کد خبر: ۳۵۹۲۶۴
تاریخ انتشار: ۱۴:۴۸ - ۲۰ فروردين ۱۴۰۴ - 2025April 09

وقتی خانه قفس می‌شود

متخصص روانشناسی سلامت به تشریح عواقب ناگوار کنترل گری بیش از حد والدین پرداخت.

شفاانلاین»سلامت» متخصص روانشناسی سلامت و روانشناس بالینی در مورد اثرات مخرب والدین کنترل‌گر بر روان و ذهن فرزندانشان گفت: انسان به‌طور طبیعی و غریزی میل به محافظت از خود و فرزندانش دارد. از دیدگاه تکاملی، این ویژگی به دلیل وجود خطرات محیطی در گذشته، نقش مهمی در بقای بشر داشته است. با تغییر محیط و کاهش تهدیدات بیرونی، این میل همچنان در والدین باقی مانده و در برخی موارد منجر به رفتارهای کنترل‌گرایانه می‌شود.

عواملی که در کنترل‌گری والدین نقش دارند

به گزارش شفاآنلاین آتابای گفت: عوامل اختصاصی دیگری نیز می‌توانند در کنترل‌گری والدین نقش داشته باشند. یکی از این عوامل، ترس از عواقب ناگوار است که یا ناشی از عدم آگاهی است یا به دلیل دریافت اطلاعات نادرست و اغراق‌آمیز از اخبار و رسانه‌ها. در این شرایط، والدین ممکن است خطرات بیرونی را بیش از حد واقعی ارزیابی کرده و برای محافظت از فرزندانشان به کنترل افراطی روی آورند.

وی ادامه داد: عامل دیگر تجربیات شخصی والدین در کودکی است. والدینی که در گذشته حمایت کافی را تجربه نکرده‌اند، ممکن است برای جبران این کمبود، رویکردی افراطی در مراقبت از فرزندان خود اتخاذ کنند. آن‌ها با این کار تلاش می‌کنند تا از مشکلاتی که خودشان با آن مواجه بوده‌اند، فرزندانشان را دور نگه دارند.

آتابای ادامه داد: همچنین اضطراب‌های اجتماعی و اقتصادی می‌توانند عاملی برای افزایش کنترل‌گری والدین باشند، در جوامعی که تنش‌های اقتصادی و اجتماعی بالاست، والدین برای اطمینان از آینده فرزندانشان، سخت‌گیری بیشتری نشان می‌دهند. علاوه بر این، تأثیرپذیری از سایر والدین و تعاملات اجتماعی نیز در تشدید این رفتار نقش دارد؛ والدین در گفتگو با یکدیگر، تحت تأثیر هشدارها و نگرانی‌های دیگران قرار گرفته و این امر منجر به کنترل بیشتر بر فرزندان می‌شود.

نشانه‌های والدین کنترل‌گر

این متخصص روانشناسی سلامت در ادامه گفت: والدین کنترل‌گربه طور معمول دارای ویژگی‌های اخلاقی خاصی اعم از دخالت بیش از حد در تمام امور فرزند، مشروط کردن محبت و عشق به رفتار مطلوب فرزند، درخواست اطاعت بی‌چون‌وچرا و اعمال تنبیه در صورت سرپیچی، عدم احترام به فضای خصوصی و فردیت فرزند و نداشتن همدلی کافی با احساسات و نیازهای فرزند دارند.

 

پیامدهای کنترل‌گری والدین بر فرزندان

وی متذکر شد: این نوع رفتارهای والدین می‌توانند پیامدهای منفی متعددی برای فرزندان اعم از کاهش اعتمادبه‌نفس و شکل‌گیری شخصیت وابسته، افزایش اضطراب و استرس در کودک، کاهش قدرت تصمیم‌گیری و استقلال فردی و ایجاد نارضایتی و شکاف عاطفی میان والدین و فرزند داشته باشند.

آتابای خاطر نشان کرد: همچنین کنترل بیش از حد نه‌تنها موجب محافظت از فرزندان نمی‌شود، بلکه می‌تواند آن‌ها را در آینده با مشکلات روحی و اجتماعی جدی مواجه کند. ازاین‌رو، ضروری است که والدین بین حمایت و کنترل تعادل برقرار کرده و فضایی برای رشد و استقلال فرزندانشان فراهم کنند.

این روانشناس بالینی اظهار داشت: والدین کنترل‌گر استانداردهای بالایی برای موفقیت و پیشرفت فرزندان خود تعیین می‌کنند. این معیارهای سخت‌گیرانه در صورتی که محقق نشوند، منجر به عصبانیت، مشکلات هیجانی و دستکاری‌های روانی می‌شود. یکی از روش‌هایی که این والدین برای اعمال کنترل استفاده می‌کنند، القای حس گناه است؛ به این معنا که فرزندان در صورت عدم رعایت اصول و انتظارات والدین، دچار عذاب وجدان و احساس گناه می‌شوند.

وی در ادامه گفت: در صورتی که این رفتارها از سمت والدین به‌طور مستمر ادامه داشته باشند، احتمال بروز مشکلات متعددی در فرزندان از جمله اضطراب و ناامنی که فرزندان این والدین، حتی در شرایط فیزیکی و عاطفی ایمن نیز احساس امنیت ندارند، وابستگی بیش از حد که کنترل‌گری افراطی باعث می‌شود که کودکان نتوانند استقلال لازم را کسب کنند، کاهش اعتماد به نفس که به دلیل دیکته شدن مداوم رفتارها و تصمیمات، این کودکان معمولاً خود پنداره ضعیفی پیدا می‌کنند، ضعف در مهارت‌های اجتماعی که عدم توانایی در تصمیم‌گیری و ابراز وجود باعث می‌شود این افراد در آینده با روابط ناسالم مواجه شوند و نافرمانی و گرایش به رفتارهای پرخطر یعنی برخی از فرزندان والدین کنترل‌گر ممکن است در واکنش به این فشارها، دچار رفتارهای نافرمانانه، گرایش به بزهکاری یا حتی مصرف مواد مخدر شوند؛ افزایش می‌یابد.

راهکارهای مقابله با پیامدهای کنترل‌گری والدین

آتابای مطرح کرد: در صورتی که فردی در یک خانواده کنترل‌گر رشد کرده باشد، با پیامدهای منفی آن روبه‌رو شده است، و برای رفع این پیامدهای منفی می‌توان از راه‌هایی اعم از دریافت مشاوره تخصصی و حضور در جلسات مشاوره با روان‌شناسان و متخصصان سلامت روان، حمایت از سوی افراد امن در خانواده و ارتباط با اعضای قابل اعتماد خانواده مانند دایی، خاله، عمه یا پدربزرگ و مادربزرگ و آموزش خانواده و تغییر الگوی تربیتی خانواده‌ها که بتوانند آگاهی خود را نسبت به روش‌های فرزندپروری برای کاهش آسیب‌ها به فرزندشان استفاده کرد.

 

بررسی سبک‌های فرزندپروری

این متخصص روانشناسی سلامت متذکر شد: در روانشناسی سه سبک اصلی فرزندپروری وجود دارد که شامل والدین سهل‌گیر، والدینی هستند که آزادی زیادی به فرزندان می‌دهند، اما ممکن است نظارت کافی نداشته باشند، والدین کنترل‌گر، این دسته از والدین سخت‌گیر، انتقادگر و فاقد همدلی هستند که همان‌طور که گفته شد، پیامدهای منفی متعددی برای فرزندان دارند و همچنین والدین مقتدر، به والدینی گفته می‌شود که همزمان با اعمال قوانین مشخص، به احساسات و نیازهای فرزندان خود توجه می‌کنند و تعادلی بین حمایت و استقلال ایجاد می‌کنند، می‌شود.

لزوم آموزش والدین برای جایگزینی کنترل‌گری با رفتار قاطعانه

وی تصریح کرد: یکی از راهکارهای اساسی برای کاهش کنترل‌گری والدین، آموزش آن‌ها برای جایگزینی رفتار قاطعانه به‌جای سخت‌گیری بیش از حد است. والدین باید یاد بگیرند که به‌جای ترس و اعمال کنترل شدید، قاطعانه عمل کنند. قاطعیت در فرزندپروری با کنترل‌گری تفاوت دارد؛ زیرا در این سبک، والدین علاوه بر نظارت و راهنمایی، محبت و حمایت عاطفی نیز ارائه می‌دهند.

تمایز بین کنترل‌گری و قاطعیت در فرزندپروری

آتابای ادامه داد: والدین قبل از هر چیز باید تفاوت بین کنترل‌گری و قاطعیت را درک کنند. تا زمانی که علت اصلی کنترل‌گری در خانواده برطرف نشود، حتی اگر فرزند مشاوره دریافت کند، مشکلات ناشی از این سبک تربیتی به‌طور کامل برطرف نخواهند شد. بنابراین، اصلاح الگوی تربیتی والدین، مهم‌ترین اقدام برای کاهش آسیب‌های این مسئله است.

درمان فرزندانی که والدین کنترل‌گر دارند

این روانشناس بالینی اظهار داشت: فرزندان والدین کنترل‌گر نیز ممکن است بسته به شدت مشکلات به مداخلات درمانی نیاز داشته باشند. روند درمان می‌تواند از مشاوره ساده تا پروتکل‌های درمانی اختصاصی متغیر باشد. با این حال، معمولاً تمرکز اصلی بر روی آموزش والدین است، زیرا تغییر در رفتار آن‌ها می‌تواند به بهبود وضعیت فرزند نیز کمک کند.

 

راهکار برای تغییر رفتار والدین

آتابای اذعان کرد: یکی از راهکارهای تغییر رفتار والدین دادن استقلال تدریجی به فرزند است، یعنی والدین باید بیاموزند که استقلال دادن به فرزند در کنار آموزش و نظارت، راهکار موثرتری برای محافظت از اوست تا کنترل بیش از حد، پذیرش محدودیت‌های خود در کنترل فرزند یعنی والدین همیشه همراه فرزند نخواهند بود؛ بنابراین باید به این درک برسند که کنترل مداوم امکان‌پذیر نیست و فرزند باید توانایی تصمیم‌گیری مستقل را پیدا کند و کاهش انتظارات غیرواقع‌بینانه یعنی انتظارات والدین باید بر اساس شرایط محیطی و ویژگی‌های فردی فرزند تنظیم شود. افراد از نظر توانایی، شخصیت و خلق‌وخو با یکدیگر متفاوت‌اند و نمی‌توان برای همه یک معیار ثابت تعیین کرد.

وی افزود: کنترل والدین فقط فیزیکی نیست؛ بسیاری از والدین تصور می‌کنند که چون دستورات زیادی به فرزندانشان نمی‌دهند، پس کنترل‌گر نیستند. اما کنترل درونی نیز وجود دارد، مانند القای احساس شرمندگی، دین یا وابستگی عاطفی افراطی که باعث می‌شود فرزند احساس کند بدون حمایت والدین قادر به تصمیم‌گیری و زندگی مستقل نیست.

این متخصص روانشناسی سلامت گفت: برخی والدین نیز کنترل‌گری را در قالب محبت بیش از حد اعمال می‌کنند؛ به این صورت که سطح بالایی از حمایت عاطفی را ارائه می‌دهند، اما در عین حال فضای فردی و آزادی انتخاب را از فرزند می‌گیرند. این سبک تربیتی در ظاهر محبت‌آمیز به نظر می‌رسد، اما در واقع استقلال و رشد فکری فرزند را محدود کرده و عوارضی جدی در آینده ایجاد می‌کند.

چالش‌های متقاعد کردن والدین کنترل‌گر

آتابای بیان کرد: بسیاری از والدین کنترل‌گر، رفتار خود را نوعی دلسوزی و عشق به فرزند می‌دانند و حاضر به پذیرش مشکل نیستند. در این شرایط، نقش مشاوران و روان‌شناسان بسیار مهم است تا بتوانند والدین را متقاعد کنند که کنترل بیش از حد نه‌تنها مفید نیست، بلکه آسیب‌زا نیز هست. اما اگر این متقاعدسازی امکان‌پذیر نباشد، حداقل باید به آموزش‌های فردی برای فرزندان پرداخته شود، مشروط بر اینکه امکان دسترسی آن‌ها به مشاوران و متخصصان وجود داشته باشد.

عواقب جدی کنترل‌گری والدین

این روانشناس بالینی در ادامه گفت: در مواردی که کنترل والدین ادامه پیدا کند و فرزند نیز نتواند از کمک‌های مشاوره‌ای بهره‌مند شود، ممکن است آسیب‌های شدیدی در زندگی او اعم از گرایش به بزهکاری و روابط ناسالم، افسردگی و اضطراب شدید، اعتیاد به مواد مخدر و رفتارهای پرخطر و احتمال خودکشی در موارد شدید شکل بگیرد. تجربیات بسیاری از فرزندانی که دچار مشکلاتی مانند نافرمانی، بزهکاری یا مصرف مواد شده‌اند، والدینی با سبک تربیتی کنترل‌گر داشته‌اند.

وی توضیح داد: والدین باید آموزش ببینند که میان حمایت و کنترل تفاوت قائل شوند. کنترل بیش از حد، چه به‌صورت مستقیم و چه به‌صورت عاطفی، می‌تواند آسیب‌های جدی و گاه جبران‌ناپذیری به فرزندان وارد کند. در صورتی که والدین در برابر تغییر مقاومت کنند، ضروری است که فرزندان تحت آموزش‌های فردی قرار گیرند تا بتوانند با این شرایط مقابله کنند و از آسیب‌های احتمالی در آینده پیشگیری شود.

این متخصص روانشناسی سلامت تصریح کرد: برای کاهش آسیب‌های ناشی از کنترل‌گری والدین، آموزش آن‌ها در زمینه فرزندپروری قاطعانه، ایجاد استقلال تدریجی در فرزندان و کاهش انتظارات غیرواقع‌بینانه ضروری است. تغییر الگوی تربیتی نه‌تنها به بهبود وضعیت فرزندان کمک می‌کند، بلکه موجب برقراری رابطه‌ای سالم‌تر میان والدین و فرزندان خواهد شد.

آتابای خاطر نشان کرد: کنترل بیش از حد والدین می‌تواند پیامدهای روانی و اجتماعی مخربی برای فرزندان داشته باشد. آگاهی‌بخشی به والدین، دریافت کمک‌های تخصصی و ایجاد شبکه‌های حمایتی می‌تواند در کاهش این آسیب‌ها مؤثر باشد.

برچسب ها: افسردگی
نظرات بینندگان