البته این اولین بار نیست که در سالهای اخیر بحثهای بسیار جدی در مورد نحوه عملکرد بخشهای مختلف نظام سلامت و نیز حرفهمندان پزشکی به عرصه عمومی کشیده میشود و گاه تیتر اول اخبار را به خود اختصاص میدهد. بحثهای جدی پیرامون مواردی مانند سریال در حاشیه، زیرمیزی، کشیدن بخیه کودک اصفهانی، مرگ مادران باردار در حین زایمان، حقوق یا کارانه نجومی پزشکان در بخش دولتی و مثالهای دیگر همگی حاکی از حساسیت جدی مردم و رسانهها به خصوص رسانهها یا شبکههای اجتماعی در مورد حوزه پزشکی و سلامت است.
آنچه مشخص است طی این
واکنشها مردم و رسانهها نظام سلامت و جامعه پزشکی کشور را مورد سوال و
نقد جدی قرار دادهاند و منتظر پاسخ جامعه پزشکی هستند. در همین زمینه ذکر
چند نکته در این نوشتار کوتاه را لازم دیدم.
روشن است که در وهله اول هدف از ارائه خدمات پزشکی حفظ یا ارتقای سلامت
آحاد جامعه است. اما دریافت کنندگان خدمات طی فرایند درمان دچار آسیبهایی
نیز شوند. گاه این آسیبها ناشی از ماهیت درمان و مداخلات پزشکی است. برای
مثال ایجاد محدودیتهای جسمی برای کسی که تحت عمل جراحی برای خارج کردن یک
تومور عمقی مغز قرار میگیرد میتواند پیامد طبیعی فرایند درمان باشد یا
مثال آشنای دیگر عوارض جانبی برخی داروها است. اینگونه پیامدها حتی ممکن
است گاهی منجر به مرگ بیمار شود. مثلا درصد بسیار کمی از افرادی که با برخی
روشها عمل لیپوساکشن انجام میدهند ممکن است در اثر عارضه آمبولی چربی
فوت کنند. شاخصه اصلی در این دسته از آسیبها «عدم وجود خطا»ی پزشکی در
مسیر ایجاد آسیب است. به عبارت دیگر پزشک تمام پروسه درمان بیمار را بر
اساس استانداردهای شناخته شده علمی، فنی و اخلاقی انجام داده است اما به
دلیلی ماهیت بیماری یا ماهیت مداخلات پزشکی بیمار دچار آسیب شده است.
در چنین مواردی تکلیف اخلاقی و حرفهای پزشک معالج بیشتر ناظر به مراحل قبل از درمان مربوط میشود که طی آن پزشک وظیفه دارد که تمامی اطلاعات لازم از جمله عوارض و پیامدهای احتمالی درمان را در اختیار بیمار قرار دهد و پس از اطمینان از درک این موضوع توسط بیمار رضایت آگاهانه را اخذ و ثبت نماید. که در صورت بروز عواض منطقاهیچ مسوولیتی اعم از مدنی، کیفری یا انتظامی (حرفه ای) بر عهده پزشک معالج نیست. جبران آسیبهای وارده در این موارد نیز از منابع عمومی یا بیمههای جبران خسارت بیمار انجام میپذیرد. در این شرایط پزشک به هیچ عنوان نمیتواند مورد ملامت قرار گیرد و لازم است جدا حمایت شود. دسته دیگری از عوامل که منجر به وارد شدن صدمه به بیماران میشوند به «خطاهای پزشکی» مربوط میشوند. به طور کلی میتوان خطای پزشکی را «انحراف از استانداردهای شناخته شده علمی، فنی و اخلاقی» تعریف کرد. نکته قابل توجه در این زمینه این است که بروز درصدی از خطاها در انجام هر کاری از جمله طبابت غیرقابل اجتناب است.
اگرچه که با عنایت به حساسیت
بسیار زیاد حرفه پزشکی که با جان انسانها سر و کار دارد، پیامدهای خطاهای
پزشکی بسیارجدیتر از خطاهای بسیاری از شاغلین دیگر تلقی میشود. منطقا
وقتی که صدمه واردشده به بیمار به یک خطای پزشکی منتسب شود، مسوولیت جبران
خسارت وارده بر عهده فرد یا افراد خطا کار است. در همین راستا مکانیسم
هایی مانند بیمه مسوولیت پزشکان برای تضمین جبران خسارت به بیماران ایجاد
شده اند. اما باید توجه کرد که تنها جبران خسارت وارده به بیمار به شکل
جبران مالی برای مدیریت خطاهای پزشکی کافی نیست و علاوه بر جبران خسارت،
بسته به ماهیت خطای وارد شده مجازاتهای انتظامی مانند محرومیتهای حرفهای
و حتی کیفری هم ممکن است برای پزشک خاطی در نظر گرفته شود.
با توجه به پیچیده شدن نظام مراقبتهای سلامت و دخیل شدن عوامل بسیار
متعدد انسانی، محیطی، دارویی و تکنولوژیک تشخیص خطای پزشکی امری بسیار
دشوار و مستلزم صرف وقت و هزینه فراوان توسط افراد متبحر است. برای نمونه
میدانیم که در مسیر درمان یک بیمار تعداد قابل توجهی از حرفهمندان پزشکی
مانند پزشک، پرستار، داروساز، تکنسینها و کارشناسان پاراکلینیک مانند
آزمایشگاه و تصویر برداری و حتی سایر کارکنان بیمارستان درگیر هستند و در
صورت بروز آسیب به بیمار تعیین سهم و نقش هر کدام از افراد دخیل در روند
درمان در ایجاد خطای پزشکی امری پیچیده و مغلق است. از آن گذشته در مورد
بیماریهای شدید و صعب العلاج که بیماری ماهیتا همراه با عوارض و صدمات گاه
جدی است تشخیص اینکه آیا صدمه وارده ناشی از ماهیت بیماری یا خطای پزشکی
بوده است امری بسیار پیچیده است. غرض اینکه اظهار نظر در مورد چند و چون
بروز خطای پزشکی کار سادهای نیست و تنها از عهده متخصصین همان رشته(و حتی
نه توسط پزشکان با تخصصهای دیگر) ممکن است برآید. از این رو میتوان گفت
که اظهار نظرهای عجولانه در موارد اینچنین غالبا خالی از اشتباه نیستند. از
این رو عموم مردم و رسانههای عمومی لازم است که در قضاوتهای خود در مورد
بروز یا عدم بروز خطاهای پزشکی صبور باشند و به نظرات کارشناسی استناد
کنند. در عین حال لازم است در جریان اطلاع رسانی پیرامون مسائل پزشکی افراد
از جمله بحث در مورد خطاهای پزشکی همگان به یاد داشته باشیم که مالکیت
تمامی اطلاعات مربوط به روند بیماری هر بیمار منحصرادر اختیار بیمار یا
کسانی است که از طرف وی ماذون بوده ولی قانونی بیمار به حساب میآیند. از
این رو همه افراد دخیل از جمله پزشک و مسوولین حوزه سلامت در هر سطحی فقط
در مواردی مجاز به نشر اطلاعات بیماران هستند که اجازه لازم را از مالک
اطلاعات کسب کرده باشند.
به هر حال همانطور که گفته شد بروز خطای پزشکی امری گریزناپذیر است و در
همه جای دنیا دیده میشود. آنچه که تجربه کشورهای مختلف را در مورد خطاهای
پزشکی متفاوت میکند نحوه برخورد با خطا است. به صورت کلی دو رویکرد متباین
را میتوان در برخورد با خطاهای پزشکی برشمرد که شامل رویکرد شفاف در
مقابل رویکرد محافظه کارانه است. در رویکرد شفاف که از لحاظ اخلاقی پذیرفته
است خطای پزشکی در وهله اول برای تمامی کسانی که حق دارند اطلاع داشته
باشند (بیمار و کسانی که وی اجازه میدهد) کاملاآشکارسازی شده و ابعاد،
علت ها، پیامدها و هزینههای آن شرح داده میشود. در چنین شرایطی بیمار
اطلاعات کافی در مورد نحوه پیگیری برای درخواست خسارت احتمالی و مانند آن
را دریافت میکند. در این شرایط همه اعضای تیم درمانی و یا مسوولان مدیریتی
بیمارستان میدانند که بهترین و کمهزینهترین راه برخورد با خطاهای پزشکی
آشکارسازی آنها است. بیماران نیز میدانند که اگر در حین ارائه
مراقبتهای سلامت آنها خطایی رخ دهد به احتمال خیلی زیاد توسط خود گروه
پزشکی آشکار خواهد شد و این اعتماد بیماران به پزشک و سایر اعضای تیم
درمانی را شکل میدهد. در نقطه مقابل رویکرد پنهانکارانه در مواجهه با خطای
پزشکی که در نتیجه آن صدمهای قابلتوجه به بیمار وارد میشود، ماهیتا
غیراخلاقی و خلاف تمام استانداردهای حرفهای پزشکی است. این رویکرد پنهان
کارانه اغلب مبتنی بر ناآگاه پنداشتن بیماران و همراهان آنان است و نوعی
فریب به حساب میآید و از این رو به هیچ عنوان موجه به نظر نمیرسد. گاه
برخی از افراد استدلال «بیاعتماد شدن مردم» به سیستم پزشکی را برای توجیه
پنهان کردن خطای پزشکی بهکار میبرند، اما واضح است که استفاده از این
استدلال برای توجیه پنهان کاری مطلقا غیر قابل قبول است؛ چرا که این رویکرد
بی شک به بی اعتمادی عمومی نسبت به جامعه پزشکی میانجامد. آنچه امروز به
آن نیاز مبرم داریم شفافیت و صداقت کامل با مردمی است که بسیار بیشتر از
آنچه تصور میکنیم میدانند. جامعه پزشکی باید تغییرات جدی در سطح
آگاهیهای مردم را عمیقا باور کند. تجربه ارزشمند پزشکانی که با صداقت خطای
خود را برای بیماران آسیب دیده بازگو کرده اند و با آغوش باز و بخشنده
بیماران خود روبهرو شده اند مصداقی است بر این شعر که:سپید
گر طبیبانه بیایی به سر بالینم
به دو عالم ندهم لذت بیماری را