کد خبر: ۸۹۴۹۷
تاریخ انتشار: ۰۲:۳۰ - ۲۵ آذر ۱۳۹۴ - 2015December 16
‌شفا آنلاین>اجتماعی>75درصد از مددکاران وزارت بهداشت تحصیلات مرتبط با مددکاری ندارند ١١ شهر بزرگ کشور مددکار اجتماعی ندارند
به گزارش شفا آنلاین، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران از بی‌توجهی دولت به آسیب‌های اجتماعی در برنامه ششم توسعه انتقاد کرد و گفت: این سوال مهمی است که چرا مسئولان صدای زنگ خطر آسیب‌های اجتماعی در ایران را نمی‌شنوند. فاطمه دانشور، افراد آسیب‌دیده در جامعه ایران را افراد تنهایی توصیف کرد که بدون هیچ نظارتی به حال خود رها شده‌اند و دولت هم در برابر آنها احساس مسئولیت نمی‌کند.

دیروز همزمان با همان ساعتی که جلسه مهم حسابرسی بودجه شهرداری تهران درصحن علنی شورا برگزار می‌شد و جای اکثریت اعضای شورا روی صندلی‌هایشان خالی بود، سوی دیگر تهران در یکی از سالن‌های ایوان شمس در بزرگراه کردستان، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در یک نشست خبری درباره کلیات طرح نهاد ملی کودک و نیز آسیب‌های اجتماعی ایران صحبت می‌کرد.

او که پیش از این و در ماه‌های اخیر خبرهایی درباره فروش نوزادانی که توسط مادران معتادشان به فروش می‌رسند را اعلام کرده، دیروز هم از رشد آسیب‌های اجتماعی زیر پوست شهر ابزار نگرانی کرد و از این‌که سازمان‌هایی مثل بهزیستی اجازه می‌دهند کودکان آسیب ببینند و بعد آنها را از مادران معتاد و آسیب‌دیده جدا می‌کند، انتقاد کرد.

دانشور که موسسه خیریه مهرآفرین را هم مدیریت و راهبری می‌کند، گفت: مادر معتادی که نوزادی به دنیا آورده، همین چندماه پیش موجب شد نوزادش در آتش بیفتد و بسوزد. آن وقت که اعلام شد این مادر اعتیاد دارد و توان سرپرستی فرزندش را ندارد، بهزیستی گفت: ما نمی‌توانیم در این زمینه مداخله کنیم اما پس از آن یک شب نوزاد همین مادر در آتشی افتاد که مادرش در پارک خودش را با آن گرم می‌کرد و نیمی از صورتش سوخت، وقتی صورتش سوخت، آن وقت بهزیستی آمد و بچه را برد درحالی ‌که ما می‌‎گوییم پیش از آن‌که این بچه‌ها آسیب ببینند، بهزیستی باید وارد شود.

او درباره جمع‌آوری زنان کارتن‌خواب در محله هرندی که چند هفته پیش توسط شهرداری تهران انجام شد، به دغدغه این زنان برای سرنوشت فرزندانشان اشاره کرد و گفت: در روز نخست جمع‌آوری زنان کارتن‌خواب حضور داشتم و موضوع مهمی که در میان زنان کارتن‌خواب به چشم می‌خورد، این بود که کمتر از ١٠نفر از آنها نگرانی در مورد فرزندانشان را داشتند چراکه تعدادی از آنها فرزندانشان را به مدرسه و تعدادی از فرزندانشان به موادفروشانی که دوستانشان بودند، سپرده بودند.

به گفته «دانشور» با وجود این‌که آسیب‌های اجتماعی در ایران اوج گرفته اما مددکاران کمی وجود دارند که با اتکا به دانش تخصصی و دانشگاهی در این زمینه فعالیت می‌کنند و حتی مراکز مهمی مثل شفق که کانون رسیدگی به مشکلات معتادان و کارتن‌خواب‌هاست، هم از مددکاران اجتماعی استفاده نمی‌کنند درحالی ‌که فعالیت مددکاران درچنین مراکزی یک انتخاب نیست، یک ضرورت است.
دانشور می‌گوید پس از جمع‌آوری زنان کارتن‌خواب دوبار به مرکز شفق مراجعه کرده اما آن‌جا هیچ مددکاری حرفه‌ای ندیده است. به گفته او، در وزارت بهداشت تنها ۲۵‌درصد از افرادی که در شغل مددکاری اجتماعی هستند، تحصیلات مرتبط دارند و ۷۵‌درصد تحصیلات غیرمرتبط دارند.

او از وزیر بهداشت انتقاد کرد که در واکنش به خریدوفروش نوزادان در تعدادی از بیمارستان‌های تهران گفته که این موضوع به وزارت بهداشت مربوط نیست. به گفته دانشور این واکنش وزیر بهداشت نشان می‌دهد که این وزارتخانه نسبت به مسائل درمان تنها نگاه پزشکی دارد.

درحالی ‌که یکی از انتظاراتی که از نظام بهداشت و درمان ما می‌رود، این است که نگاه همه‌جانبه اجتماعی نسبت به حقوق و سلامت انسان‌ها داشته باشد نه این‌که خبر فروش نوزادان در بیمارستان‌ها را بشنوند و بگویند به ما مربوط نیست!

دانشور در ادامه حرف‌هایش با تأکید بر ضرورت توجه بیشتر به نقش مددکاران در ایران به این نکته اشاره کرد که اگر مددکاران اجتماعی حرفه‌ای در بیمارستان حضور داشته باشند، فرزندانی که از زنان معتاد به دنیا می‌آیند را مجدد به آنها تحویل نمی‌دهند و ما دیگر شاهد رهاشدن این بچه‌های بی‌پناه در خیابان‌ها و پارک‌ها نخواهیم بود.

رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران از دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی خواست تا ظرفیت پذیرش در رشته‌های مددکاری را افزایش دهند چراکه به گفته او فاجعه‌ای درحال وقوع است: «فاجعه درجایی آشکار می‌شود که وزارت بهداشت و شهرهایی مثل بابل، قزوین، شاهرود، رفسنجان، گناباد، شهرکرد، خراسان‌شمالی، اراک، ایلام، بوشهر و زنجان مددکار اجتماعی ندارند.»

کسی به فکر خانواده زندانیان نیست
بخش دیگری از سخنان دانشور دیروز به حقوق زندانیان و خانواده‌های آنها در ایران اختصاص یافت. او به پژوهشی استناد کرد که امسال فرهنگستان علوم انجام داده و وضع زندانیان را تا پایان پاییز‌ سال ٩٢ نشان می‌دهد. طبق این پژوهش تنها ۶‌درصد از مددکاران اجتماعی شاغل در زندان تحصیلات مرتبط دارند، این درحالی است که براساس استانداردهای جهانی برای هر ۵ پرونده و ۲۰ پرونده غیرفعال در زندان باید یک مددکار اجتماعی به کار گرفته شود اما این آمار درکشور ما یک به ۳۰۰ است، به معنای آن‌که هر ۳۰۰ پرونده یک مددکار اجتماعی دارد و باورکردنی نیست که چطور یک مددکار باید به ٣٠٠ مددجو رسیدگی کند؟

به گفته دانشور، ۳۴‌درصد از افرادی که در پست‌های مددکاری انجمن حمایت از زندانیان مشغول به کار هستند، تحصیلات دیپلم و زیر دیپلم دارند و متاسفانه حتی مکان و یا اتاقی برای مصاحبه فردی و بررسی وضع آنها وجود ندارد.

رئیس کمیته اجتماعی شورا با اشاره به شرح وظایف مددکار اجتماعی تأکید کرد: مددکار اجتماعی درس مشاوره و بازدید از منزل و خانواده زندانیان را برعهده دارد و باید به بررسی معیشت همسر، فرزندان و کسانی که در بند هستند، بپردازد و در این امر مداخله کند. چراکه عدم حمایت از همسر و فرزندان زندانیان موجب ایجاد زنان کارتن‌خواب می‌شود که برای تأمین معیشت خود و فرزندانشان و عدم توانایی درتامین دچار آسیب کارتن‌خوابی شده‌اند و این کار مددکار است که در این مواقع مداخله کند و وضع آنها را بهبود ببخشد.

به گفته رئیس موسسه خیریه مهرآفرین، درگذشته انجمن حمایت از زندانیان یک ردیف بودجه از دولت داشتند که باید صرف حمایت از زندانیان می‌شد اما در‌ سال ۷۷ آن را به کمیته امداد دادند.

درحالی‌ که دستورالعمل کمیته امداد برای حمایت از خانواده‌ زندانیان یک‌سال پس از حبس همسر تعریف می‌شود و این موضوع را چه کسی باید پاسخ دهد که خانواده زندانیان در این یک‌سال چگونه امرار معاش می‌کنند و چه ضمانتی دارد که در این یک‌سال آنها به انواع آسیب‌ها دچار نشوند؟

رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در ادامه گفت: آمارها نشان می‌دهد در‌ سال ۸۰ تنها برای ۵‌درصد زندانیان پرونده مددکاری اجتماعی تشکیل شده است و دقیقا همین‌جاست یعنی نقصی که در مددکاری وجود دارد، موجب رهاشدن خانواده زندانیان و افزایش پدیده کارتن‌خوابی زنان و مردان می‌شود. وقتی به هر دلیل مشکلی برای یک زندانی به وجود می‌آید، این کار مددکار است که اول از آنها بپرسد که خانواده این زندانی کجاست؟ چه می‌کند و چطور باید زندگی کند؟
دانشور با تأکید بر این‌که خلأ وجود مددکار اجتماعی در زندان‌ها نیز وجود دارد، به تجربه تلخ یک مادرِ زندانی اشاره کرد که بسیار تکان‌دهنده بود: «چندی پیش در بررسی پرونده‌های زنان زندانی به موردی برخورد کردیم که وقتی زنی را بازداشت و به زندان منتقل می‌کند، او می‌گوید که بچه‌اش را درخانه گذاشته و تنهاست و در را رویش بسته است اما هیچ‌کس حرف او را باور نمی‌کند.

درحالی‌ که اگر یک مددکار حرفه‌ای در این‌جا وجود داشت، این اظهارات را به سادگی نادیده نمی‌گرفت. چندین روز پس از بازداشت این زن درنهایت با اصرارهایی که او کرد، چند نفر به خانه او رفتند. درحالی ‌که بچه‌اش از شدت گرسنگی داشت دمپایی ابری‌اش را می‌خورد. ما با موارد بسیار زیادی از مسائل مواجه می‌شویم و نمی‌دانیم این درد را به کجا باید ببریم. درحالی ‌که سیاستمداران و دولتمردان ما هم به این موضوعات بی‌توجه هستند.»

او بی‌توجهی دولت به مسائل و آسیب‌هایی که در ارتباط با کودکان وجود دارد، با طرح روایت دیگری از زندگی دختری که ماه‌ها توسط والدینش در قفس کبوتران حبس شده بوده و برای این‌که زنده بماند آب و دانه کبوتران را می‌خورده، گفت: «ماجرای زندگی این دختر به‌زودی در کتاب دختری که کبوتر شد، منتشر می‌شود و این بچه با این‌که ٧ساله بود اما به اندازه یک بچه ٣ساله هم رشد نکرده است. ما در موسسه مهرآفرین فیلم‌هایی داریم از بچه‌هایی که در بدترین شرایط قرار دارند و حتی همسایه‌ها می‌گویند زمانی که پدری بچه‌اش را در خانه شکنجه می‌دهد و می‌خواهد خفه کند و آنها با پلیس تماس می‌گیرند، پلیس می‌گوید این موضوع به ما مربوط نمی‌شود!»

دانشور روایت‌های تلخش از بچه‌ها، از بچه‌های آسیب‌دیده و از بچه‌های تنها را اینطور ادامه داد: «ما در موسسه مهرآفرین مستندی از وضع بچه‌هایی داریم که کسی شرایط آنها را باور نمی‌کند، یکی از آنها کودک ٤ساله‌‎ای است که والدین او به او سیگار داده‌اند که بکشد یا «باربد» پسری که پدرش هر روز و بارها و بارها دستان سفید و تپل این بچه زیبا را روی میز اپن آشپزخانه می‌گذاشت و تهدید می‌کرد که با ساطور دستان این پسر دوساله را قطع می‌کند و ما هرچه تلاش کردیم، نتوانستیم آن بچه را از پدرش بگیریم و از این شرایط نجات بدهیم تا این‌که یک روز پدرش بنزین روی او ریخت و بچه را سوزاند. این آسیب‌ها و این حرف‌ها تنها بخشی از شرایط امروز کودکان در معرض آسیب در ایران است.

ما ماجرای این بچه‌ها را خواهیم گفت، بارها و بارها درباره وضع آنها خواهیم گفت برای این‌که باید نهادی وجود داشته باشد که بتواند برای حمایت از بچه‌ها قدرت مداخله داشته باشد و پیش از آن‌که دیر شود و پیش از آن‌که بچه‌ها تحت آسیب قرار بگیرند، آنها را از پدران و مادران آسیب‌دیده جدا کند و تحت حمایت قرار دهد.»

  بی‌توجهی به آسیب‌های اجتماعی در برنامه ششم توسعه
رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران در ادامه نشست خبری دیروز با تأکید بر این‌که زنگ خطر و آژیر آسیب‌های اجتماعی در ایران خیلی وقت است که به صدا درآمده، گفت: باعث تعجب است که با وجود اهمیت بالای آسیب‌های اجتماعی، دولت در برنامه ششم توسعه در هیچ بندی به گروه‌های آسیب‌دیده توجه نکرده و تنها برنامه‌هایی را برای گروه‌های فقیر و محروم پیش‌بینی کرده است. درحالی‌ که طبق قانون گروه‌های فقیر و محروم یعنی خانواده‌ها و کودکان یتیم و بی‌سرپرست و ذیل این گروه، افراد آسیب‌دیده مانند زندانیان، معتادان، بیماران روانی و... را که باید مورد حمایت قرار گیرند اما این اتفاق نمی‌افتد.

دانشور گفت: چرا در سند برنامه ششم به صورت مشخص درخصوص کودکان کار و آسیب‌های اجتماعی حرف نزده‌اید؟

او تأکید کرد که این انتظار وجود داشته که دولت در این دوره توجه همه‌جانبه‌ای به آسیب‌های اجتماعی داشته باشد اما یکی از اتفاق‌هایی که در سال‌های قبل افتاده و دامنه آن هنوز ادامه دارد، ادغام وزارتخانه‌های تعاون، رفاه و کار در یک وزارتخانه، تصمیم اشتباهی بود که مسائل حوزه رفاه کشور را درحد یک معاونت تقلیل داده است.

دانشور پیشنهاد کرد وزارت تعاون و رفاه دوباره احیا شود چراکه نتایجی که به دست آمده، نشان می‌دهد این تصمیم اشتباه بوده است: «الان معاونت رفاه را در این وزارتخانه فردی اداره می‌کند که اقتصاد خوانده درحالی ‌که با نگاه اقتصادی نمی‌توان مسائل اجتماعی را مدیریت کرد.»رئیس کمیته اجتماعی شورای اسلامی شهر تهران افزود: چرا باید طرح حمایت از کودکان این همه ‌سال در مجلس بماند چون که دغدغه اصلی نمایندگان کودکان نبوده است و مسائل مربوط به کودکان را نمی‌دانند.

دانشور گفت: درحال حاضر کودکانی هستند که در کارخانجات آجرپزی کار می‌کنند و ماهانه ٣٠٠‌هزارتومان دریافتی آنهاست ولی یک بازرس از وزارت کار وضع کار این افراد را مورد بازرسی قرار نداده است. در آینده نیز مصرف شیشه را به این کودکان در این کارگاه‌ها آموزش می‌دهند، ما از مسئولان می‌پرسیم که شما کجا هستید که چنین فجایع اجتماعی درجامعه رخ می‌دهد؟

دانشور دیروز همچنین از رونمایی کتابی در هفته آینده با عنوان نهاد ملی کودک خبر داد. این کتاب پیشنهادی است که برای تشکیل یک نهاد ملی برای رسیدگی و نظارت بر امور کودکان و با اتکا به مطالعات و مصاحبه‌های عمقی توسط موسسه مهرآفرین تهیه شده است. او همچنین گفت: کتاب «دختری که کبوتر شد» توسط همین موسسه منتشر می‌شود که در آن روایت بچه‌های آسیب‌دیده که تحت کودک‌آزاری و بدسرپرستی قرار گرفته‌اندمنتشر می‌شود.شهروند

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: