برای غلبه بر این چالشها، راهحلهای متعددی وجود داردکه با اجرای آنها میتوان میزان قابل توجهی از فقر را از بین برد.

شفاآنلاین>جامعه>عوامل متعددی در ناکارآمدی سیاستهای فقرزدایی در ایران نقش داشتهاند که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
فقدان رویکرد جامع و یکپارچه: سیاستهای
فقرزدایی غالباً به صورت جزیرهای و بدون در نظر گرفتن ارتباطات متقابل بین عوامل مختلف فقر اجرا شدهاند. تمرکز بر یارانهها: اتکای بیش از حد به یارانهها به عنوان ابزار اصلی فقرزدایی، ناکارآمدی و فساد را به همراه داشته است. عدم توجه به توانمندسازی: بسیاری از برنامهها به جای تمرکز بر توانمندسازی افراد و خانوادههای فقیر، بر ارائه کمکهای موقت متمرکز بودهاند. ضعف در اجرا و نظارت: ضعف در اجرای برنامهها و عدم وجود نظارت کافی، مانع از دستیابی به نتایج مطلوب شده است. ساختارهای نهادی ناکارآمد: بروکراسی پیچیده و فساد در برخی از نهادهای متولی فقرزدایی، چالشهای قابل توجهی را ایجاد کرده است. تغییرات اقتصادی و سیاسی:
تحریمهای اقتصادی و نوسانات سیاسی، ثبات برنامههای فقرزدایی را مختل کرده است.
برای غلبه بر این چالشها، راهحلهای متعددی وجود دارد که میتوان به موارد زیر اشاره کرد: تدوین رویکردی جامع و یکپارچه: اتخاذ رویکردی جامع که به ابعاد مختلف فقر از جمله آموزش، بهداشت، اشتغال، مسکن و زیرساختها بپردازد، ضروری است. تمرکز بر توانمندسازی: برنامهها باید بر توانمندسازی افراد و خانوادههای فقیر از طریق آموزش مهارتها، ارائه فرصتهای شغلی و دسترسی به منابع مالی تمرکز کنند. استفاده هدفمند از یارانهها: یارانهها باید به طور هدفمند به افراد و خانوارهای فقیر تعلق گیرد و از هدر رفتن منابع جلوگیری شود. تقویت حاکمیت خوب و شفافیت: برای تضمین اجرای کارآمد و مؤثر برنامهها، حاکمیت خوب و شفافیت در نهادهای متولی فقرزدایی ضروری است. جلب مشارکت ذینفعان: مشارکت فعال جامعه مدنی، بخش خصوصی و سایر ذینفعان در طراحی و اجرای برنامههای فقرزدایی حائز اهمیت است. توجه به عدالت اجتماعی: سیاستهای فقرزدایی باید با هدف کاهش نابرابری و ترویج عدالت اجتماعی تدوین و اجرا شوند. موفقیت در فقرزدایی در ایران نیازمند تعهد سیاسی قوی، همکاری بین بخشی و مشارکت فعال همه ذینفعان است. با اتخاذ رویکردی جامع و مبتنی بر شواهد، میتوان به طور قابلتوجهی فقر را در ایران کاهش داد و سطح زندگی افراد را ارتقا داد.