به گزارش شفاآنلاین این درحالی است که به گفته متخصصین علم تغذیه، مصرف مکملها تنها برای دورههای خاصی از زندگی مانند دوره بارداری و شیردهی و شرایط خاصی از وضعیت جسمی قابل قبول است و همه افراد عادی را شامل نمیشود اما با نگاهی منصفانه و با در نظر گرفتن این شیوه زندگی ماشینی که امروز در پیش گرفتهایم، مصرف مکملها و ویتامینها، چه جایگاهی در زندگیهایمان دارند؟ مصرف این مواد تا کجا مفید و از کجا به بعد میتوانند آسیبزا باشد؟
بدن برای سلامت نیاز دارد همه مواد غذایی لازم را به اندازه مناسب دریافت کند. این خلاصه همه آن چیزی است که قریب به اتفاق متخصصین تغذیه بر آن تأکید دارند و معتقدند هر ماده غذایی محتواهای متفاوتی دارد؛ به همین دلیل نباید از مصرف هیچکدام از گروههای غذایی غافل شویم: «درواقع ارزش غذایی مواد خوراکی با یکدیگر متفاوت است. هرکدام محتوای متفاوتی دارند و ماده مغذیشان با هم فرق میکند. برخی موادشامل درشتمغذی هستند وبرخی دیگرریزمغذی. درشتمغذیها شامل کربوهیدارتها، چربیها و پروتئینها هستند و ریزمغذیها، ویتامین و مواد معدنی محلول در آب و چربی دارند. بررسی این مواد نشان میدهد برای اینکه بدن همه مواد لازم را دریافت کند، مواد غذایی سالم و درست و بهاندازهای مصرف کنیم». این را کریم پرستویی، متخصص تغذیه به جامجم میگوید. او معتقد است در اصولیترین، سالمترین و البته ابتداییترین مرحله باید بتوانیم نیازهای بدنمان را از طریق غذا تأمین کنیم. اینطور که معلوم است، دلیل این حجم از تأکید بر اولویت داشتن غذا نسبت به مکملها و ویتامینها، منطقی به نظر میرسد: «مثلا اگر بدن ما نیاز به کلسیم دارد، بهتر است آن را از شیر دریافت کنیم نه قرص کلسیم. چون شیر علاوه بر کلسیم، منیزیم و فسفر بهترین پروتئینها را هم دارد اما قرص کلسیم فقط حاوی کلسیم است. پس منطقیتر است که کلسیم مورد نیازمان را ازغذا دریافت کنیم». دکتر پرستویی ادامه میدهد طبیعتا غذا، سازگاری بیشتری نسبت به بدن دارد:«از بدو تولد و در تمام طول حیات غذا میخوریم اما مکمل این سازگاری راندارد وبرای بدن شبیه یک وصله نچسب عمل میکند».پس میان غذاومکمل،اولویت همیشه با غذاست!
مکمل؛ بجا و به وقت!
اما پزشکان و متخصصان، چه زمانی با مصرف مکمل و ویتامین موافق هستند؟ پرستویی مثالهای متعددی از زمانهای موافقت پزشکان با مصرف این مکملها دارد: «مثلا کودکی را در نظر بگیرید که کمخونی و فقر آهن دارد. از طرف دیگر کودک دچار بدغذایی هم هست و به قدر لازم غذا نمیخورد. در چنین شرایطی چه کنیم؟ طبیعتا اگر همین کمخونی ادامه پیدا کند، با عوارض متعددی مانند تنگی نفس، کم شدن قدرت حافظه و یادگیری، زردی پوست و... روبهرو میشود. پس در چنین شرایطی لازم است شربت آهن مصرف شود».
عقب افتادن کودکان از نظر رشد قدی هم یکی دیگر از مثالهایی است که ضرورت مصرف مکمل «روی» را در کودکان بالا میبرد. درواقع مصرف مکملها و ویتامینها در موقعیتی منطقی است که وجود یک بحران تشخیص داده شود. در غیر این صورت و در حالت عادی، مواد دریافتی از مواد غذایی، کافی به نظر میرسد: «فرد تصادفکردهای را تصور کنید که به کما رفته و نمیتواند غذا بخورد. باید چه کنیم؟ بدون تردید باید نیازهای بدنش از طریق مکملها تأمین شود». حتی پرستویی مصرف ویتامین C برای فرد سرماخورده را بجا میداند چراکه معتقد است در چنین شرایطی، ویتامین C میتواند علائم بیماری را کم کند.
مصرف مکمل؛ نفع مصرفکننده یا تولیدکننده؟
این روزها در فضای مجازی تبلیغات مکمل بیداد میکند. یکی یک قرص ویتامین زرد رنگ دستش گرفته و از ضرورت مصرف آن در طول روز میگوید.دیگری از مزیتهای مصرف مکملهای یک شرکت خاص میگوید. این همان جوی است که در ماهها و سالهای اخیر و به نفع ذینفعان و شرکتهای تولیدکننده این مکملها به راه افتاده؛ جوی که بهنظر میرسد این حجم از تکرار و تأکید و پافشاری، دلیل سلامتی و خیر مصرفکنندگانش نیست: «با وجود این همه تأکید بر مصرف ویتامین و مکمل واقعیت این است که اگر برای من بهعنوان یک متخصص تغذیه محرز نشود که فرد دچار کمبوداست و برای سلامت و ادامه حیاتش، مجبور به مصرف مکمل و ویتامین است، تا آخرین مرحله، این مواد را برای بیمار تجویز نمیکنم».
پرستویی ادامه میدهد که در تمام مجامع بینالمللی پزشکی، ویتامینهای موجود در غذا، در صدر اولویتها نسبت به مکملهاهستند.