به گزارش شفا آنلاين،از گذشتهها تا به امروز دليل بروز اين اختلال حملات ميگرني شناخته شده بود اما يك مطالعه موضوعي نشان داد ميگرن تنها دليل ابتلا به آن نيست. بيماري 26 ساله با سابقه استفاده از نوشيدنيهاي الكلي، ماريجوانا و LSD به روانشناس مراجعه كرده و علائم ابتلا به اين اختلال را تشريح كردهاست. وي اعلام كرده حين مصرف LSD انسانها را بسيار بلندتر، كوتاهتر،دورتر و يا بسيار نزديكتر از آنچه در واقعيت بودند ميديدهاست.
اين اختلالات ادراكي يكي از مشخصههاي اصلي داستان آليس در سرزمين عجايب است و از اين رو اين نشانگان چنين نامي دارد،زيرا آليس نيز طي سفر خود به سرزمين عجايب چنين صحنههايي را مشاهده كردهاست.
بروز چنين اختلالاتي حين مصرف داروهاي روانگردان رويداد عجيبي نيست،نكته عجيب درمورد بيمار اين است كه وي پس از ترك استفاده اين مواد باز هم دچار چنين اختلالات ادراكي ميشد. به گفته روانشناسان اين اولين مورد گزارش شده از تداوم عوارض نشانگان AIWS در يك انسان است.
هنوز مشخص نيست چرا اين اختلال در فرد تداوم داشته است اما اين نشانهها پس از گذشت يكسال از بين رفتهاند. با اينهمه بروز اين نشانگان همواره با مصرف داروهاي روانگردان در ارتباط نيست، به گفته محققان دانشگاه استنفورد گاه حملات ميگرني پيش از آغاز چنين عوارضي ايجاد ميكنند. 20 درصد از مبتلايان به ميگرن اين شناسههاي ميگرني را پيش از آغاز حمله تجربه ميكنند و نشانگان آليس در سرزمين عجايب يكي از شناسههاي پيش از ميگرن است كه درصد كمتري از مبتلايان را تحت تاثير قرار ميدهد.
به نظر ميآيد اين نشانگان به واسطه فوق حساس شدن مغز ايجاد ميشود. اين فوق حساس شدن معمولا در ناحيه پس سري، منطقه ادراك بينايي پس مغز آغاز ميشود. با اينهمه عوارض آن در ناحيه جداري مغز نيز پخش ميشود. اين منطقه مسئوليت تشخيص ابعاد و شكلها را به عهده دارد.
دانشمندان اگرچه ريشههاي بيولوژيكي وضعيت بيمار خود را بررسي نكردند،اما احتمال ميدهند روانگردان تاثير موقت مسمومكنندهاي بر بخشي از مغز داشته كه مسئوليت ادراك بصري را به عهده دارد. مختل شدن موقتي عملكرد اين بخش ميتواند منجر به بروز ماكروپسيا (بزرگ ديدن بيش از اندازه) پلوپسيا (نزديكديدن بيش از اندازه) و تلوپسيا (دور ديدن بيش از اندازه) شود.
در تاريخ هيچ نشاني از مصرف داروهاي روانگردان توسط لوئيس كارول نويسنده رمان آليس در سرزمين عجايب وجود ندارد، اما وي در يادداشتهاي روزانهاش به حملات ميگرنياش اشاره كرده و گمان ميرود شناسههاي پيش از ميگرن در وي الهام بخش نوشتن چنين داستاني شدهباشد.