بر این اساس، تعرفه خدمات روانشناسی و مشاوره برای کارشناسان ارشد و دکترای تخصصی در صورت داشتن پروانه صلاحیت حرفهای، به ترتیب مبلغ یک میلیون و ۳۰۰ هزار ریال و مبلغ یک میلیون و ۸۷۰ هزار ریال تعیین شد.

شفاآنلاین>سلامت> بالاخره بعد از کش و قوسهای فراون و با تاخیر زیاد، تعرفه جدید خدمات روانشناسی و مشاوره در سال ۱۴۰۰ توسط هیات دولت تصویب و ابلاغ شد.
به گزارش شفاآنلاین: اگرچه برخی روانشناسان و مشاوران بر این باورند که با توجه به تورم فعلی، این تعرفهها کفایت نمیکند، اما از سوی دیگر، بسیاری از مردم هم از این موضوع گلایه دارند که تعرفههای خدمات روانشناسی و مشاوره، بیشتر از توان مالی آنهاست.
در این بین، پوشش محدود خدمات بیمهای هم موجب شده است که خدمات روانشناسی و مشاوره به خدمتی لوکس و گران تبدیل شود که فقط قشرهای محدودی از جامعه، دسترسی به این خدمات داشته باشند.
در جلسه اخیر هیات وزیران، تعرفه خدمات روانشناسی و مشاوره در سال ۱۴۰۰ تعیین و به تصویب دولت رسید.
بر این اساس، تعرفه خدمات روانشناسی و مشاوره برای کارشناسان ارشد و دکترای تخصصی در صورت داشتن پروانه صلاحیت حرفهای، به ترتیب مبلغ یک میلیون و ۳۰۰ هزار ریال و مبلغ یک میلیون و ۸۷۰ هزار ریال تعیین شد.
همچنین تعرفه خدمات روانشناسی توسط روانشناسان و مشاوران دارای مدرک کارشناسی ارشد و صاحب پروانه، 130 هزار تومان و دکتری تخصصی 187 هزار تومان تعیین شده است.
تعرفهها مربوط برای ۴۵ دقیقه خدمت است. همچنین بر اساس سوابق حرفهای، از زمان دریافت پروانه تخصصی، برای افراد با سابقه کار بالای ۱۵ سال، ۱۵ درصد به مبلغ پایه اضافه میشود.
خلا بیمههای کارآمد؛ پاشنه آشیل خدمات مشاوره
در حالی که بر اساس آمارهای وزارت بهداشت، حدود یک نفر از هر چهار نفر در کشور ما از یک اختلال روانی خفیف تا شدید رنج میبرد، اما آمار مراجعان به مراکز مشاوره و رواندرمانی اصلا تناسبی با وضعیت نامطلوب جامعه در حوزه سلامت روان ندارد.
بسیاری از روانپزشکان، روانشناسان و مشاوران از فقدان پوشش بیمهای موثر برای بسیاری از خدمات مشاوره و رواندرمانی گلایه دارند. کممحلی بیمهها برای پوشش خدمات رواندرمانی موجب شده است که بازار کار نیروهای ارائه دهنده خدمات مشاوره و رواندرمانی نیز در حد مطلوبی نباشد.
در حالی که در طی یک دهه اخیر، تلاش زیادی شده است تا فرهنگ مراجعه به روانپزشک، روانشناس و مشاور در جامعه نهادینه شود، اما فقدان پوشش بیمهای موثر موجب شده است که بسیاری از این تلاشها و فرهنگسازیها بینتیجه بماند. از سوی دیگر، افزایش قابل توجه اجارهبهای دفترها و مطبها نیز باعث شده است که بسیاری از فارغالتحصیلان جوان نتوانند در دفتر خود به ارائه خدمات مشاوره و رواندرمانی بپردازند.
اگرچه در برخی مراکز دولتی، برخی خدمات محدود رواندرمانی تحت پوشش بیمه قرار دارد، اما در مراکز خصوصی ارائه دهنده خدمات مشاوره و رواندرمانی، خبری از پوشش بیمهای فراگیر وجود ندارد. بیشترین بار هزینهها در این حوزه درمانی بر دوش مردم است.
این مساله هم فشار مالی زیادی به مراجعان وارد میکند و هم بازار کار روانپزشکان، مشاوران و روانشناسان را هم تحت تاثیر قرار داده است.
کارشناسان نظام سلامت تاکید دارند که پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی، در نهایت به نفع خود بیمهها تمام میشود، زیرا با افزایش سلامت روانی جامعه، آمار بسیاری از بیماریهای روانتنی، بستری و هزینههای نظام سلامت، کاهش پیدا خواهد کرد.
سامان توکلی، رئیس انجمن علمی رواندرمانی ایران نیز به همین موضوع اشاره میکند و میگوید: «اگر از منظر اقتصادی به موضوع نگاه کنیم، پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی میتواند هزینههای کلی نظام سلامت را کاهش دهد. تحقیقات مختلف نشان میدهند که بخش بزرگی از مراجعات طبی به اورژانسها، تصویربرداریها و مداخلات تشخیصی مکرر و حتی بستریها، ناشی از مشکلات روانی و روانتنی است که بار مالی آن دیده نمی شود، در حالی که هزینه کردن برای درمان این اختلالات، میتواند جلوی هزینههای هنگفت دیگر را بگیرد.»
توکلی یادآور میشود: «همکاران ما به طور روزمره بیماران زیادی را میبینند که به دلیل مسایل اضطرابی چندین سال با علایم قلبی یا تنفسی به پزشکان متخصص و اورژانس مراجعه کردهاند و بارها و بارها مداخلات تشخیصی مانند اکوکاردیوگرافی و مانند آن برای آنها انجام شده است. همچنین برخی بیماران دچار اختلال روده تحریکپذیر، سالها به متخصصان گوارش مراجعه کردهاند.
آنها وقتی به روانپزشک مراجعه میکنند، با پروندهای میآیند که شامل حداقل چندین نوبت آندوسکوپی است، در حالی که مشکل اصلی آنها اختلال روانی یا مشکل روانتنی است. اینها همه هزینههایی است که به نظام سلامت تحمیل میشود و تازه در کنار آن باید هزینههای ناشی از کاهش بهرهوری شغلی و مرخصیهای استعلاجی و امثال آن را هم اضافه کنید که به جامعه تحمیل میشود. در واقع، میخواهم بگویم که پوشش بیمهای خدمات سلامت روان و رواندرمانیها در نهایت برای خود بیمهها نیز از نظر اقتصادی بهصرفه است. در واقع، این هزینه را باید نوعی سرمایهگذاری برای ارتقای سلامت عمومی و کاهش هزینههای دیگر در نظر گرفت.»
او با اشاره به مشکلات بیمهای برای ارائه خدمات رواندرمانی، خاطرنشان میکند: «رواندرمانیها در اغلب موارد در خارج از بیمارستانها انجام میشود و هدفش این است که نیاز بیماران دچار اختلالات روانی خفیف تا متوسط برای مراجعه به بیمارستان یا خدمات بستری را کاهش دهد. محدود کردن پوشش بیمهای خدمات رواندرمانی به بیمارستانها یکی از همان مواردی است که در نهایت موجب تحمیل بار اقتصادی بیشتر به نظام سلامت و بیمهها خواهد شد.»
روانشناسان و مشاوران از دغدغههایشان میگویند
اغلب خدمات سلامت روان، همچنان تحت پوشش بیمهها قرار ندارد. کارشناسان حوزه سلامت میگویند این روند موجب شده است که بسیاری از شهروندان به خدمات مشاوره و روان درمانی، دسترسی نداشته باشند.
خلا بیمههای کارآمد، سبب شده است که خیلی از شهروندان با وجود آنکه به اضطراب دوران کرونا مبتلا شدهاند، ولی تمایلی برای مراجعه به مراکز مشاوره و روان درمانی نداشته باشند.
همچنین به باور بسیاری از صاحبنظران نظام سلامت، باید در دوران کرونا از دانش مشاوران و روانشناسان در سطح گستردهتری استفاده شود و حتی در مراکز درمان کرونا نیز باید خدمات سلامت روان به بیماران و خانوادههایشان ارائه شود.
مریم حبیب، مشاور ازدواج به گوشهای از مشکلات مشاوران و رواندرمانگران اشاره میکند و میگوید: «اول اینکه هنوز فرهنگ مراجعه به مشاور و روانشناس، بخصوص در شهرهای کوچکتر نهادینه نشده است. عدهای هنوز فکر میکنند که اگر به مشاور مراجعه کنند، پولشان را دور ریختهاند و از اهمیت این خدمات بیاطلاع هستند. در این زمینه نیاز است که رسانهها در سطح وسیعتری به اهمیت خدمات مشاوره و روانشناسی بپردازند.»
او با اشاره به ضرورت نظارت بیشتر بر تعرفههای خدمات مشاوره و رواندرمانی، یادآور میشود: «گاهی برخی مشاوران و روانشناسان، یک رویکرد جدید درمانی را به انحصار خود درمیآورند. حتی گاهی دیده شده است که آنها هر ساعت نیز 500 هزار تومان و یا بیشتر از مراجعه کننده دریافت کردهاند. باید نظارتی وجود داشته باشد تا از دریافت تعرفههای اضافی جلوگیری شود. گاهی نیز برخی مشاوران کمتجربه صرفا به واسطه ارتباط با کلینیکها جذب بازار کار میشوند، در حالی که برخی از مشاوران و روانشناسان حاذق ممکن است به دلیل نداشتن چنین ارتباطاتی، نتوانند در بازار کار فعال باشند. متاسفانه در اغلب موارد هم مراجعه کننده نمیداند که مدرک تحصیلی درمانگرش چیست و هر ادعایی که درمانگر مطرح کند، چندان برای مراجعان قابل تشخیص نیست.»
این مشاور ازدواج با اشاره به خلا پوشش بیمهای خدمات مشاوره و رواندرمانی، گلایه میکند: «هزینه مشاوره و رواندرمانی برای بسیاری از مراجعان، رقم چشمگیری است. در غیاب پوشش بیمهای، خیلی اوقات شاهد هستیم که ارجاع به مشاوران و روانشناسان شکل نمیگیرد. جلسات مشاوره و رواندرمانی هم اینطور نیست که در یک جلسه جواب دهد و گاهی نیاز است که مراجعه کننده چندین ماه به درمانگرش مراجعه کند. همین موضوع نیز هزینههای مشاوره را افزایش میدهد.»
او یادآور میشود: «گاهی در برخی مراکز مشاوره شاهد هستیم که یک اتاق بازی برای کودکان طراحی میکنند، اما از مشاورانی بهره میبرند که تخصص آنها مشاوره کودک نیست. همچنین برخی مشاوران نیز صرفا به دلیل بازار کار مطلوب، خدمات مشاوره ازدواج و خانواده را ارائه میدهند، در حالی که در حیطه تخصص آنها نیست. به اینگونه موارد باید نظارت شود تا وجهه خدمات مشاوره و رواندرمانی، خدشهدار نشود.»
همچنین ناصر یوسفی، مشاوره خانواده هم تاکید میکند: «تحت پوشش بیمه نبودن خدمات مشاورهای و بالا بودن ویزیت پزشکان و هزینههای مرتبط با آن، استقبال مردم برای مراجعه به مراکز مشاوره را کاهش داده است. خدمات مشاورهای هزینههای زیادی برای مراجعهکنندگان به دنبال دارد و بسیاری از مردم توان پرداخت این هزینهها را ندارند.»
او خاطرنشان میکند: «مشاوره یک امر طولانی و هزینهبر است. بسیاری از خانوادهها به لحاظ اقتصادی از عهده پرداخت هزینههای مشاوره بر نمیآیند. در سالهای اخیر، بیمههای تکمیلی هزینه برخی خدمات مشاورهای را متقبل شدهاند که در صورت تداوم آن مردم میتوانند نسبت به دریافت خدمات، استفاده بیشتری داشته باشند. برخی افراد هنوز روانشناسی و مشاوره را به دلیل اینکه اثرش عینی نیست نمیپذیرند و دنبال دارو درمانی میروند که اثرات مخربی برای بدن و ذهن انسان دارد.»
یوسفی تصریح میکند: «مردم اهمیت و اثربخشی مشاوره را در حل مشکلات خانوادگی و دیگر بخشها به خوبی میدانند، اما بالا بودن هزینههای مشاوره، انگیزه آنان را برای مراجعه به پزشکان این بخش کمتر میکند. با وجود این مشکلات، مردم به این نتیجه رسیدهاند که بسیاری از مشکلات را نمیتوانند با دیگران در میان بگذارند و باید برای حل آنها از مرکز مشاوره و متخصص مشورت بگیرند. میزان مراجعه خانوادهها برای دریافت خدمات مشاورهای، متناسب با استانها و فرهنگ افراد متفاوت است.»روزنامه سپید