شفاانلاین»حادثه » روزهای گذشته کشورمان درگیر یکی از تلخترین حوادث تاریخ خود بود؛ انفجار بندر رجایی. این انفجار که تا زمان نگارش این مطلب، ۷۰ کشته و ۱۲۴۰ مجروح بر جای گذاشته است، سوگواریهای بسیاری را در کشور رقم زد، سوگواریای که با عزای عمومی نیز همراه بود. هیچ واژه یا کلامی نمیتواند بهدرستی توصیفکننده میزان غم و اندوه خانوادههای داغدار باشد. با این حال، از منظر جامعهشناختی میتوان پرسشی را مطرح کرد که شاید جالبتوجه باشد. کشورمان طی تعطیلات نوروز با یک پدیده مرگبار دیگر سروکار داشت: تصادفات جادهای. مطابق آمار رسمی، از بازه زمانی ۲۵ اسفند ۱۴۰۳ تا ۱۴ فروردین ۱۴۰۴، مجموعاً ۹۷ هزار و ۱۴۴ فقره تصادف در جادههای کشور رخ داده که منجر به فوت ۸۳۸ نفر و مجروح شدن ۱۹ هزار و ۱۶۶ نفر شده است. اگر از منظر آمار به تفاوت این دو پدیده بنگریم، تعداد کشتهشدگان حوادث جادهای نوروز امسال حدوداً ۱۲ برابر بیشتر از تعداد کشتهشدگان انفجار بندرعباس بود و تعداد مجروحان حوادث جادهای حدوداً ۸۰ برابر تعداد مجروحان این انفجار بود. پرسش اساسی این است که آیا سوگواریها و واکنشهای جامعه نسبت به حوادث جادهای با این تعداد کشتهشده و مجروح بیشتر بود یا انفجار بندرعباس؟ پاسخ بلاشک مورد دوم است. باید پرسید که چرا علیرغم این تعداد قربانی حوادث جادهای، نه مردم برای قربانیان عزاداری کردند و نه عزای عمومی اعلام شد. مگر نه اینکه از نظر عددی، ۸۳۸ بسیار بزرگتر از ۷۰ است؟ پس آیا نباید جامعه دستکم ده برابر بیشتر برای این پدیده عزاداری کند؟
این پرسشها گرچه در ظاهر ساده به نظر میرسند اما نمیتوان به آنها بهآسانی پاسخ داد. شاید از منظر آماری تعداد قربانیان و مجروحان حوادث جادهای نوروز چند ده برابر تعداد قربانیان و مجروحان انفجار بندرعباس باشد اما چندین عامل در میزان سوگواری و واکنش جامعه اثرگذار است. اول اینکه پدیدههایی مانند انفجار بندرعباس، فرو ریختن پلاسکو و حوادثی از این دست معمولاً در بازه زمانی کوتاهی رخ میدهند، در حالی که حوادث جادهای پدیدهای مستمر است و این استمرار از شدت سوگواری و واکنش میکاهد. دومین نکته این است که بخش بزرگی از جامعه حوادث جادهای را ناشی از سهلانگاری یا بیتوجهی خود رانندگان میدانند در حالی که حادثهای مثل انفجار بندرعباس را خارج از کنترل و اراده قربانیان تصور میکنند. نکته قابل تأمل دیگر آن است که تصادف رانندگی، کیفیت پایین خودروها، غیرایمن بودن جادهها و فرهنگ مخاطرهپذیر رانندگی برای جامعه ما تا حد بسیار زیادی پذیرفته شده و تبدیل به یک فرهنگ عمومی شده است در حالی که حادثهای مثل انفجار، فرو ریختن و یا مواردی نظیر اینها، همچنان غیرعادی و غافلگیرکننده است، بنابراین جامعه نسبت به اتفاقات غافلگیرکننده واکنش شدیدتری ابراز میکند.