سازمان نظام پزشکی کشور ضمن پاسداشت همراهیهای دلسوزانه این عزیزان، معتقد است این گروه معظم، از پرریسکترین گروههایی هستند که هر آینه میتوانند در معرض ابتلاء و انتقال ویروس کرونا باشند

شفاآنلاین>سلامت> همزمان با شروع محدود واکسیناسیون در کشور، برخی گروهها درخواست دارند که در اولویت قرار گیرند. این موضوع با واکنش تند جامعه مواجه شده است. در این باره با سید جواد میری و علیرضا شریفی یزدی گفتگو کردیم
به گزارش شفاآنلاین: این روزها بازار اولویت دریافت واکسن کرونا بسیار داغ شده است به نحوی که هر گروهی بر اساس دلایل و استدلالهایی، خود را مستحق دریافت واکسن کرونا زودتر از سایر مردم عادی میداند. این بار گفته شده هنرمندان از خود هنر جدید نشان دادهاند و خواستار دریافت واکسن، زودتر از مردم عادی شدهاند. در سایر نقاط جهان اولویت دریافت واکسن با گروههای در معرض خطر مانند کادر درمان است و جز این ملاکی برای اولویتبندی وجود ندارد. از طرف دیگر هر روز بر تعداد گروههای نامه نویس برای دریافت واکسن اضافه میشود و شنیدهها حاکی از آن است که گروههای دیگری هم درصدد نوشتن نامه برای دریافت زودهنگام واکسن هستند. به نظر میرسد این نوع خود جدابینی و زرنگ بازی در جامعه ما سابقه دیرینه دارد. ما در این نوشته به دلایل این نوع از تمایزیابی گروههای مختلف جامعه از مردم عادی میپردازیم.
جهاد امروز هنرمندان هم ردیف کادر درمان
مدیرکل روابط عمومی سازمان نظام پزشکی با اشاره به این که جهاد امروز هنرمندان کشور در نگهداشت مردم در خانه و سست کردن چرخش ویروس کرونا، کمتر از کادر درمان نیست؛ اظهار کرد: « سازمان نظام پزشکی کشور ضمن پاسداشت همراهیهای دلسوزانه این عزیزان، معتقد است این گروه معظم، از پرریسکترین گروههایی هستند که هر آینه میتوانند در معرض ابتلاء و انتقال ویروس کرونا باشند.» به گزارش روابط عمومی سازمان نظام پزشکی، حسین کرمانپور در نامهای خطاب به رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت خواستار
در نظر گرفتن سهمیهای برای واکسیناسیون برنامه سازان هنری به منظور افزایش تولیدات جهت تحقق بخشیدن به شعار "در خانه بمانیم" شد.
گروههای درمانی در اولویت واکسیناسیون
بر اساس اطلاعات اعلام شده از سوی وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، برنامه واکسیناسیون کرونا در کشور حداقل به مدت یکسال ادامه خواهد داشت، این برنامه با اولویت گروههای درمانی آغاز شده و به مرور زمان به بخش بزرگی از جمعیت کشور تسری خواهد یافت. طبق اطلاعات موجود در برنامه ملی واکسیناسیون مقابله با کرونا، انجام عملیات واکسینه کردن جامعه در ۴ مرحله و با ۴ اولویت انجام میشود. به طوری که در فاز اول که در زمستان امسال تکمیل خواهد شد کارکنان خط اول ارائه خدمت به بیماران کووید۱۹ که در معرض خطر ابتلا و انتقال عفونت به سایراعضای جامعه هستند واکسینه میشوند و پس از آن سایر اقشار واکسن کرونا دریافت خواهند کرد.
دلسوزی عجیب نظام پزشکی برای هنرمندان
بر اساس اعلام نظام پزشکی تاکنون بیش از دهها پزشک، پرستار و کادر بهداشت و درمان که در ردیف ارزشمندترین سرمایههای ملی هستند، خالصانه جانشان را برای حفظ سلامت مردم فدا کردهاند، حال این سوال در اذهان عمومی ایجاد میشود که چرا سازمان نظام پزشکی به جای پیگیری و دغدغه واکسیناسیون کرونا برای کادر درمان، بیماران زمینهای و سالمندان، اولویت خود را واکسیناسیون هنرمندان قرار داده است و حتی در این خصوص اقدام به نامه نگاری و انتشار آن در فضای مجازی کرده است؟ مرور تصاویر منتشر شده از عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی در جشنواره فجر نشان میدهد برخی از همین سلبریتیها بر خلاف تاکید پزشکان و مسئولان اعتقادی به رعایت پروتکلهای بهداشتی و استفاده از ماسک نداشتند که همین موضوع واکنش وزارت بهداشت را به دنبال داشت، تا جایی که سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا هم درباره برگزاری جشنواره فجر گفت اگر مشاهده شود پروتکلها رعایت نشدهاند از برگزاری جشنواره در هر مرحلهای که باشد، جلوگیری میکنیم. اما این عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی تنها به جشنواره فجر ختم نمیشود به طوری که برخی از آنان در ایام پیک کرونا ضمن انتشار عکسهای مختلف از دورهمیهای خود بدون ماسک و فاصلهگذاری و در فضای ممنوعیت برگزاری مهمانی، قوانین را زیر پا گذاشته که این موضوع نشان میدهد برخی از این سلبریتیها برخلاف ادعای سازمان نظام پزشکی نه تنها در صحنه اجرا مجبور به عدم رعایت پروتکلها هستند بلکه در فضای شخصی و عمومی عادی انگاری میکنند و فراموش کردهاند که به الگوی نامناسبی برای مردم مبدل شدهاند. حال جای سوال است که چرا اعضای سازمان نظام پزشکی پس از انتشار تصاویر جشنواره فجر و یا دورهمیهای برخی از سلبریتیها که در آن هیچ یک از پروتکلهای بهداشتی رعایت نشده بود اقدام به انتقاد از آنان نکرد و حتی مدیر روابط عمومی نظام پزشکی در یک پیام ساده توئیتری به آنها توصیه نکرد که برای حفظ سلامت خود و کاهش زحمات کادر درمان که این روزها جان خود را در کف دستشان قرار دادند و برای سلامت هموطنان تلاش میکنند، قوانین را رعایت کنند.
منظورمن عده خاصی از قشر خاص هنرمندان بود!
مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی بهتر بود در این نامه از هنرمندان درخواست کند با رعایت پروتکلهای بهداشتی گامی موثر در راستای فرهنگسازی عمومی بردارند. کرمانپور در توضیح دلیل این درخواست به فارس گفت: « بسیاری از هنرمندان در صحنه اجرا نمیتوانند از ماسک استفاده کنند، این گروه از معدود مشاغلی هستند که برای ادامه شغل خود مجبورند در صحنه اجرا از ماسک استفاده نکنند که در سند ملی کرونا به آن توجه نشده است. دفاع من از هنرمندان لاکچری و بیهویت و ساختارشکن نبوده است بلکه هدف من حمایت از قاطبه پزشکان بوده است. زمانی که هنرمندان ما درگیر بیماری میشوند فشار زیادی به کادر درمان وارد میشود همچنین در صورت جان باختن یک هنرمند بسیاری از افراد برای آنها سوگواری میکنند اما چرا به دلیل دفاع از هنرمندان عدهای گلایه میکنند؟» کرمانپور افزود: « در این نامه گفته نشد که هنرمندان در اولویت تزریق واکسن هستند بلکه همواره تاکید کردم که اولویت تزریق واکسن کرونا با کادر درمان است و ما با ارسال این درخواستها تلاش کردیم واکسن زودتر به دست اقشار جامعه برسد. معتقدم این نامه زود منتشر شد و اگر چندماه دیگر این درخواست منتشر میشد بهتر بود. نظر من در این نامه پیشگیری از ابتلا بوده است، هنرمندان هم مانند سایر اقشار بوده و تفاوتی با بقیه ندارند و در سند ملی واکسیناسیون کرونا اشارهای به این شغل نشده است در صورتی که از همه مشاغل در این سند نام برده شده است.»
رویکردهایم را اصلاح میکنم
انتشار این نامه، موجی از واکنشها را در فضای مجازی به همراه داشت. بسیاری نوشتند که چرا هنرمندان باید در اولویت دریافت واکسن باشند. تا جایی که حتی افرادی از بین هنرمندان نیز وارد میدان شدند و اعلام کردند، درخواستی برای اولویت داشتن در دریافت واکسن ندارند.این موج گسترده ادامه داشت تا اینکه، کرمانپور خود در فضای مجازی دست به قلم شد و نوشت: « در این شرایط سخت هم مردم و هم کادر درمان در اوج خستگی روحی و جسمی به سر میبرند و ممکن است با هر اظهار نظر یا خواستهای که به خصوص احساس تبعیض و نابرابری را القا کند، مغموم و عصبانی شوند. بنابراین شیوه واکنشها به نامه منتشر شده را به عنوان یک کنشگر درمانی و اجتماعی میپذیریم. رنجش خاطر همه عزیزان برایم قابل درک است و آن را فرصتی برای اصلاح رویکردهای خود میدانم. موضوع اصلی و دغدغه همه ما در حال حاضر تزریق امید و ایستادگی برای یکسال پیش روست. همه ما در یک امر هم قسم هستیم و آن رساندن مرگ و میر کرونا به صفر است. یکی از راههای امید بخش در کنار رعایت دستورالعملها واکسیناسیون است. متاسفانه به هر دلیلی تعداد واکسنهای در دسترس اندک است. بر همین مبنا مجبور و موظفیم بر اساس سند ملی واکسیناسیون، تن به اولویتهایی بدهیم که با توجه به نگرش جهانی، علمی و مدیریتی نوشته شده است. بنابراین تمنا دارم به اولویتهای طرح شده در این سند دقت شود.»
درخواست در اولویت قرار دادن رانندگان تاکسی
اما همانطور که گفته شد این فقط هنرمندان نبودند که خواستار در اولویت قرار گرفتن بودند چرا که گروههای دیگر نیز چنین درخواستهایی دارند.مدیرعامل اتحادیه تاکسیرانیهای شهری کشور با تاکید بر حساسیت و ضرورت ارائه خدمات توسط ناوگان تاکسیرانی در کشور و با هدف قطع زنجیره کرونا از ارائه درخواست قرارگیری رانندگان ناوگان تاکسیرانی در اولویت دریافت واکسن به قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا و رئیس جمهور خبر داد. مرتضی ضامنی در گفتگو با ایسنا، در تشریح روند ارائه درخواست برای در اولویت قرارگیری رانندگان ناوگان تاکسیرانی جهت دریافت واکسن کرونا گفت: « درخواستی به قرارگاه عملیاتی مبارزه با کرونا وزارت کشور ارائه کردهایم، اما تاکنون جوابی از سوی قرارگاه دریافت نکردهایم. از سوی دیگر نامهای نیز مبنی بر اینکه پس از کادر درمان رانندگان بتوانند در اولویت دریافت واکسن قرار بگیرند خطاب به رئیس جمهور به عنوان رئیس ستاد ملی کرونا و وزیر بهداشت تنظیم شده که پس از امضاء، ارسال خواهد شد. درحقیقت در این نامه درخواست کردهایم باتوجه به حساسیت کار رانندگان ناوگان تاکسیرانی و لزوم ارائه خدمات توسط آنها و براساس شواهدی که خود وزارت بهداشت اعلام کرده که این قشر از مشاغل گروههای آسیب پذیر هستند در اولویت دریافت واکسن باشند و با توجه به شیوع ویروس کرونای انگلیسی امیدواریم مساعدت لازم صورت بگیرد.»
قشربندی طبقاتی و حس تمایزیابی
دکتر علیرضا شریفی یزدی جامعه شناس و استاد دانشگاه درباره نامه نظام پزشکی در مورد هنرمندان گفت: « وقتی من نامه را مطالعه کردم بسیار برایم تعجبآور بود و دلیل و انگیزه آن را نیافتم. بحث قشربندی اجتماعی و قشربندی طبقاتی در کشور ما از قبل وجود داشته است و طی چند سال اخیر به دلایل مختلف اقتصادی و اجتماعی تشدید شده است. در کشور ما بحث خود مهم انگاری در عرصههای مختلف وجود دارد؛ عرصههای فرهنگی، هنری، سیاسی، اقتصادی و... که هر گروهی برای خودش یک تشکیلاتی را درست میکند و افرادی را دور خودش جمع میکند و آنها را متمایز از دیگران میکند. این ایجاد فاصله بین لایههای مختلف جامعه و تقسیمبندی بر اساس شغل و حرفه، قومیت، مذهب، زبان و... یک ریشه تاریخی دارد. از لحاظ تاریخی در کشور ما این نوع تمایزات وجود داشته است. یک بخشی از آن هم متاسفانه بر میگردد به این نکته که چون امکان عرضه کافی امکانات برای همگان وجود ندارد، خود به خود لایههایی که خودشان را لایه ممتاز جامعه میدانند از انواع فشارها استفاده میکنند برای اینکه بخشی از آن منابع محدود را نسبت به خواستههای نسبتا نامحدود جامعه به دست بیاورند. مثلا به لحاظ اقتصادی در جامعه ما دیده میشود وقتی یک گروهی در یک جایی دور هم هستند از امکاناتی مانند انواع وامها، در اختیار گرفتن زمین و تسهیلات دیگر بانکی استفاده میکنند. واکسن هم یک بخشی از این بحث است که گروههای خاصی تمایل دسترسی زودتر به آن را دارند. یک زمانی موبایل را وارد کشور کرده بودند و به افراد خاص واگذار میشد، واکسن هم همین ویژگی را دارد و فردا دوباره داستانهای دیگری به وجود خواهد آمد. وقتی ما نام سلبریتی را بر روی آدمها میگذاریم و ترجمه این واژه انسانهای مشهور است نه الزاما انسانهای محبوب، این افراد فکر میکنند که در این گیر و واگیر شاید بتوانند زودتر به یک شرایط خاص برسند چون سلبریتی هستند و در معرض خطر قرار نگیرند چون واکنش عمومی نسبت به آنها بیشتر است. اینها همه نشاندهنده فاصله طبقاتی و حس تمایز در افراد است. این مسئله یک مقدار از بحث زرنگی صرف هم بالاتر است زیرا زرنگی یک بحث شخصی است ولی این مسئله ریشه فرهنگی دارد. برای این مسئله دو راه وجود دارد؛ یکی اینکه امکانات در سطح و حدی عرضه شوند که در دسترس همه قرار گیرند و دوم نظارت قانون است. یعنی طبق یک قاعده و چارچوب امکانات در دسترس افراد مطابق با نیازهای افراد قرار گیرد. درباره واکسن غیر از کادر پزشکی و درمانی در وهله اول و بعد از آن شاید کسانی که به طور مستقیم با امنیت مردم سرو کار دارند هیچ اولویتی برای دیگر افراد وجود ندارد.»
نظام کهن سال طبقهبندی در جامعه ما
همچنین دکتر سید جواد میری جامعه شناس و عضو پژوهشگاه مطالعات فرهنگی و علوم انسانی در این باره گفت: « اگر بخواهیم این بحث را دقیق بررسی کنیم یک مقداری نیاز داریم که بستر اجتماعی و تاریخی جامعه ایران را دقیقتر بررسی کنیم. مثلا در مورد مقایسه جامعه ایران و هند، بیشتر مردم شناسان و جامعه شناسان معتقد هستند که جامعه هند یک جامعه کاستی است. کاستی یعنی طبقهبندی دارد که یک عده ذاتا و به صورت ذاتی بشر در خاندانها و در طبقه اجتماعی خاصی به دنیا میآیند و برخی دیگر در این نظام کاستی در طبقهای به دنیا میآیند که به آنها میگویند طبقه نجس یا کاست نجس. این نظام کاستی، ذاتی جامعه هند است و به هیچ وجه شما نمیتوانید آن را با تغییر و تحولات اجتماعی یا سیاست گذاریهای اجتماعی تغییر دهید. البته در این 50 یا 60 سال اخیر بعد از استقلال هندوستان از استعمار بریتانیا، دولتهای گوناگون تلاش کردند که این نظام کاستی را تغییر دهند ولی واقع جامعه هند این موضوع را نشان نمیدهد. حتی جالب است به این موضوع هم اشاره کنم که در قسمت دیگری از شبه قاره هند در پاکستان به دلیل غلبه اسلام، نظام کاستی به معنای واقعی وجود ندارد ولی در برخی از ایالتها در ازدواج، یک دختر و پسر باید قوانین نظام کاستی را رعایت کنند و از یک کاست همگون باهم ازدواج کنند. این پیش زمینه را گفتیم تا برسیم به جامعه ایران. در ظاهر جامعه ایران این نظام کاستی وجود ندارد؛ یعنی اینگونه نیست که طبقات خاصی همیشه بالا باشند و طبقات دیگری همیشه پایین، ولی زمانی که واقع امر را یک مقداری واکاوی میکنیم میبینیم که نشانههایی از نظام کاستی در جامعه ایران وجود دارد که اتفاقا ریشه در ساختار کهن و باستانی این جامعه دارد و تا امروز با تمامی تغییر و تحولاتی که حتی اسلام وارد کرد و گفت هیچ کسی بر کسی برتری ندارد الا به تقوا و این افراد در برابر خداوند بالاتر هستند، ادامه یافته است. اما اسلام هرکاری کرد نتوانست این نظام کهن سال را در جامعه ایران تغییر دهد. با آمدن امواج مدرنیته که اساسا مبتنی بر تغییر و تحولات اجتماعی است و این تغییر و تحولات دائما طبقات را بالا و پایین میبرد، آن هم نتوانسته است تاثیر عمیق و بنیادی بر روی هستی اجتماعی ایرانیان بگذارد.»
همه به دنبال خط ویژه هستند
این جامعه شناس در انتها گفت: « در جامعه ایران به نظر میآید نوعی سلسله مراتب وجود دارد و بعضی از آدمها برابرتر و بالاتر هستند. به همین خاطر در موضوعی مانند بحران کرونا دیده میشود که به جای اینکه توجه شود یک سری امکانات و چالشها وجود دارد و در برابر این امکانات و چالشها باید به اقشار ضعیفتر کمک کنیم یا کسانی که درگیری میدانی با بیماری دارند و به این صورت برنامه ریزی کنیم، بر اساس جایگاهی که افراد در سلسله مراتب قدرت، ثروت، مکنت و منزلت قرار دارند با این بحران رو به رو میشویم. به نظر من آن چیزی که در جامعه ایران ذاتی شده است و نیاز به نقد جدی و بازبینی دارد همین نظام سلطهای است که بر روی هستی اجتماعی شکل گرفته است و این بدان معنا نیست که ما یک حرف سیاسی میزنیم. مثلا در وزارت علوم که غیرسیاسیترین وزارتخانه دولت است در آن جا هم نظام سلطه ذاتی شده است. زدودن این نوع سلطه که ذاتی شده است در هستی جامعه ایران بسیار دشوار است. وقتی سلطه، ذاتی هستی اجتماعی میشود و آدمها به صورت کاستی طبقهبندی میشوند و در کنار این نظام کاستی، نظام نابرابر طبقاتی هم به معنای زیر بنای اقتصادی وجود دارد، تغییر آن نیازمند این است که اول این مشکل در جامعه شناخته شود.
خط ویژه کارکرد ذاتی جامعه ایران شده است و همه به دنبال خط ویژه برای رسیدن به اهداف خود در جامعه هستند. یعنی افراد به جای اینکه در خدمت جامعه باشند میخواهند جامعه، ابزار و وسایل در اختیار آنها باشد و در یک خط ویژه حرکت کنند. هیچکس نمیخواهد از خط عادی حرکت کند چون فکر میکند در خطوط عادی قرار گرفتن برای او کسر شان به بار میآورد و منزلت او را خدشهدار میکند. به عنوان مثال نماینده مجلس در گوش یک سرباز میزند که چرا کارت را درست انجام میدهی و من را منع میکنی؟ به جای اینکه نماینده مجلس مواخذه شود سرباز مواخذه
میشود.»روزنامه آفتاب یزد