کد خبر: ۸۰۴۶۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۵ - ۱۷ مهر ۱۳۹۴ - 2015October 09
شفا آنلاین>سلامت>اين‌جا بيمارستان است اما ديواري که من مقابل آن ايستاده‌ام شباهتي به ديوار يک بيمارستان ندارد. ساک‌هاي ورزشي روي هم ‌انبار شده‌اند. تعدادشان به 10 عدد مي‌رسد
به گزارش شفا آنلاین،دو سبد هم هست که داخلش فلاسک آب و قند و نبات و ظرف غذاست. اين‌ها وسيله‌هاي همراهان بيمار است. همان‌هايي که بايد ساعت 7 صبح از همراه‌سرا خارج شوند و بايد همه وسيله‌هاي خود را با خود ببرند.

صداي گريه متوقف نمي‌شود. از هر راهرو بچه اي ضجه مي‌‌زند. خط هق هق يکي از صدا‌ها را مي‌گيرم و وارد آي‌سي‌يو مي‌شوم. راهرويي با ديوار‌هاي صورتي رنگ. مادر تلاش بيهوده‌اي براي آرام کردن هق هق دختر 6 ماهه‌اش مي‌کند. مي‌گويد اهل کرمانشاه است و همسرش هر شنبه براي ملاقات از کرمانشاه به تهران مي‌آيد.

چرا همسرت ساکن همراه‌سرا نشد؟

همراه‌سرا اين جا اوضاع خوبي ندارد. شلوغ است و تعداد همراهان زياد. بعد هم اين‌که صبح‌ها همه همراهان را از خانه بيرون مي‌کنند.

چند کوچه پايين تر از بيمارستان همراه سرا مفيد واقع شده‌است. درست روبه‌روي شهرداري منطقه 3 تهران. نگهبان اجازه ورودم به داخل را نمي‌دهد. سه بار قول روز بعد را مي‌دهد اما نهايتا نمي‌گذارد اتاق‌ها را ببينم. توضيح مي‌دهد همراهان بايد 7 صبح از همراه‌سرا خارج شوند و 7 شب برگردند. به گفته او به غير از اين ساعت‌ها آنها نمي‌توانند از اين خوابگاه خارج شوند، مگر در صورتي که از بيمارستان احضار شوند. حين حرف زدنمان مادري با روپوش آبي چهارخانه از راه مي‌رسد.

ساعت از 7 شب گذشته و نگران از اينکه ديگر او را به داخل راه ندهند، دفترچه بيمه‌اي را نشان نگهبان مي‌دهد. بعد از ارائه کلي دليل به خوابگاه راه‌مي‌يابد. مهمان‌‌سرا دو طبقه است 5 اتاق براي مرد‌ها در طبقه بالا و 5 اتاق براي زن‌ها در طبقه پايين دارد. غذا به ميهمانان داده نمي‌شود اما حمام و سرويس بهداشتي براي آن‌ها رايگان است.

نگهبان مي‌گويد تخت خالي زياد دارند. اين را مي‌شد از زبان همراهان بيمار در خود بيمارستان هم فهميد. هر چه راهرو‌هاي بيمارستان را بيشتر گز مي‌کردم، بيشتر معلوم مي‌شد که اين جا هيچ کس نمي‌داند همراه‌سرا کجاست. پس همراهان، دوران بستري بيماران خود را کجا گذرانده‌اند؟ جواب اين است: مسافرخانه ، ماشين، پارک و خانه فاميل.

يکي از همراهان بيمار اهل کاشان است. مي‌گويد فرزندش در يک تصادف به اين حال افتاده. اين حال که مي‌گويد منظورش آب آوردن مغز و پاره‌شدن دماغ است. « ما براي محمد‌حيدر که از شيشه به بيرون پرت شده بود، يک درصد اميد هم نداشتيم.»

مشکلش اين است که پذيرش به اشتباه نوبت پزشک ارتوپد داده. حالا دوباره از کاشان آمده و نوبت گرفته براي فردا. مي‌گويد فاميل دورشان ساکن تهران است و از لحاظ سکونت مشکل ندارند. او هم مانند بقيه مادر‌ها اطلاعي از همراه‌سرا ندارد. مثل زن بوشهري طبقه بالا که يک هفته است ساکن بيمارستان مفيد شده.

همسرش شب و روز در ماشين مي‌خوابد. مي‌پرسم چرا همراه‌سرا نرفتيد؟ او همراه‌سرا را نمي‌شناسد. راهنمايي‌اش مي‌کنم و سريع پيگير مي‌شود.

اتاق‌ها را مي‌گردم جز مسئول بخش هيچ بيماري اطلاعي از همراه‌سرا ندارد. حين تحقيق و جست‌و‌جو مرد بوشهري اتاق قبل، من را پيدا مي‌کند. مي‌گويند: «اين همراه‌سرا جاي خالي ندارد. بيخودي دل‌مان را بسته بوديم به تختي که بعد از دو هفته بتوانيم سرمان را رويش بگذاريم.» مرد ديگري که براي بيماري فرزندش مسافر تهران شده مي‌گويد: «دو هفته است که حمام نرفته و گاهي وقت‌ها براي چرت زدن صبحگاهي صندلي‌هاي مترو شريعتي را انتخاب مي‌کند.

او ابتدا ساکن مسافرخانه ارزاني حوالي ميدان راه‌آهن تهران شده و حالا با ته‌کشيدن پولشان چند شب است در پارک مي‌خوابد.» اين‌ها همه در حالي است که بيمارستان مفيد جزو معدود بيمارستان‌هاي داراي همراه‌سراست. عابدي، روابط عمومي شهر تهران در اين‌باره  مي‌گويد: «اين همراه‌سرا را شهرداري تامين کرده و اداره آن را به وزارت بهداشت سپرده‌است.» با اين حال بيماران کمي از وجود چنين امکاني با‌خبر هستند و هنوز براي درمان فرزندانشان خود را آواره پارک و کوچه و خيابان مي‌کنند.سپید


نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: