کد خبر: ۳۴۲۸۶۶
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۰ - ۰۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024April 21
وحید عظیم‌نیا
چرا باید یک متر زمین، آن هم در خطه معرا و بی‌برگ ام‌القرای جهان اسلام، حداقل سه برابر حقوق یک حقوق‌بگیر باشد! به همین خط‌ونشان، آدمی برای حصول همان ۴۰-۳۰ متر خانه بی‌پال‌وپر، چند سال بدود؟

شفاآنلاین>اقتصاد>تحویل سال گویا حکم انقلاب برای فروشندگان غالباً دندان‌گرد و آزپیشه مسکن و املاک‌پیشه‌های غالباً بی‌انصاف و گوش‌بر دارد، چه آنکه صرفاً به استناد گزاره «ظاهراً» آلوده به وهم و خیال «تا چند ماه دیگه قیمت‌ها چند برابر قیمت فعلی میشه»، در جهد و جدیت برای غالب‌کردن تحفه‌های تباهی هستند که اگر بی‌صلاحیتی، بی‌بخاری و بی‌کفایتی مسئولان ادوار حوزه مسکن نبود، آن‌ها را به فلسی، پاپاسی و پشیزی نمی‌خریدند، مثل همان واحد ۴۰-۳۰ متری طبقه سوم، چهارم فاقد پارکینگ، آسانسور و انباری در کوچه‌های تنگ‌وتار و بی‌وسعت و بی‌روشنایی محله‌های عاری از خدمات شهری تهران!

به گزارش شفاآنلاین:کافی است در روزگار فلاکت، مذلت و مهانت «ریال»، این یک‌دهم تومان، آهنگ خرید خانه نه، بلکه آلونک و آشیانه و سرپناهی به اسم چاردیواری داشته باشیم، آن‌وقت مرارت، ناخوشی و ناگواری ناشی از دنی، دونی و زبونی واحد پول ایران‌مان، به کام‌مان تلخ می‌شود و بر سرمان آوار! چرا باید یک متر زمین، آن هم در خطه معرا و بی‌برگ ام‌القرای جهان اسلام، حداقل سه برابر حقوق یک حقوق‌بگیر باشد! به همین خط‌ونشان، آدمی برای حصول همان ۴۰-۳۰ متر خانه بی‌پال‌وپر، چند سال بدود؟ ۱۰سال؟! و برای ۸۰ متر از همین خانه‌های به قول املاکی‌ها، «بی‌همه‌چیز» ۲۰سال؟!  

اگر چنین است پس تکلیف شعار بامسمای «اقتصاد وسیله است، نه هدف» در مقدمه قانون اساسی ایران‌مان چه می‌شود؟ آنجا که می‌گوید: «برنامه اقتصادی- اسلامی فراهم‌کردن زمینه مناسب برای بروز خلاقیت‌های متفاوت انسانی است و به این جهت تأمین امکانات مساوی، متناسب و ایجاد کار برای همه افراد و رفع نیاز‌های ضروری جهت استمرار حرکت تکاملی او بر عهده حکومت اسلامی است. «آیا در لابه‌لای ۲۰سال دویدن، تاختن و جهیدن برای همان سرپناه ژاژ و هجو مطلع این سیاهه، فرصتی برای «بروز خلاقیت‌های متفاوت انسانی» و «حرکت تکاملی» خواهد بود؟! پاسخ روشن است.  

چه باید کرد؟ آیا با شبکه‌سازی حزبی و بازی‌های گروهی می‌شود فضاحت، بلبشو و آنارشی حوزه مسکن را سامان داد؟ اگر پاسخ مثبت است، پس چرا همچنان در بر همان پاشنه شکسته و لق می‌چرخد؟! قبل‌تر‌ها نیز این حوزه چموش، سرکش و لگدزن با جنگ با «کارل مارکس» سردسته مکتب سیه‌بخت مارکسیست‌ها و مغازله با «میلتون فریدمن» سرکرده مکتب نکبت نئولیبرال‌ها سامان نیافت که نیافت و حتی این زخم عمیق شد، طوری که طی چند سال، قیمت مسکن نجومی رشد کرد و همین وهم متولد شد که «امروز نفروشم، فردا گران‌تر می‌فروشم»!

ولی آیا این وهم همچنان وهم است؟ پاسخ آن سهل‌وممتنع است، چه آنکه فعلاً در کوچه فروشندگان و املاک‌پیشگان عروسی است و آن‌ها هستند که در غیاب عنصر مجهولی به نام دولت، بازار را می‌گردند و ظاهراً کسانی که امید به اصلاح بازار مسکن دارند، سخنان‌شان آلوده به وهم و خیال است؛ وهم و خیالی که هر چه بیشتر در کوچه‌پس‌کوچه‌های شهر برای سرپناه می‌گردند، بیشتر خودنمایی می‌کند، مگر آنکه وعده گران فروخته‌شده «۴ میلیون مسکن»، سریع‌تر نقد و نص‌های صریح قانون اساسی‌مان عملی شود تا بدون لکنت بگوییم «گران شدن مسکن تا چند ماه دیگر» گزاره آلوده به وهم و خیال است. به قول «ابوسعید ابوالخیر» از پیش کسی کار کسی نگشاید/ امید به کردگار می‌باید داشت
نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: