شفا آنلاین>سلامت>حوادث پزشکی> جنگ، آثار ماندگاری دارد. آثاری که به یک نسل ختم نمیشود. بلکه فرزندان نسلهای بعدی را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد.

به گزارش
شفا آنلاین،به نقل از سپید پیشرفت فناوریهای نظامی و
سلاحهای شیمیایی نیز به ماندگاری بیشتر این آثار زشت اضافه میکند.
رویدادهای چند دهه گذشته خاورمیانه را با آثار ماندگاری از جنگ مواجه کرده
است که تا نسلهای پیاپی گریبانگیر مردمان این منطقه خواهد بود. باربارا
کوییپل، محققی آمریکایی است که بر روی
آثار بیولوژیکی جنگ عراق و آمریکا
پژوهشهای بسیاری کرده و جسیکا دیواریو، روزنامهنگار شبکه اخبار واقعی در
بالتیمور مصاحبهای را با وی در همین زمینه انجام داده است. این گزارش،
ترجمهای از گفتوگوی این دو با یکدیگر است.
سلاحهای شیمیایی ارتش آمریکا حاوی اورانیوم بودند طی
سالهای گذشته بحث آثار بیولوژیکی جنگ روی مردم بر اثر استفاده از
سلاحهای اتمی بیش از همه مورد توجه بوده است. توجه به آثار جنگ به جا
مانده از انفجار بمبهای اتمی در شهرهای ناکازاکی و هیروشیما باعث شده است
تا بررسی آثار استفاده از سلاحهای رادیواکتیوی و شیمیایی کمتر از قبل
انجام شود.
به
عقیده کوییپل، پس از گذر از کابوس جنگ اتمی، حال وقت آن رسیده تا دوباره
مسئله استفاده از سلاحهای شیمیایی را، خصوصاً در عراق مورد توجه قرار
دهیم. موشکهای شیمیایی آمریکایی و انفجارهای پیاپی در عراق باعث شده تا
سلامت عمومی مردم عراق و سربازان آمریکایی به شکل جدی به خطر بیفتد. در این
منطقه علاوه بر افزایش چشمگیر سرطان سینه و خون، آمار مرگومیر نوزادان
نیز به شکل نگرانکنندهای زیاد شده است. این موضوع نه تنها در بین نوزادان
عراقی، بلکه در بین فرزندان سربازانی که در جنگ عراق حضور داشتهاند نیز
دیده شده است.
به
عقیده کوییپل، آمریکا توانست از قبول مسئولیت این آثار بیولوژیکی فرار
کند، چرا که این سلاحها هستهای و اتمی به حساب نمیآمدند. اما از سوی
دیگر رادیواکتیوی به حساب میآمدند، چرا که حاوی اورانیوم بودند و این ماده
جزو مواد رادیواکتیو محسوب میشود. این سلاحها همچنین حاوی مواد شیمیایی
سمی و خطرناکی بودند که میتواند منجر به جهشهای ژنتیکی شود. این سلاحها
شاید اتمی نباشند، اما به علت وجود اورانیوم درون آنها، همان آثاری را
خواهد داشت که نشت مواد هستهای روی مردم چرنوبیل گذاشت، مانند نواقص جسمی
پس از تولد یا سرطان خون به میزان بالا.
جهشهای ژنتیکی بر اثر تنفس گردههای اورانیوم تمام
آمار موجود از آثار جنگ بین آمریکا و عراق روی مردم عراق، توسط پزشکان
محلی و اسناد بیمارستانهای عراقی به دست آمده است. کوییپل در این زمینه
میگوید: «همانطور که میدانید ما دو بار به عراق حمله کردیم. نخستین بار،
کمتر حالت حمله داشت و بیشتر انفجار کردن واحدهای نظامی مورد نظر بود. پس
از آن در سال 1991 طوفان صحرایی رخ داد و آثار این انفجارها منتشر شد. به
دنباله این ماجرا در سال 1998، بیمارستانهای بصره نشان دادند که تعداد
نواقص مادرزادی نوزادان از 40 مورد در دو هزار تولد به 350 مورد رسیده است
که آمار خطرناکی برای یک جامعه است. سرطان خون و لوکمی نیز در این کشور به
شکل گسترده افزایش پیدا کرد. این شرایط برای فرزندان سربازان جنگی که به
امریکا بازگشته بودند نیز صدق میکرد. این آثار حتی برای سربازانی که تنها
یک سال در عراق حضور داشتند، رویت شده بود. به سال 1991 بازگردیم. در آن
زمان بیشتر از بمبهای هوایی و موشکهایی استفاده میشد که در آن اورانیوم
ضعیف شده به کار رفته بود تا بتواند پناهگاهها و واحدهای نظامی را درهم
بشکند. ارتش امریکا از این گونه بمبها استقبال میکردند. چرا که هم حرارت
زیادی ایجاد میکرد و هم اینکه همهچیز به سرعت به هوا میرفت. اما این
انفجارها گردههای اورانیوم اکسید به جا میگذاشت. حرارت بالا باعث میشد
اورانیوم سوخته شده به صورت گردههای میکروسکوپی روی زمین نشست کند. این
گردهها همراه با باد مایلها دورتر از مرکز انفجار برده میشدند و هرکس
هوا را تنفس میکرد، این ذرات را به ریههای خود میفرستاد. بدن نمیتواند
این گردهها را به راحتی از درون ششها از بین ببرد و به همین خاطر آنها در
ریهها نشست میکردند و سپس، از این راه به آسانی وارد سیستم لنفاوی بدن
میشدند. عروق لنفاوی به همه جای بدن راه دارد، این ذرات راه خود را به
درون تکتک سلولهای بدن باز میکردند. از آنجایی که این ذرات رادیواکتیوی
هستند، شکل سلولها را تغییر میدهند و باعث جهش آنها میشوند. دقیقاً به
همان صورتی که بمبهای اتمی در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی فرود آمد و تا
نسلهای پس از آن، ما با کودکان دفرمه و بدشکل مواجه بودیم. مشکل هم
اینجاست. زمانی که یک ژن یا کروموزوم جهش پیدا میکند، به همان صورت خواهد
ماند و انتقال داده خواهد شد تا زمانی که فرد جهش یافته دیگر بچهدار
نشوند.»
دولت آمریکا از عوارض استفاده از سلاحها باخبر بود اما
دولتها تا چه اندازه به این مسائل پاسخگو بودهاند؟ آیا دولت آمریکا
زمانی که از این بمبها استفاده میکرده از آثار آن باخبر بوده است؟ کوییپل
که در این زمینه تحقیق کرده است، میگوید: «دولت آمریکا به خوبی از خطرات
این کار باخبر بود. اما به دلایلی که بر همه مشخص است، نمیخواهد مسئولیت
آن را قبول کند. شاید واضحترین و مهمترین دلیل این باشد که در این صورت
مجبور است خسارت وارده را که میزان کمی هم نیست به عراق و حتی کشورهای
اطراف بپردازد. آنان به جانبازان جنگی خود هم همین موضوع را گفتهاند و در
سایتهای خبری ارتش آمریکا نیز نوشته شده است که هیچ مورد سرطانی بخاطر
مجاورت با اورانیوم گزارش نشده است. مسئولین ارتش آمریکا روی این مسئله
تاکید دارند که ارتش آمریکا تنها از اورانیوم بسیار ضعیف شده استفاده کرده
است. این در حالی است که گزارشهایی مبنی بر استفاده ارتش آمریکا از اشکال
مختلف اورانیوم مانند اورانیوم غنی شده موجود است. علت عدم صداقت کامل آنها
به این خاطر است که موضوع باعث رسوایی دولت آمریکا و بریتانیا میشود و
به همین علت بسیار کم به این موضوع پاسخ داده میشود و محل دقیق استفاده از
این مواد و زمان آن را منتشر نمیکنند.»
طبق
یافتههای کوییپل، در ابتدا نیروهای هلندی متوجه این موضوع شده بودند و به
افسران خود اطلاع داده بودند که چه مکانها و زمانهایی از این بمبها
استفاده میشود. این نشت اطلاعات باعث شده بود تا یک گروه طرفدار صلح متوجه
این موضوع شود و در نهایت این مسئله را عمومی کرد. کوییپل توانسته است به
اطلاعات دقیق این موضوع دست پیدا کند که چه میزان از این سلاحهای
رادیواکتیوی در عراق استفاده شد، اما آزادی کامل برای افشای این اطلاعات را
ندارد و تنها به این موضوع بسنده کرد که در هر قسمت از میدانهای جنگی
میزان متفاوتی از این سلاحها استفاده شده است.
به
گفته وی اسناد کافی در این زمینه چه در شهر بصره و چه در آمریکا وجود
ندارد که بتوان آنها را پیگیری کرد. خود مردمی که از این مسئله نیز آسیب
دیده بودند، خیلی مایل به همکاری نیستند و همین موضوع اعمال فشار به دولت
آمریکا را سخت و دشوار میکند.
در
سال 2003، آمریکا برای بار دوم به عراق حمله کرد و برای بار دیگر طبق
تحقیقاتی که در سال 2008 در این کشور انجام گرفت، مشخص شد باز هم تغییرات
زیادی در زمینه سلامت عمومی جامعه عراق ایجاد شده است. در سال 2003 در عراق
از هر صد هزار نفر، 40 نفر به سرطان مبتلا میشدند، ولی این رقم در
سالهای بین 2005 و 2008 به 1600 مورد در هر صد هزار نفر رسید. در عراق در
این سالها 38 درصد افزایش در سرطان خون و 10 درصد افزایش در سرطان پستان
وجود داشت. میزان مرگومیر نوزادان در عراق، هشت برابر بیشتر از همسایه خود
کویت بود. در برخی از شهرهای عراق اکثر زنان کودکان و نوزادان خود را به
علت نقص جسمانی از دست داده بودند. این نوزادان به هنگام تولد یک چشم در
مرکز صورت خود داشتند، یا مغز و اعضای گوارشی آنان بیرون از جایگاه خود بود
و یا اصلا دست و پایی نداشتند. این نوزادان بیش از چند ساعت یا چند روز
بیشتر زنده نمیماندند. ارتش آمریکا آمار کاملی از تمام این نوزادان و حدود
نواقص آنها دارد، اما آمارش را منتشر نمیکند.
دولت عراق علیه مردمش آمار جمعآوری میکرد کوییپل
در رابطه با واکنش دولت عراق در رابطه با آثار این سلاحها میگوید: «دولت
عراق تحقیقاتی را در سال 2009 انجام داد. به خاطر داشته باشیم که حمله
آمریکا به عراق در سال 2003 صورت گرفت و اکثریت گروههای نظامی امریکایی تا
سال 2011 از عراق رفته بودند. دولت عراق که در سال 2009 در مرکز رسانههای
بینالمللی بود اعلام کرد میزان سرطان و مرگومیر نوزادان با نواقص
مادرزادی نه تنها در این کشور افزایش پیدا نکرده است، بلکه از سایر
کشورهای توسعهیافته کمتر هم هست. دولت عراق در این تحقیقات از اسناد و
مدارک بیمارستانی استفاده نکرده و تنها در برخی از شهرها و روستاها تحقیقات
میدانی ومحلی انجام داده است. در این تحقیقات پژوهشگران به در خانهها
مراجعه میکردند و از هر خانواده میپرسیدند آیا در خانواده خود بیمار
سرطانی داشتهاند یا نه. پس از انتشار این آمار، نشریه پزشکی لنست که در
انگلستان منتشر میشود طی یک گزارش تفسیری نسبت به صحیح بودن این آمار
اظهار نگرانی کرد و از دولت عراق خواست تا آمار خود را دوباره بررسی کند.
اما کمی پس از آن، سازمان جهانی بهداشت اعلام کرد آمار سلامت عمومی دولت
عراق دقیق و درست است. شاید از خودتان بپرسید چرا دولت عراق که طی دو حمله
آمریکا تا این حد متضرر شد وهمچنین سازمان بهداشت جهانی که از معدود
سازمانهای بینالمللی بااعتبار نزد کشورها است، باید چنین توافقی با هم
داشته باشند؟ پاسخ اینجاست که دولت عراق در آن زمان درآمد اصلی خود را
مدیون دولت آمریکا بود و با توجه به اینکه اقتصادش به ایالات متحده متکی
بود، اطلاعاتی که این کشور نمیخواست را منتشر نمیکرد. این موضوع در مورد
سازمان بهداشت جهانی هم صادق است. این سازمان و تمامی سازمانهای
بینالمللی مربوط به سازمان ملل بخش اعظم بودجه خود را از آمریکا دریافت
میکنند. شاید به همین علت هم بود که نشریه لنست در گزارش خود به صراحت گفت
تحقیق دیگری انجام دهید، چرا که این اعداد با عقل جور در نمیآید.» کوییپل
در سازمانهای غیردولتی بسیاری عضو است که تلاش میکنند تا مدارک کافی
برای اثبات جنایتهای جنگی در جنگهای مختلف آمریکا را جمعآوری کنند. این
کار به گفته وی، با موانع بسیاری روبهرو است و روند کندی دارد. اما کوییپل
عقیده دارد سلامت انسانها و دستیابی به حقیقت به قدری با اهمیت هست که
لایق یک عمر تلاش برای محکوم کردن یک دولت و پیشگیری از رویدادهایی شبیه به
این باشد.