به گزارش شفا آنلاین،به نقل از سپید
غلامعلی عکاشه، رئیس انجمن جراحان ارتوپدی ایران و از فعالان صنفی جامعه
پزشکی است. فوت مرحوم عباس کیارستمی و اتفاقات پس از آن که نهتنها یک پزشک
بلکه جامعه پزشکی را باز هم در مظان اتهام قرار داد، بهانهای شد تا
دقایقی را با وی به گفتوگو بنشینیم:
از زمان فوت عباس کیارستمی به عنوان یکی از کارگردانان برجسته سینمای
ایران، اظهارنظرهای مختلفی درباره اشتباهات پزشکی موثر در مرگ او ابراز شده
تا جایی که مسئولان نهادهای مختلفی نظیر مجلس، دولت، نظامپزشکی
و...درباره آن اظهار نظر کردهاند. این حساسیتها از کجا نشات گرفته است؟
از
آنجا که خود من در بیمارستان جم کار میکنم و از نزدیک شاهد مراجعه،
درمان، پیگیری و سفر به فرانسه عباس کیارستمی عزیز بودهام، خیلی از مسائل
را میدانم. در این میان متاسفانه بسیاری از مسائل هم لوث میشود، هم
بزرگنمایی میشود و هم از آنها سوءاستفاده تبلیغاتی برای بعضی از اهداف
خاص انجام میشود.
از ابتدا بگویید اصل داستان چه بود؟
اصل
داستان این است که آقای کیارستمی یا هر شخص دیگری که ممکن است یکی از
بزرگان ما باشد یا یک کارگر ساده و یا یک رهگذر که در یک روز معمولی دچار
دلدرد میشود، به یک پزشک مراجعه میکند و میگوید میخواهم مرا جراحی
کنید. انتخابی که بیمار انجام میدهد، بر هر چیز دیگری اولویت دارد. عباس
کیارستمی هم دکتر میر را به عنوان پزشک معالج خود انتخاب کرد تا او را تحت
عمل جراحی قرار دهد. من دکتر میر را جراح معتبری میدانم و اگر قرار باشد
که خودم یا فرزندم تحت عمل جراحی قرار بگیریم، علیرغم تمام استرسهایی که
در این مدت به ایشان وارد شده، همین امروز هم در انتخاب ایشان به عنوان
پزشک معالجمان درنگ نمیکنم. بههرحال دکتر میر به درخواست آقای کیارستمی
معالجه را آغاز کرده و دستور بستری را صادر میکند. اتفاقا عمل با موفقیت
به پایان میرسد و پس از عمل، دستور چند روز استراحت برای بیمار صادر
میشود. در این شرایط به دلیل نیازی که دکتر میر به مسافرت داشته و
اطمینانی که از عمل جراحی داشته است، تهران را ترک میکند. اما لازم است به
این نکته توجه داشته باشیم که هر عملی بسته به نوع حادثه و عارضه، نوع
جراحی و مقاومت بیمار، ممکن است عوارضی داشته باشد. ا
صلا اگر قرار بود که
هیچ عملی عارضه نداشته باشد و همه بیماران پس از عمل جراحی بلااستثنا بهبود
پیدا کنند که ما امروزه با انسانهای هزار ساله سروکار داشتیم. بنابراین
هر جراحی میتواند عارضه داشته باشد و برخی از عوارض هم ممکن است به مرگ
بینجامد. این عارضه برای کیارستمی هم به وجود آمد و لذا به دلیل عفونتهای
پیش آمده، دکتر بهلولی ایشان را تحت عمل مجدد قرار میدهد و کیسه صفرای
عفونی شده را خارج میکند.
از
آنجا که من هم به آقای دکتر علاقهمند بودم و هم به آقای کیارستمی، به
ملاقات وی میرفتم. البته مدتی که در آیسییو بستری بود، کمتر به ملاقات
میرفتم. در آخرین ملاقاتی که من با کیارستمی داشتم، به او گفتم: «دختر
خواهر من عاشق شما است و به من گفته اگر یک مو از سر کیارستمی کم شود، من
از چشم تو میبینم.» او هم جواب داد: «من شرمنده و قدردان شما و همه
پزشکانی که در این مدت برای من زحمات زیادی کشیدهاند، هستم.» میخواهم
بگویم که تا آن لحظه، خود کیارستمی هم از نحوه درمان خودش کاملا راضی بود.
در یک اتاق خصوصی بستری بود و کاملا وضعیت خوبی داشت و رو به بهبودی بود.
بعد هم مرخص شد و رفت که برای مرحله بعدی درمان که احتمالا بستن زخم و غیره
بود مراجعه کند که این اتفاق نیفتاد. چون وی راهی بیمارستان دیگری شد و
بعد از اینکه به او توصیه میشود که برای ادامه درمان به خارج از کشور
برود، به فرانسه رفت که من در جریان این مراحل نیستم.
من،
نه قصد دارم از شخص خاصی دفاع کنم و نه اینکه به شکل متعصبانه از جمع
پزشکان یک دفاع غیرمنطقی انجام دهم. اما وقتی بیماری به هر دلیلی دچار
عارضه میشود، پزشک معالج او موظف و مقید است که عارضه پیش آمده را برطرف
کند. اما این عارضه به صورت عمدی ایجاد نشده است و میتوانست در هر آدم
دیگری هم به وجود بیاید. متاسفانه هنوز هم بعضیها تصور میکنند که پزشکان
چشمآبی آنطرف آب خیلی بهتر از پزشکان وطن هستند. به نظر من آقای کیارستمی
اگر در تهران میماند و توسط پزشکی حتی غیر از پزشک معالج اولیه خودش تحت
درمان قرار میگرفت، حتما نتیجه بهتری در پی داشت. من به عنوان کسی که
حداقل در بخش ارتوپدی 35 مرکز بزرگ دنیا حضور داشتهام با قاطعیت به شما
میگویم که در کشورهای دیگر شاید امکانات و تجهیزات بیشتری وجود داشته باشد
که هست ولی به هیچعنوان تبحر جراحی ما ایرانیها را ندارند. در مورد
جراحی عمومی هم من فکر نمیکنم کسی تبحر دکتر میر را داشته باشد. اگر آقای
کیارستمی که برای جامعه هنری به خصوص جامعه سینمایی کشور ما انسان بزرگی
است، دکتر میر هم برای کسی مانند من، همان اهمیت را دارد و کیارستمی من در
بخش پزشکی است. همانگونه که آقای کیارستمی هم ممکن است در فیلمهای خودش یک
جاهایی خطا داشته باشد، دکتر میر هم میتواند در حیطه هنر و علم خودش گاهی
اتفاقات ناخواستهای را تجربه کند.
میخواهید بگویید اتفاقاتی افتاده و قصوری صورت گرفته، ولی عمدی نبوده است؟
نه،
اصلا هیچ قصوری نبوده است. من اصلا چنین اعتقادی ندارم. کار درمان آقای
کیارستمی کاملا درست انجام شده ولی متاسفانه عوارضی در پی داشته است. برای
من جالب است که هر وقت یک جایی در بخش اقتصاد، سیاست یا بخشهای دیگر
اتفاقاتی میافتد و گلهگزاریهای داخلی پیش میآید، حمله به جامعه پزشکی
افزایش پیدا میکند.
وقتی من در مراسم آقای کیارستمی شرکت کردم، فرصتی پیش
آمد تا با چند نفر از حضار گپی بزنم. چیزی که دستگیرم شد این بود که اکثر
این افراد حتی فیلمهای آقای کیارستمی را ندیده بوند. اما به یکباره تبدیل
به طرفداران او شدهاند. همانهایی که وقتی کیارستمی نخل طلایی را برنده
شده بود، مواضع تندی علیه او اتخاذ کرده بودند، امروز جزو آدمهایی شدهاند
که در صفوف اول حمایت و طرفداری از ایشان ایستادهاند. بنابراین بخش
اجتماعی داستان و این جوی که ایجاد شده، جدای از مسائل پزشکی است.
به نظرتان هجمه به جامعه پزشکی ریشه در کجا دارد؟
من
آدم سیاسی نیستم ولی «فرافکنی» یک روشی است که در بسیاری از موضوعات جامعه
ما در حال شکلگیری است. بلافاصله پس از یک اتفاق، بحرانی ایجاد میکنند
که اتفاق اولیه از یادها برود. در موضوع فیشهای حقوقی پزشکان هم همین
برخوردها را شاهد بودیم. اینها یک جریان هستند که از موفقیت جامعه پزشکی
خوشحال نیستند. شما میدانید که من هیچوقت با آقای وزیر بهداشت موافق
نبودهام و همیشه با ایشان بحث و انتقاد داشتهام. حداقل دفاع بیمنطق از
ایشان نمیکنم. ولی وقتی آقای روحانی میگوید ما در دو بخش سیاست خارجی و
سلامت موفق بودهایم، گروهی برای اینکه نشان بدهند دولت اشتباه میکند،
تلاش میکنند که این دو بخش را زیر سوال ببرند. ولی گروهی در صدد هستند که
این ارتباط را مختل کنند.
در واقع معتقدید جریاناتی که در برابر جامعه پزشکی قرار گرفته، با مسائل سیاسی ضددولت مرتبط هستند؟
بله،
نمیتواند بیارتباط باشد. به نظر من این حملات اخیر به 2 منظور سازماندهی
شده است. اول به منظور تحقیر جامعه پزشکی، قرار دادن پزشکان در برابر
مردم، بالا بردن انتظارات مردم و شکستن قداست پزشکی و دوم به منظور
بهرهگیریهای سیاسی. توهینهایی که در این مدت به دکتر میر و جامعه پزشکی
کشور انجام شده، بیسابقه است و من نشنیدهام کسی را تا این حد مورد اهانت
قرار دهند. من در عجبم که در شرایطی که به کسی اجازه نمیدهند به بابک
زنجانی و خاوری و رانتخوارهای بزرگ، کوچکترین توهینی انجام شود، چطور
پزشکی مانند دکتر میر به راحتی در رسانههای مختلف هتک حرمت میشود. توهین
به دکتر میر، توهین به من، توهین به دیگر پزشکان و توهین به قداست پزشکی
است. یعنی اعتبار ما را زیر سوال خواهد برد. از فردا بیماری که به من و
امثال من مراجعه میکند، در ذهن خودش میگوید: «کیارستمی با آن شهرتش را
بردند کشتند، تکلیف ما که روشن است!»