شفاانلاین»حادثه شب گذشته زمینلرزهای به بزرگی ۵,۵ ریشتر (و بر اساس برخی گزارشها ۵٫۱) حوالی شهر سرخه را در استان سمنان لرزاند. این زلزله در بخشهایی از استانهای تهران، قم و مازندران نیز احساس شد.
به گزارش شفاآنلاین مقایسه گزارش ثبتشده در مرکز لرزهشناسی کشوری با چند مرکز معتبر لرزهشناسی جهانی که در جدول زیر آمده، از سازگاری دادهها حکایت دارد.
کمعمق بودن زلزله دلیل اصلی احساس شدن آن در گستره وسیعی ازجمله استانهای تهران، قم و مازندران است. مرکز لرزهنگاری کشوری ایران بزرگی زلزله را ۵٫۵ اعلام کرده که اندکی بالاتر از گزارشهای جهانی است. این اختلاف میتواند ناشی از نزدیکی بیشتر ایستگاههای داخلی به کانون زلزله و استفاده از مقیاسهای متفاوت باشد.
دانشمندان چگونه موقعیت کانون زلزله را پیدا میکنند؟
تعیین محل دقیق وقوع یک زلزله یا کانون آن، فرآیند علمی دقیقی است که با استفاده از ابزارهایی به نام لرزهنگار (Seismograph) و تحلیل امواج لرزهای انجام میشود. این فرآیند به طور خلاصه در سه مرحله اصلی انجام میشود:
۱. ثبت امواج لرزهای با لرزهنگارها
وقتی زلزلهای رخ میدهد، انرژی آزادشده به صورت امواج لرزهای در تمام جهات در داخل زمین منتشر میشود. این امواج انواع مختلفی دارند، اما دو نوع اصلی که برای مکانیابی استفاده میشوند عبارتاند از:
در سراسر جهان، شبکهای از هزاران ایستگاه لرزهنگاری وجود دارد که پیوسته لرزشهای زمین را ثبت میکنند. این دستگاهها آنقدر حساسند که میتوانند لرزشهای بسیار ضعیف را از فاصلههای بسیار دور ثبت کنند.
دانشمندان میتوانند با قاطعیت منشأ یک لرزش را مشخص کنند. به همین دلیل است که امروزه انجام یک آزمایش هستهای مخفیانه بدون اینکه شناسایی شود، تقریباً غیرممکن است.
۲. محاسبه فاصله ایستگاه تا زلزله
کلید اصلی مکانیابی زلزله، تفاوت در سرعت امواج P و S است. ازآنجاییکه امواج P سریعترند، همیشه زودتر از امواج S به ایستگاه لرزهنگاری میرسند.
دانشمندان با اندازهگیری دقیق اختلاف زمان بین رسیدن اولین موج P و اولین موج S در هر ایستگاه، میتوانند فاصله آن ایستگاه را تا کانون زلزله حساب کنند. هرچه این اختلاف زمانی بیشتر باشد، یعنی زلزله در فاصله دورتری از آن ایستگاه رخ داده است.
با محاسبه این فاصله، دانشمندان میفهمند که کانون زلزله روی دایرهای به شعاع همان فاصله و به مرکزیت آن ایستگاه لرزهنگاری قرار دارد؛ اما هنوز مکان دقیق آن روی این دایره مشخص نیست. همچنین با توجه به شدت موج دریافتی و فاصله حسابشده میتوان برآوردی از قدرت انفجار به دست آورد.
۳. روش مثلثبندی (Triangulation) برای تعیین نقطه دقیق
برای پیدا کردن نقطه دقیق کانون زلزله، به اطلاعات حداقل سه ایستگاه لرزهنگاری نیاز است. به این روش «مثلثبندی» میگویند:
امروزه این محاسبات بهصورت آنی با کامپیوتر انجام میشود و به همین دلیل است که چند دقیقه پس از وقوع زلزله، مراکز زلزلهشناسی میتوانند مکان و بزرگی آن را با دقت بالا اعلام کنند. برای محاسبه بزرگی زلزله نیز برآورد قدرت زلزله در هر سه ایستگاه (و احتمالاً دیگر ایستگاهها) ترکیب میشود.
نقطهای که در آن سه دایره همدیگر را قطع میکنند، مرکز سطحی (Epicenter) زلزله نامیده میشود؛ یعنی نقطهای که دقیقاً در سطح زمین و بالای محل اصلی وقوع زلزله قرار دارد. محل واقعی آزاد شدن انرژی در عمق زمین، کانون ژرفی یا هایپوسنتر (Hypocenter) نام دارد. عمق کانون نیز با تحلیلهای پیچیدهتر روی دادههای امواج لرزهای محاسبه میشود.
چگونه عامل زمینلرزه را تشخیص دهیم؟
دانشمندان روشهای کاملاً دقیقی برای تشخیص منشأ لرزشهای زمین دارند و میتوانند با اطمینان بالایی بگویند که فلان رویداد لرزهای، زمینلرزهای طبیعی بوده یا حاصل انفجاری زیرزمینی (مانند یک آزمایش اتمی). این تشخیص بر اساس تحلیل «اثرانگشت لرزهای» هر رویداد انجام میشود. زلزله و انفجار، هرکدام اثرانگشت منحصربهفرد خود را روی دستگاههای لرزهنگار به جا میگذارند.
اگر رویداد لرزهای در عمق ۱۰ کیلومتری یا بیشتر ثبت شود، تقریباً با اطمینان کامل میتوان گفت که زلزلهای طبیعی است. رویدادهای بسیار کمعمق مشکوکند و باید با شواهد دیگر بررسی شوند.
چند تفاوت اصلی که به دانشمندان کمک میکند تا این دو را از هم تشخیص دهند، عبارتند از:
۱. نسبت انرژی امواج P به امواج S (کلیدیترین تفاوت)
این ویژگی مهمترین سرنخ است.
اگر یک رویداد لرزهای موج P قوی ولی موج S ضعیفی داشته باشد، به احتمال بسیار زیاد یک انفجار است. اگر هر دو موج قوی باشند، یک زلزله طبیعی است.
۲. عمق کانون رویداد (Hypocenter)
اگر رویداد لرزهای در عمق ۱۰ کیلومتری یا بیشتر ثبت شود، تقریباً با اطمینان کامل میتوان گفت که زلزلهای طبیعی است. رویدادهای بسیار کمعمق مشکوکند و باید با شواهد دیگر بررسی شوند.
۳. شکل اولین موج (First Motion)
اگر تمام ایستگاههای اطراف یک رویداد، اولین حرکت را به صورت فشاری و رو به بالا ثبت کنند، احتمال انفجاری بودن آن بسیار بالاست.
۴. امواج سطحی
برای رویدادهایی با بزرگی یکسان، زلزلههای طبیعی (بهخصوص کمعمق) در تبدیل انرژی خود به امواج سطحی که عامل اصلی تخریبند، بسیار کارآمدتر عمل میکنند. انفجارها انرژی کمتری را به این نوع امواج مخرب تبدیل میکنند.
اگر رویداد لرزهای امواج درونی قوی اما امواج سطحی ضعیفی داشته باشد، میتواند نشانه دیگری از انفجار باشد.
با کنار هم گذاشتن تمام این شواهد، دانشمندان میتوانند با قاطعیت منشأ یک لرزش را مشخص کنند. به همین دلیل است که امروزه انجام یک آزمایش هستهای مخفیانه بدون اینکه شناسایی شود، تقریباً غیرممکن است