فرازهایی از رهنمودهای رهبر معظم انقلاب؛
شفاآنلاین- رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنانی با بیان این که تاریخ امیرکبیر را فراموش نمی کند، به دولتمردان سفارش کرد که حتی یک روز از دوره چهار ساله مسئولیت خود را نیز غنیمت شمارند.
به گزارش شفا آنلاین،شما چهار سال، یعنی حدود 1450 روز وقت دارید. هر روزی که میگذرد، یکی از
این عددها برداشته میشود و مجموعه به صفر نزدیک میشود. هر یک روزتان
غنیمت است. این 1450 روز، چشمانداز و گستره وسیعی است. برای این مدتِ
نسبتاً طولانی خیلی کارها میشود کرد.
امیرکبیر که یک چهره ماندگار
در تاریخ ماست و واقعاً کارهای بزرگی هم کرده، همه حکومت او سه سال بود؛
یعنی یک سال از مدتی که بناست علیالعجاله شما در این مسئولیت مشغول باشید،
کمتر است؛ اما آنقدر این کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ امیرکبیر را
فراموش نمیکند والّا قبل از اینکه بیاید در راس صدارت قرار بگیرد و بعد
که به کاشان تبعید شد، دیگر چیزی در پرونده او وجود ندارد؛ همین سه سال
است.
بنابراین، این چهار سال وقت کمی نیست؛ یک گستره طولانی است. از
الآن که شما شروع کنید و به آفاق بلندی که جلوی چشم دارید، نگاه کنید، همه
کار میتوانید انجام دهید. روزی خواهد رسید که شما وقتی به جلوی رویتان
نگاه میکنید، میبینید دیگر فرصتی باقی نمانده؛ مثلًا سه ماه یا شش ماه
مانده. در آن سه ماه و شش ماه، دیگر نمیشود کار جدی انجام داد؛ مگر
استمرار و به نتیجه رساندن این کارها.
از الآن به فکر باشید و یک
روز را هم غنیمت بشمارید؛ یعنی یک روز هم نباید هدر برود. این طور نباشد
که بگوییم چهار سال وقت هست؛ إن شاء اللّه سرِ فرصت به کار میرسیم؛ نه، از
همین روز اول و ساعت اول باید کار را به طور جدی شروع کنید.
چون
میدانم نیتهایتان خوب و خدایی است و برای خدمت وارد این مقوله شدهاید،
مطمئنم که اگر إن شاء اللّه همین نیت را برای خودتان حفظ کنید، خدای متعال
کمک خواهد کرد. البته بدانید حفظ نعمت بمراتب مشکلتر از کسب نعمت است. در
قرآن میگوید: «انّ الّذین قالوا ربّنا الله ثمّ استقاموا». فقط «ربّنا
الله» گفتن کافی نیست؛ «ثمّ استقاموا» هم لازم است؛ آن وقت «تتنزّل علیهم
الملائکة».
استقامت کردن اساس کار است و الّا یک وزنه سنگین را آدم
ضعیفی مثل بنده هم ممکن است بردارد و یک لحظه سر دست بلند کند؛ لیکن
نمیتواند نگه دارد؛ آن را میاندازد. قوی و کننده کار، کسی است که بتواند
این وزنه سنگین را ظرف مدت لازم سرِ دستش نگه دارد.
خیلی از ماها
نیتهایمان خوب است و با نیت خوب وارد میشویم؛ اما نمیتوانیم این نیت را
نگه داریم؛ این نیت در اثنای راه به موانعی برخورد میکند؛ سایش پیدا
میکند؛ کمرنگ و ضعیف میشود و احیاناً یک جاذبه قویِ معارضی دل را- که
جایگاه نیت، دل است- به سوی خودش جذب میکند؛ یکوقت نگاه میکنید،
میبینید اصلًا نیت رفت؛ نیت یک چیز دیگر شده؛ آن وقت راه انسان عوض
میشود.
اگر میبینید بعضیها «ربّنا الله» را گفتند، اما امروز به
جای کعبه رو به بتکده دارند؛ شعارِ خوب را دادند، اما امروز 180 درجه در
جهت عکس آن شعار حرکت میکنند، عاملش این است؛ نتوانستند نگه دارند. چرا
نتوانستند؟ چون در اثنای راه، جاذبهها پیدا میشود.
لابد شنیدهاید
که کسی نیت کرد چهل روز ریاضت بکشد؛ اما روز دوم، روز پنجم، روز بیستم
ناگهان عوامل شیطانی شروع به دخالت کردند؛ زنی با این چهره وارد شد، غذایی
با آن شکل جلویش گذاشته شد؛ پولی به آن صورت به او عرضه شد؛ لذا نتوانست
خودش را نگه دارد؛ بنابراین تسلیم شد و زحمات آن بیست روز و سی روزی هم که
قبلًا کشیده بود، باطل شد. اینها ممکن است واقعیت داشته باشد؛ اما اگر
واقعیت هم نداشته باشد، مفهوم نمادین آن برای ما درسآموز است.
* از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با اعضای هیات دولت در هشتم شهریور1384