شفاآنلاین:جامعه>اقشار جامعه از طريق رسانههاي مختلف به ستارههاي نامتعارف موسيقي دسترسي دارند.
اينكه چه دلايلي باعث ميشود اين ستارهها الگو شوند بخشي از آن به
جذابيتهايي برميگردد كه ناشي از نياز به ديده شدن است كه در
دوره سني
جواني و نوجواني بيشتر نمود پيدا ميكند. انسان در سنين نوجواني و جواني
نياز شديدي به ديده شدن دارد و اگر شرايط مناسبي براي اين ديده شدن فراهم
نشود جوان يا نوجوان جاي خود را در گروههايی كه مناسب نيستند و پيامدهاي
زيادي براي فرد و جامعه به همراه دارد پيدا ميكند. جوانان و نوجوانان بايد
فرصت پيدا كنند تا در خانواده، مدرسه و كارهاي جمعي و گروهي، حضور داشته
باشند و در تيمهاي ورزشي، گروههاي هنري، گروههاي اجتماعي و كارهاي عام
كه فوايد آن به جامعه بازمیگردد، خود را نشان بدهند. عدم توجه به اين
مسائل در سياستگذاريهاي كلان باعث روي دادن پيامدهاي ناگواري ميشود كه
يكي از آنها گرايش به سمت ستارههاي موسيقي ناهنجار است. گرايش به سمت
ستارههاي ناهنجار و نامتعارف در جامعه يك مساله چند وجهي است. از يك سو
ميتوان نگاه را به سمت گروههايي در جامعه كه از ستارههاي نابهنجار و
كمتر هنجار پيروي ميكنند بگردانيم و آنها را شماتت كنيم. از سوي ديگر،
كاري كه لازم است انجام دهيم اين است كه نگاهمان را به سمتي برگردانيم كه
كمتر ديده ميشود و مخفي است و آن توجه به سياستگذاريهاي كلان است. بايد
به اين نكته توجه كرد كه سياستگذاريهاي كلان تا چه حد توانستهاند به
نيازهاي كودكان و نوجوانان پاسخهاي مناسب بدهند. پاسخهاي مناسب به
نيازهاي جوانان و نوجوانان باعث ميشود كه از گرايش به سمت رفتارهاي ناپسند
كه با شئونات جامعه همخوان نيستند كاسته شود. حتي زماني كه در
سياستگذاريهاي كلان به نيازهاي كودكان و نوجوانان توجه شود باز هم احتمال
اينكه گروهي از افراد از ستارههاي نابهنجار پيروي كنند وجود دارد ولي اين
گروه آنقدر وسيع نخواهند بود كه به چشم بيايند و باعث نگراني شوند. پيروي
از ستارههاي نابهنجار فقط معطوف به ما نيست و در كشورهاي ديگر هم شاهد
اين پديده هستيم. هنگام برگزاري يك فستيوال يا يك برنامه موسيقي گروه زيادي
از جوانان و نوجوانان از يك شبانهروز قبل از مراسم در مكان برگزاري حاضر
ميشوند تا بتوانند ستاره مورد نظر خود را از نزديك ببينند و از او يك امضا
بگيرند. در بررسيهایي كه ما انجام دادهايم مشخص است پيروي جوانان و
نوجوانان از ستارههاي نابهنجار در جامعه ما تقریبا بسیار است. در بسياري
از جوامع به نيازهاي كودكان و نوجواناني با شناختي كه از اين سنين وجود
دارد توجه ميشود. حتي وزارتخانههايي مسئول برنامهريزي براي اين گروههاي
خاص هستند و اين گروه سني بهطور كامل مورد توجه قرار ميگيرد. ما باید با
وجود جمعيت بيشمار گروههاي جوان و نوجوان متولي مستقيمي براي
برنامهريزي براي اين سنين قرار دهیم. وزارت ورزش و جوانان كه در كشور ما
وجود دارد كارآيي لازم را در اين زمينه ندارد. وقتي كه چنين جاخاليهاي
بزرگي وجود دارند نبايد از ديدن تيپهاي نابهنجار، الگو قرار دادن
ستارههاي نامتعارف يا واكنشهاي احساسي زياد تعجب كنيم. واكنشهايي كه
صرفا به دليل برخی شكافها در امر برنامهريزي است. در جامعه امروز كودكان
و نوجوانان به انواع سرگرمي دسترسي دارند و خودشان سرگرميهايشان را
انتخاب ميكنند و معمولا هم اين انتخاب با انتظارهاي نگاه رسمي متفاوت است.
در حال حاضر به وضوح مشاهده ميكنيم كه برخلاف نگاه رسمي، در تمام سطوح
جوانان و نوجوانان در حال طي كردن مسيرهايي هستند كه هيچ تناسب خاصي با
آداب و رسوم و فرهنگ مسلط جامعه ندارند. با توجه به افزايش
آسيبهاي
اجتماعي مختلف در سنين پايين جامعه، به نظر ميرسد كه پيروي از ستارههاي
نابهنجار موسيقي و الگو قرارد دادن آنها كمضررترين پيامد كمتوجهي به
نيازهاي كودكان و نوجوانان باشد. براي اينكه الگوهاي بهتري در اختيار
كودكان و نوجوانان قرار گيرد باید رویکرد مطلوب و کارآمدی اتخاذ کرد و براي
بازنمايي اسطورههاي ملي كشور در زندگي كودكان و نوجوانان اقدامات عملی
صورت بگیرد. مجموعه این روندهاست که کودکان و نوجوانان را در برگزیدن الگوی
مطلوب یاری میدهد.
ثريا عزيزپناه /
پژوهشگر مسائل اجتماعي
آرمان