کد خبر: ۹۲۸۸۸
تاریخ انتشار: ۰۸:۱۵ - ۲۰ دی ۱۳۹۴ - 2016January 10
شفاآنلاین:جامعه>فقط كافي است در مترو، تاكسي، ميهماني‌هاي خانوادگي، ‌كلاس‌هاي درس و دانشگاه و... بنشينيد، خواهيد ديد كه هر شخصي بنابر شغل خود به نوعي درگير كمبود وقت است.
اما در واقع وقت ما در جامعه صرف چه مي‌شود؟ چرا «وقت ندارم» تكيه كلام هر قشري در جامعه ما شده است؟ مگر چه كاري انجام مي‌دهيم كه هرگونه اقداماتي در زمينه‌هاي فرهنگي، ورزشي و... جايي در فعاليت‌هاي اكثر ايراني‌ها ندارد؟ اين در حالي است كه مديريت زمان در جامعه مدرن به عنوان يك مهارت و به كارگيري آن يك هنر در زندگي هر يك از افراد محسوب مي‌شود.
 

با توجه به اينكه انديشمندان بي‌شماري درباره به كارگيري مديريت زمان نكات مهمي را گوشزد كرده‌اند و فقط كافي است با جست‌وجو در موتور گوگل به راهكارهاي متعددي در زمينه مديريت زمان پي برد، اما اينكه اين نكته‌ها تا چه اندازه در زندگي هر يك از ما به طور كاربردي مورد استفاده قرار می‌گیرد نيازمند تحقيق و بررسي است. آخرين آمار مركز آمار ايران درباره نوع و اندازه فعاليت‌هاي روزانه در بهار 94 است. بر اساس داده‌هاي اخير اين مركز، ايراني‌ها بيشترين زمان خود را صرف نگهداري و مراقبت شخصي مي‌كنند و كمترين زمان را به فعاليت‌هاي داوطلبانه و خيريه اختصاص مي‌دهند. به طور جزئي‌تر هر ايراني در طول روز دو ساعت و 52 دقيقه به فعاليت‌هاي شغلي، سه ساعت و 12 دقيقه به خانه‌داري، دو دقيقه به فعاليت‌هاي خيريه و داوطلبانه، 52 دقيقه به فعاليت‌هاي آموزشي و فراگيري، يك ساعت و دو دقيقه به مشاركت اجتماعي، 18 دقيقه به فعاليت‌هاي فرهنگي و تفريحي، 16 دقيقه به فعاليت‌هاي ورزشي، دو ساعت و يك دقيقه به استفاده از رسانه‌هاي جمعي و در نهايت به ميزان 13 ساعت و 24 دقيقه به نگهداري و مراقبت شخصي مي‌پردازد.

اتلاف انرژي در عدم به كارگيري مديريت زمان

نرگس 24 ساله و حسابدار است. او كه هم شاغل و هم در مقطع كارشناسي ارشد به تحصيل مشغول است هرگونه كم و كاستي در زندگي‌اش را به دليل عدم اعمال مديريت زمان مي‌داند و مي‌گويد: براي اعمال مديريت زمان نخستين اقدام توجه به هدف و دوري از هرگونه حاشيه است. او مي‌افزايد: مسائل حاشيه‌اي در زندگي هر يك از ما وجود دارد و اين امر فقط اتلاف وقت و انرژي را برايمان به همراه دارد. نرگس گذران وقت زياد در فضاي مجازي و شبكه‌هاي اجتماعي را يكي از عوامل وقت‌گير در زندگي خود مي‌داند و مي‌افزايد: فعاليت در فضاي مجازي با تمام جذابيت‌هاي خاص خود وقت‌گير است، اما متاسفانه امروزه تلفن همراه، تبلت و... در دست هر فردي ديده مي‌شود.

ارزش قائل شدن براي زمان

مونا 28 ساله زمان را سيار مي‌داند و مي‌افزايد: مديريت زمان مهارت زندگي و به كارگيري آن هنر است. به گفته او همه انسان‌هاي موفق در زندگي از زمان خود به نحو احسن استفاده مي‌كنند و تا حد امكان سعي مي‌كنند با مديريت دقيق اجازه ندهند وقتشان نابود شود. در ضمن اغلب آنها در يك دفترچه برنامه روزانه خود را مي‌نويسند و تمامي اهداف و برنامه‌هايشان را در آن ذكر مي‌كنند. به اين ترتيب ديگر هيچ كاري ناتمام نمي‌ماند. اين دانشجو معتقد است: هر يك از ما اگر در روز كار خاصي انجام دهيم فكر مي‌كنيم وظيفه خود را انجام داده و به دنبال ديگر اهداف نيستيم، اما نبايد اين‌چنين بود، بلكه بايد ارزش زمان‌هاي خود را دانست و براي آن ارزش قائل شد. به گفته او در ضمن اينكه افراد براي زمان احترام قائل باشند و خود را موظف به گذران وقت سودمند كنند مي‌توان بخشي از مديريت زمان را در وجود خود تقويت كرد.

تصميم‌هاي دقيقه 90

مرضيه 30 ساله درباره مديريت زمان و نحوه اعمال اين مهارت در زندگي خود مي‌گويد: من آدم
دقيقه 90 هستم، همه كارهايم را در آخرين لحظه انجام مي‌دهم و هميشه از اينكه به اين نحو كار مي‌كنم آسيب مي‌بينم، اما اتمام كار در لحظه آخر خوب است. او مي‌گويد: تاكنون نتوانسته است به هيچ يك از برنامه‌ريزي‌هاي خود عمل كند. در ضمن اكثر ايراني‌ها دقيقه 90 كار مي‌كنند. به گفته او مي‌توان با به كارگيري الگو‌هايي از كتاب‌هاي روانشناسي به مديريت زمان پرداخت و به نحو احسن از فرصت‌هاي خود بهره برد. براي مثال يكي از كارهاي موجود براي مديريت زمان اين است كه وقتي حوصله و وقت كتاب خواندن وجود ندارد مي‌توان از فايل‌هاي صوتي و گوش دادن به آنها در اوقات بيكاري يا در هنگام انجام فعاليت‌هاي روزمره استفاده كرد. فراگيري اين مهارت‌ها نيازمند توجه ويژه به آنهاست.

بايد فرصت‌ها را مغتنم شمرد

راه‌هاي مختلفي براي بيان درك ما از زمان وجود دارد. براي قرن‌ها مردم از حركت ماه و ساعت آفتابي و... براي تنظيم برنامه‌ زماني روزانه خود استفاده مي‌كردند تا اينكه در قرن دوازدهم راهبان كاتوليك ساعت‌هايي را براي تنظيم فعاليت‌هاي خود ساختند. در طول تاريخ، همواره زمان و ابعاد آن مورد توجه بوده است و اين توجه در اين دوران نيز وجود دارد و عباراتي مانند «وقت طلاست» گوياي اين توجه است. جوامع امروزي جوامعي هستند كه در آنها تعداد ساعات كافي در طول روز وجود ندارد. فناوري‌هاي نو محيطي فراهم آورده‌اند كه تقريبا در مدت زمان كم مي‌توان به بسياري از اطلاعات دسترسي پيدا كرد و خيلي كارها را سريع‌تر و آسان‌تر انجام داد، اما تمايل به سريع‌تر انجام دادن كارها و بيشتر كار انجام دادن روز ‌به ‌روز بيشتر مي‌شود. يك پژوهشگر مسائل اجتماعي درباره مديريت زمان مي‌گويد: از انديشمندي درباره مديريت سوال شد و او در پاسخ گفت تا قبل از اينكه اين سوال را بپرسم مي‌توانستم پاسخ دهم، اما الان پاسخ به اين سوال مشكل است. حسن عشايري مي‌افزايد: وقتي روز مي‌گذرد و شب فرا مي‌رسد به نسبت همين تغيير در كائنات مقوله گذر زمان را هشدار مي‌دهد. در واقع طبيعت خود گواه مغتنم شمردن فرصت‌ها به انسان‌هاست. او با بيان اينكه بحث درباره زمان فلسفي است، تاكيد مي‌كند: مديريت زمان در زندگي روزمره به وسيله فرهنگ روستايي - شهرنشيني ارتباط كلان و ارتباط ميان فردي و... ابعاد گوناگوني پيدا مي‌كند و در اين زمينه بايد يك ذهن محاسبه‌گر وجود داشته باشد تا بتوان در جامعه خود را مطرح كرده و از فرصت‌ها استفاده کرد. اين استاد دانشگاه تصريح مي‌كند: 24 ساعت شبانه‌روزي را كه در اختيار همه انسان‌هاست بايد با مديريت به بهترين شكل ممكن رقم زد. عشايري با بيان اينكه يك بخش از مديريت زمان در دسترس خود فرد نيست، مي‌افزايد: فرهنگ ارتباطات اجتماعي نيز در اين قضيه مداخله‌گر است. در كشور ما زمان به عنوان سرمايه ملي مطرح شده است، اما بخشي از آن در دست خود فرد نيست و فقط تا حدي مي‌توان آن را مديريت كرد. براي مثال يك روز صبح متوجه مي‌شويد خيابان محل تردد شما را بسته‌اند و مجبور به دور زدن و تاخير در رفت و آمد مي‌شويد. اين امر نشان مي‌دهد كه بخشي از مديريت زمان دست خود فرد نيست، بلكه به افراد تحميل مي‌شود. در ضمن بخش ديگر اين قضيه در خدمت اشتغال است. به گفته او اشتغال انسان در دو بعد فيزيكي و ذهني است. انجام هر كاري در راستای معنا دادن به زندگي تعريف مي‌شود. او با بيان اينكه بخشي از مديريت زمان در بيرون از برنامه‌هاي ذهني براي افراد برنامه‌ريزي مي‌شود، تاكيد مي‌كند: بايد توجه داشت بخشي از زمان‌بندي به خود ما بستگي دارد و اين‌طور نيست كه فرصت ما در دست ديگران باشد. عشايري با بيان اين جمله كه زمان مي‌گذرد و ما نبايد از قطار زندگي جا بمانيم، تاكيد مي‌كند: متاسفانه در برخي جوامع زمان به شكل سرمايه تلقي نمي‌شود و بر اين اساس بيهوده مصرف مي‌شود و به نوعي گذران زمان مد نظر قرار دارد. در ضمن اصطلاحات مديريت زمان چند بعدي است و به وسيله آن مي‌توان از وقت استفاده معقول كرد و از سوي ديگر مي‌توانيم با وقت‌كشي اجازه دهيم ديگران وقت ما را بگيرند. به قول يك نويسنده دوستان تحت شرايطي به نوعي دزد عمر من هستند و ممكن است تحت شرايطي بيايند و عمر من را تلف كنند. با گفت‌وگوهاي بيهوده اما نبايد اجازه دهيم كه ديگران مديريت زمان ما را بر عهده بگيرند. به گفته او دست‌كم در صورت ماندن در پشت ترافيك بايد براي زمان حرمت قائل شد. در ضمن زندگي خوشگذراني نيست، بلكه رونق دادن به زندگي، شوق تغيير است و حركت در بعد زمان معنا پيدا مي‌كند. اينكه ساعت چقدر حركت مي‌كند و اينكه من چه سرعتي دارم از لحاظ زمان مورد بررسي قرار مي‌گيرد و گذر زمان يك سرمايه ملي و فردي است.آرمان

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: