شفا آنلاين:اجتماعی>خانواده-مدرس روانشناسی دانشگاه تهران شرایط، آسیبها و شیوههای تعاملی بین پدرخوانده یا مادرخوانده با کودک پس از ازدواج مجدد والدین را تشریح کرد.
به گزارش شفا آنلاين،حمید بهرامیزاده گفت: شرایط کودکان بعد از ازدواج مجدد والدینشان به چند عامل میتواند بستگی داشته باشد.
این دانشجوی دکتری دانشگاه علامه طباطبایی، این عوامل را شامل سن کودکان، تعداد آنها، شخصیت فرد جدیدی که قرار است مادرخوانده یا پدرخوانده آنها شود، کیفیت رابطهی آنها با والد اصلی که در حال حاضر با او زندگی میکنند، کیفیت رابطهی آنها با والدی که جدا از او زندگی میکند و اینکه شخص جدید قرار است مادر خوانده شود و بالعکس، عنوان کرد.
بهرامیزاده با بیان اینکه اولین عامل تأثیرگذار سن کودکان است، اضافه کرد: اگر کودک در سنی باشد که پدر و مادر اصلی خود را به طور واضح میشناسد، انطباق وی با محیط جدید و مادرخوانده و پدرخوانده جدید دشوار میشود.
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: در برخی منابع، این سن را پنج سالگی عنوان کردهاند که به نظر میرسد باید آن را حداقل تا دو یا سه سالگی کاهش داد.
وی با اشاره به علت کاهش این سن تا سه سالگی، اظهار کرد: کودک در این سنین به والدین خود و بویژه مادر دلبستگی پیدا کرده و جدا شدن از منبع اصلی دلبستگی در آنها و غیبت موضوع دلبستگی باعث ایجاد واکنشهای اعتراض، ناامیدی و افسردگی و اضطراب در کودک میشود که این شرایط انطباق با پدر یا مادر جدید را دشوار خواهد کرد.
بهرامیزاده ادامه داد: در این شرایط اگر جدایی از فرد مراقبتکننده بسیار طولانی نشود، اضطراب کودک رفع میشود و والدین جدید میتوانند با انجام مراقبت دلسوزانه منبع جدیدی برای دلبستگی کودک شوند.
وی با اشاره به اینکه در بسیاری از منابع این مدت شش ماه ذکر شده است، افزود: بعد از این مدت والدین جدید باید تلاشهای پررنگتری را به منظور ایجاد رابطه با کودک جدید انجام دهند.
بهرامیزاده ادامه داد: در اینجاست که شخصیت فردی که قرار است والد جدید کودک بشود، وارد صحنه میشود. از این رو تعامل وضعیت دلبستگی کودک و شخصیت والد جدید با یکدیگر شرایطی را رقم میزنند که در نهایت سلامت روانی کودک، والد جدید و حتی آسیبشناسی آنها را تعیین خواهد کرد.
این مدرس دانشگاه خاطرنشان کرد: والد جدید باید قبل از ازدواج با شخصی که دارای فرزند است، تکلیف خود را با این موضوع روشن کرده باشد و در واقع این مسئله را پذیرفته باشد.
وی ضمن تأکید بر این نکته که والد جدید باید صبور باشد، تصریح کرد: والد جدید باید صبر کند تا فرآیند دلبستگی جدید به آرامی طی شود و نباید انتظار داشته باشد که همه چیز سریع تمام شود، چراکه این فرآیند تدریجی است و والد جدید باید به طرق مختلف شرایط آن را فراهم کند.
بهرامیزاده گفت: اگر والد جدید پذیرای کودک نباشد، قادر نخواهد بود به منبع دلبستگی جدیدی برای کودک تبدیل شود. در این وضعیت کودک به احتمال زیاد در معرض انواع آسیبهای روانی از قبیل اضطراب، افسردگی و تنهایی قرار میگیرد.
وی اضافه کرد: علاوه بر این، عدم شکلگیری دلبستگی، روابط آتی کودک را هم با والدین خود و هم با دیگران مختل خواهد کرد.
این دانشجوی دکتری روانشناسی موضوع تأثیرگذار بعدی را کیفیت رابطهای دانست که کودکان با والدین اصلی خود دارند و گفت: اگر رابطهی آنها با والدی که در حال حاضر با او زندگی میکنند و قرار است به همراه او وارد زندگی جدید شوند، رابطهی مناسبی باشد، آنگاه شکلگیری رابطه با والد جدید نیز خیلی دشوار نخواهد بود.
وی اظهار کرد: دلیل این امر این است که وقتی کودک مشاهده کند که والد اصلی رابطه خوبی با فرد جدید دارد آن رابطه را امن ارزیابی میکند و خود را با آن شرایط تطبیق میدهد.
بهرامیزاده عنوان کرد: البته این شرایط به ندرت رخ میدهد زیرا کودک معمولاً به خاطر جدا شدن والدین اصلی خود ممکن است نسبت به آنها خشم و تنفر داشته باشد که این خشم و تنفر به رابطه با فرد دیگر نیز دامن میزند. بنابراین هم والد اصلی و هم والد جدید هر دو مسئولیت شکلگیری دلبستگی مجدد با کودک را به عهده دارند نه فقط والد جدید.
وی خاطرنشان کرد: این موضوع بویژه زمانی اهمیت پیدا میکند که سن کودک تقریباً بالا باشد. به طور کلی والد اصلی و والد جدید باید با یکدیگر در این زمینه همکاری مناسبی داشته باشند.
بهرامیزاده در ادامه با بیان اینکه رابطه کودک با والدی که در حال حاضر جدا از او زندگی میکند نیز عامل مهمی در شکلگیری رابطهی جدید است، افزود: اگر سن کودک بالا باشد، بدیهی است که نیاز خود به والد قبلی را بیان خواهد کرد.
این مدرس دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه شیوهی بیان کودکان نیز معمولاً بیشتر از این که کلامی باشد، رفتاری است، افزود: والدین جدید باید نسبت به این موضوع آگاه باشند که رفتارهای دردسرساز کودک ممکن است بیان نیاز وی به والد قبلی خود باشد. در این شرایط بهتر است به نیاز کودک توجه شود.
وی تصریح کرد: نکته آخر این است که آیا قرار است کودک به همراه یکی از والدین خود با کسی زندگی کند که پدرخوانده یا مادرخوانده نامیده میشود.
بهرامیزاده عنوان کرد: در سنین پایین معمولاً کودک اوقات بیشتری را با مادر خود سپری میکند، بنابراین زمانی که مادر اصلی کودک وجود دارد و فرد جدید پدرخوانده است، مدت زمان بیشتری لازم است تا کودک با پدرخواندهی خود انطباق پیدا کند، اما زمانی که والد جدید مادرخوانده است و کودک باید زمان بیشتری را با او باشد باید تمام موارد فوق را مد نظر قرار داد.
این مدرس دانشگاه تهران در پایان تأکید کرد: در مواردی که احساس میکنید نمیتوانید کودک و رفتارهای او را مدیریت کنید و یا زمانی که احساس خستگی و ناامیدی کردید، بهترین کار مراجعه به روانشناس است.
ایسنا