از لحاظ استاندارد جهانی پزشکان باید چقدر زمان برای ویزیت بیماران اختصاص دهند؟ آیا در کشور ما استانداردها در این زمینه رعایت میشود؟
اختصاص زمان معاینه در بین پزشکان متخصص و فوق تخصص متفاوت است. برای مثال یک پزشک عمومی باید در هر ساعت بین چهار تا شش بیمار را ویزیت کند. پزشک متخصص نیز در هر ساعت موظف به ویزیت چهار بیمار است. پزشک فوق تخصص نیز بنا بر جایگاه خود بیماران فراوانی را در روز ویزیت نمیکند و در صورت ویزیت باید بر اساس استانداردها برای هر بیمار ۳۰ دقیقه وقت بگذارد. در ضمن جایگاه فوق تخصص با متخصص و پزشک عمومی متفاوت است. اما بسیاری از بیماران بنابر تشخیص غیرکارشناسی خود با بروز هر گونه بیماری به فوق تخصص مراجعه میکنند. در این شرایط پزشکان فوق تخصص نیز به جای ویزیت سه بیمار در هر ساعت مجبور به ویزیت ۱۰ یا ۲۰ بیمار هستند! این عملکرد قدرت علمی و فکری این پزشکان را کاهش میدهد. طبیعتا در این شرایط هیچ گونه بازدهی از مراجعه بیمار به یک پزشک فوق تخصص مشاهده نمیشود. در اغلب کشورهای دنیا عملکرد پزشک فوقتخصص تحقیقاتی، پژوهشی و علمی است. در روز ویزیت یک یا دو بیمار توسط پزشکان فوق تخصص مناسب است. در ضمن فقط بیمارانی میتوانند به این پزشکان مراجعه کنند که در مراحل اولیه تحت ویزیت و درمان پزشک عمومی و متخصص قرار گرفته و برای تکمیل مراحل درمان به پزشک فوق تخصص مراجعه میکنند. با این وجود که پزشکان فوق تخصص در روز دو یا سه بیمار را معاینه میکنند، اما مبلغ ویزیت آنها مناسب است. برای مثال ویزیت پزشک فوق تخصص در انگلستان حدود ۶۰۰ تا ۸۰۰ پوند است.
برخی از پزشکان در جامعه ما هر ساعت حدود ۲۰ بیمار را ویزیت میکنند، در صورت نارضایتی افراد میتوانند از عملکرد پزشک مربوطه شکایت کنند؟
بله هر شخص میتواند به سازمان مربوطه شکایت داشته باشد، اما باید جوانب دیگر را نیز مورد توجه قرار داد. برای مثال یک فوق تخصص از ساعت ۱۵ تا ۲۲ در مطب ۳۰ تا ۴۰ بیمار را ویزیت میکند، اما کل درآمد این پزشک به اندازه یک پزشک عمومی در آمریکا، کانادا و دیگر کشورهای پیشرفته نیست. برای مثال کرایه مطب در شمال شهر تهران حداقل ماهانه هشت تا ۱۰ میلیون تومان است. درضمن با بررسی هزینههای ناشی از جمله حقوق منشی و کارمندان، مالیات پزشکان، هزینههای تامین اجتماعی، هزینه شهرداری و... باید گفت که فعالیت یک مطب ماهانه ۲۰ میلیون تومان هزینه دارد. این هزینه را میتوان به ۲۰ روز کار تقسیم کرد و به این ترتیب خرج یک روز مطب مشخص میشود. چند وقتی است که جراید و دیگر رسانهها مطالبی درباره اخذ هزینههای فراوان در قالب زیرمیزی، رومیزی و... پزشکان را برجسته میکنند، اما با بررسی و یک حساب سرانگشتی میتوان کاملا شفاف به این امر اذعان داشت که درآمد پزشکان در کشور ما به هیچ عنوان کلان نیست. برای مثال اگر یک پزشک متخصص در روز با اخذ مبلغ ۴۰ هزار تومان از هر بیمار روزانه ۴۰ مریض را معاینه میکند باز درآمدش با هزینههای موجود متناسب نیست. متاسفانه در جامعه ما درآمد بساز و بفروش، دلال، سکه فروش یا دلار فروش از پزشکان بیشتر است.
شما به عنوان یک فرد مسئول در صورت مشاهده عدم اختصاص زمان مناسب در ویزیت بیماران میتوانید به همکار پزشک خود تذکر دهید؟
هر فرد مسئول در سازمان نظام پزشکی کشور در صورت شکایت از پزشک این گونه سوالها را از او میپرسد. اما مشکلات در جامعه پزشکی فراوان است و نمیتوان در این حد بسنده کرد. برای مثال با مراجعه به یک بیمارستان شاهد انبوه جمعیت بیماران برای ویزیت فوق تخصص هستیم، در این شرایط نمیتوان از پزشک معالج خواست براساس استانداردها دو یا سه بیمار را ویزیت کند! این درحالی است که پزشک فوق تخصص در این شرایط هیچ چاره ای به غیر از ویزیت بیماران ندارد. مشکلات در نظام درمانی کشور فقط اخذ پول نیست، بلکه مشاهده میشود که بسیاری از بیماران بر اساس تصمیم خود و بدون مشورت با پزشک عمومی یا متخصص به فوق تخصصهای مشهور شهر مراجعه میکنند. در کشور ما از هر صد متخصص، ۸۰ نفر مراجعهکننده چندانی ندارند، اما ۲۰ نفر مابقی به دلیل اجرای برنامههای متعدد در رسانه ملی مطبشان همیشه شلوغ است. متاسفانه رسانهها در برجستگی یا تخریب پزشکان تاثیر بسزایی دارند.
هم اکنون جامعه پزشکی کشور نیازمند چه نوع خدمات و اولویتهایی است؟
پزشک حاذق در ایران فراوان است، اما به دلیل تبلیغات سوء برای
برخی از همکاران فقط در هر شهر دو یا چند پزشک از شهرت ویژه ای برخوردار
هستند و به نسبت تعداد مراجعان آنها نیز در مقایسه با دیگر پزشکان از رشد
فزایندهای برخوردار است. این در حالی است که دیگر پزشکان کشور با سمتها و
سوابق درخشان و متفاوت مراجعه کننده چندانی ندارند. بروز این شرایط
ناعادلانه به دلیل تبلیغات و فعالیت رسانهها است. متاسفانه در کشور ما
مردم عادی هم برای درمان به پزشکان معروف مراجعه میکنند. همگان بر این
باورند که دیگر پزشکان نیز به اندازه این پزشکان معروف مراجعهکننده دارند،
اما همگان باید بدانند که واقعیت این چنین نیست. برای مثال برخی از پزشکان
کشور اگر یک یا دو ماه کار نکنند برای گذران زندگی باید از دیگران قرض
کنند تا بتوانند روزگارشان را بگذرانند. بنده پزشکی را میشناسم که توان
تامین هزینه کفن و دفن همسرش را نداشت. درضمن پزشکانی هستند که توانایی
تامین هزینه جهیزیه فرزندانشان را ندارند. در این شغل بسیار مشاهده میشود
زن و مرد جوان پزشکی که با یکدیگر ازدواج کردهاند، اما به دلیل بیپولی
توانایی تهیه مسکن را ندارند. باید به شکل روشن و شفاف درآمد پزشکان را
مورد بررسی قرار داد. چون در بین پزشکان افراد فقیر هم کم نیستند. باید
رسانهها عملکرد واقعی پزشکان و میزان درآمد آنها را به شکل شفاف به همگان
معرفی کنند تا به این ترتیب دیدگاهها در جامعه نسبت به این شغل به شکل
کاملا مناسب و واقعبینانه باشد.آرمان امروز