرد کوه یخ-توجه عمیق به همه زوایای بحران- توجه به آسیبدیدگان غیرمستقیم (پنهان)، در کنار آسیبدیدگان مستقیم (آشکار) ضروری است. برای همین پیشبینی پروتکلهای ارائه حمایتهای روانی-اجتماعی برای هر دو گروه توسط تمامی دستگاههای ارائهدهنده خدمات باید مورد تأکید قرار گیرد.» تدوین پروتکلهای تخصصی مدیریت بحران از نگاه مشاور اجتماعی وزیر بهداشت با نگاه به نیازهای افراد دارای معلولیت، کودکان، سالمندان، مادران باردار، افراد با نیازهای خاص، افراد ساکن در مراکز نگهداری و... امکانپذیر است. نصیری میگوید: «تمام سازمانهای متولی، باید تدوین پروتکلهای مربوطه را در اولویت قرار دهند. تقویت سیستمهای پدافند غیرعامل کشور با تأکید بر بازتعریف پدافند غیرعامل در شرایط نبرد ترکیبی، پایداری زیرساختهای حیاتی کشور و بهطور کلی افزایش تابآوری اجتماعی و آمادگی روانی و اطلاعاتی مردم باید در اولویت قرار گیرد.»