به گزارش شفا آنلاین:درست در روزهایی که برای تعطیلی مدارس، دانشگاهها و ادارات دولتی و حتی بانکها بهدلیل شدت آلودگی هوا تصمیمگیری میشود و تهرانیها هر روز صبحشان را با آسمانی کدر و تیره شروع میکنند، میزگردی با موضوع «انرژی، آلایندهها و صنعت» از سوی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف با همکاری انجمن علمیـ فرهنگی رسانا برگزار شد تا درباره عوامل موثر بر آلودگی هوا و مصرف انرژی صحبت شود.
کاهش شدید دما و احتمال پایداری هوا و
همچنین افزایش آلایندهها در هفته پیشرو هم ادامه دارد و نگرانی از شرایط
بالا رفته. حالا رئیس سازمان حفاظت محیطزیست میگوید که اطلاعات
ایستگاههای سنجش آلودگی هوا بهدلیل تحریمها و ناتوانی در کالیبراسیون
ایستگاهها، بهروز نیست. یعنی با وجود 200 پایگاه سنجش، اطلاعات درستی از
میزان آلایندگیهای هوا وجود ندارد.
شینا انصاری، رئیس سازمان حفاظت محیطزیست صحبتهایش را با موضوع امنیت انرژی و لزوم در نظر گرفتن ملاحظات محیطزیستی در سیاستگذاریها شروع کرد. به گفته او، کشور با ناترازی جدی در بحث انرژی، همچنین تشدید آلودگی هوا بهویژه در فصل سرد سال مواجه است: «ناترازی در انرژی باعث شده تا در صنایع از سوختهای سنگین مانند مازوت استفاده کرد.
این سوخت منجر به تشدید آلایندهها میشود. بنابراین امنیت انرژی به این معنی نیست که انرژی بهصورت بیوقفه و بدون اختلال در دسترس باشد. سیاستگذار باید بهنحوی سند امنیت انرژی را تدوین کند که حتماً در آن ملاحظات محیطزیستی در نظر گرفته شود، در غیر اینصورت خروجی سیاستگذاری که تنها به این مسئله متکی باشد که انرژی به هر قیمتی تامین شود، حتی به قیمت نادیده گرفتن محیطزیست، منجر میشود تا در میانمدت و بلندمدت، سلامت و محیطزیست مردم تحتتاثیر قرار گیرد. تامین امنیت انرژی بدون لحاظ کردن محیطزیست شاید در کوتاهمدت قابل توجه باشد اما در میانمدت مضرات بسیار زیادی دارد و حتی میتواند سیاستگذار را ناگزیر کند که در هدفگذاریهایش تجدیدنظر کند.»
انصاری بر این نظر است که حکمرانی درست مستلزم این است که سیاستگذار از ابتدا دید جامع و همهجانبهنگر داشته باشد و مسائل محیطزیست را در کنار سایر مسائل تامین انرژی لحاظ کرده و بر همین اساس هم سند امنیت انرژی را تدوین کند. او ادامه صحبتهایش را با تاکید بر موضوع سیاستگذاری یکپارچه در حوزه انرژی، صنعت و محیطزیست ادامه داد و گفت: «سیاستهای حمایتی که ما در دهههای گذشته داشتیم و مسائل و مشکلاتی که در حوزه محیطزیست با آن مواجه بودیم، حاصل انباشت مشکلاتی است که در ادوار گذشته در بیش از چهار یا پنج دهه رخ داده است.
سیاستهای حمایتی دهههای گذشته برای حفظ سطح تولید صنعتی برای مقابله با اثرات تحریمهای اقتصادی بهویژه در حوزه قیمتگذاری معاملههای انرژی منجر شده تا ناکارآمدی در بخش صنعت انباشت شود و شاهد اثرات سوء آن باشیم. ما در کشور صنایع آلاینده بسیاری داریم که باعث تشدید آلایندهها و انتشار گازهای گلخانهای شدهاند. برخی از صنایع ما هم با اینکه دوست دارند در مسیر محیطزیست حرکت کنند اما بهدلیل فرسودگی بخشهای تولید و پرمصرفی تجهیزات صنعتی، همچنین بهدلیل انتشار آلایندههای هوا در غیاب سیستمهای کنترلی و مصرف و ضریب انتشار بالایی که ما در خودروهای تولیدی داریم، نیازمند بازنگری در سیاستهای مربوطه هستیم. ما باید حکمرانی یکپارچهای در این زمینه داشته باشیم.»
او در ادامه با اعلام اینکه ناترازی گاز طبیعی در بنزین و برق، ارتباط مستقیمی با حوزه محیطزیست و تشدید آلایندگی هوا دارد، توضیح داد: «این مسئله بحرانی است که هرسال ابعاد گستردهتری به خود میگیرد. ما در فصل سرد سال با ناترازی گاز طبیعی بهعنوان سوخت پاک مواجهایم که منجر میشود صنایع و نیروگاهها به سمت سوخت جایگزین مثل نفت، گاز و نفت کوره با محتوای گوگرد بالا رو بیاورند. این مسئله با انتشار ذرات معلق و دیاکسید گوگرد همراه است.
در حال حاضر در کلانشهرهایی مانند اراک، اصفهان و کرج، 16 نیروگاه بخاری داریم که ناگزیرند در این فصل از سال، از سوخت سنگین استفاده کنند و بعضاً بهدلیل اینکه جانمایی و استقرار این نیروگاهها در محدودههای مسکونی شهری است، بهطور مستقیم شهروندان از آلودگی ناشی از انتشار آلایندههای خطرناک مثل دیاکسید گوگرد و ذرات معلق متاثر شوند.»
براساس اعلام او، ناترازی بنزین و تطابق نداشتن بین تولید، عرضه و تقاضا در کشور، منجر به کاهش کیفیت انرژی شده است. براساس قانون هوای پاک، سازمان محیطزیست، سازمان ملی استاندارد و... موظف به اندازهگیری سوختهای وارداتی هستند و آنها باید این سوختها را پایش و اندازهگیری کنند. اما متاسفانه بخشی از این پارامترها با شاخصهای استاندارد مطابق نیست و این موضوع در سوخت بنزین منجر به انتشار آلایندهها از طریق خودروها میشود.»
براساس اعلام رئیس سازمان محیطزیست،در فصل تابستان هم کشور با ناترازی برق مواجه است که منجر به بهرهگیری حداکثری از ظرفیت نیروگاههای کشور میشود و به شبکه برق فشار وارد میکند: «استفاده از سوختهای جایگزین با محتوای گوگرد بالا، منجر به انتشار آلایندگی میشود. در فصل گرم سال بهدلیل ناپایداری هوا، با آلایندهها مواجهایم اما نه بهاندازه فصل سرد. به هر حال ناگزیریم از سوخت سنگین مثل نفت کوره استفاده کنیم که آلودگی را بیشتر میکند.»
او با اعلام اینکه ناترازی انرژی منجر به خاموشی و ایجاد محدودیت برای فعالیت صنایع و شهرکهای صنعتی میشود، ادامه داد: «درنهایت این ناترازیها اثرات اقتصادی دارد که با الزام رونق تولید در تضاد آشکار است، از طرف دیگر خاموشیهای مکرر میتواند منجر به آسیبهای جدی به تجهیزات صنعتی شود و مشکلات را بیشتر کند.»
مشارکت تمام دستگاهها برای حل مشکل ناترازی انرژی، موضوع دیگری است که انصاری به آن اشاره کرد. به گفته او، یکی از راهکارهای برونرفت از این وضعیت، مشارکت تمام دستگاههاست. همانطور که در برنامه هفتم توسعه به ناترازی انرژی تاکید شده و باید برای آن اقدامات عاجلی صورت گیرد: «یکی از راهکارها، استفاده از انرژی تجدیدپذیر مثل انرژی خورشیدی و انرژی باد است که در ماده 12 رفع موانع تولید و ماده 19 قانون هوای پاک، به آن تاکید شده. همچنین در برنامه هفتم توسعه هم مورد اشاره قرار گرفته است، بهطوریکه باید تا پایان این برنامه، 12 هزار مگاوات برق از محل انرژیهای تجدیدپذیر تامین شود.»
ارتقای کیفی و استانداردسازی سوخت مایع مورد استفاده در پالایشگاههای کشور، راهکار دیگری است که از سوی این مسئول عنوان شد: «کاهش فلرینگ در مناطق عملیاتی نفتی، جزو موضوعاتی است که در اسناد بالادستی ازجمله قوانین استانداردسازی سوخت آمده و در ماده 45 برنامه هفتم توسعه هم به آن تاکید شده است. اگر بتوان برای این اقدامات از دانش فنی استفاده کرد، قطعاً میتواند اثرگذار باشد.
موضوع بعدی هم افزایش راندمان نیروگاهی ما با استفاده از به مدار آوردن واحدهای بخار نیروگاههای سیکل ترکیبی، همچنین اجرای استاندارد معیار مصرف سوخت در خودروهای سواری است که میتواند در زمینه ناترازی بنزین کمککننده باشد. اگر ما میخواهیم از سوخت مازوت بهویژه در سکونتگاههای شهری استفاده کنیم، مسئله سولفورزدایی از مازوت، موضوع بسیار مهمی است. سولفور مازوتی که استفاده میشود بین 3/5 تا 5 درصد است درحالیکه استانداردها بر هشتدهم درصد تاکید میکنند. کاری که دانشگاهها باید انجام دهند این است که طرحهای گوگردزدایی توسط شرکتهای دانشبنیان و دانشگاهها بهعنوان راهکاری برای کاهش مشکلات، تدوین شود.»
انصاری در ادامه صحبتهایش با اشاره به وضعیت آلودگی هوا در پایتخت تاکید کرد که جذابیتهای زندگی در شهرهای بزرگ آنقدر زیاد است که منجر به تجمع جمعیت در آن شده است: «مهاجرت از مناطق روستایی و مرزی به تهران و ایجاد سکونتگاههای غیررسمی، تجمع دانشگاهها، مراکز درمانی و آموزشی و... علتالعلل مشکلات محیطزیستی شهر تهران است. درست است که سازمان حفاظت از محیطزیست، نظارتی و حاکمیتی است اما اینکه بخواهد در تمام بخشها ازجمله ناترازی و بحران انرژی، منابع آب و مشکل پسماندها، آلودگی هوا، مصرف آب و بهرهبرداری بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی و... ورود کند، امکانپذیر نیست و نیاز به همکاری بینبخشی دستگاهها دارد.»
او با برشمردن بحرانهای محیطزیستی به فرونشست زمین هم اشاره کرد: «ما با بحران خیلی جدیای مواجهیم و آن فرونشست زمین است. در طول سالهای زیادی بدون توجه، از منابع آب زیرزمینی برداشت کردهایم و حالا با بحرانی در این زمینه مواجهایم. از سوی دیگر با معضل صنایع آلوده مواجهایم. سازمان محیطزیست در جایی که به او ارتباط داشته، اقداماتی صورت داده. ما موافق بیان مشکلات هستیم و معتقدیم، نباید مسائل را از مردم مخفی کرد.»
یکی از موضوعات مطرحشده در این میزگرد، درستی اطلاعات ایستگاههای سنجش آلودگی هواست که شک و تردیدهای زیادی درباره آن وجود دارد. انصاری در پاسخ به این مسئله توضیح داد: «سوال میشود که چطور میتوان به اطلاعات و دادههای این ایستگاهها اتکا کرد؟ ما تلاش میکنیم این ایستگاهها اطلاعات درستی از کیفیت هوا بدهند. در حال حاضر بیش از 200 پایگاه سنجش کیفیت هوا در کشور وجود دارد و اعتقاد داریم که مردم حق دارند از کیفت هوای شهرشان باخبر شوند. اما ما مشکلاتی هم داریم. به هر حال کشور در شرایط تحریم بهسر میبرد، همچنین ایستگاههای ما نیاز به راهبری و کالیبرهشدن دارند تا در پنج پارامتر آنالیزهای درستی بدهند، درحالیکه نمیتوان این ایستگاهها را بهروزرسانی کرد.» به گفته او، از مراجع علمی خواسته میشود تا اگر توان دارند، پای کار بیایند.
از وزارت نفت طی جلسههای متعددی پیگیری شده تا سوخت مازوت مورد استفاده از استانداردهای لازم برخوردار شوند. یکی از حاضران در این نشست، درباره لزوم تصویب قوانین مرتبط سوال پرسید که انصاری پاسخ داد: «ما در کشور با انباشت قوانینی مواجهایم که در برنامههای توسعه پنجساله مدنظر قرار گرفتهاند اما بخش زیادی از آنها اجرا نمیشوند. ما قانون هوای پاک، مدیریت پسماند و... داریم که درست اجرا نمیشوند، برنامهها باید بلندمدت و میانمدت باشند اما همه به سمت راهکاری کوتاهمدت میروند.
قانون هوای پاک در سال 96 تصویب شد، بیش از 14 آییننامه اجرایی داشت اما با تغییرات مدیریتی، اجرای قوانین و برنامهها متوقف میشود و دوباره چرخ را از نو اختراع میکنند. ما برای تهران در سال 79، برنامه جامع کاهش آلودگی هوا را در هشتمحور داشتیم که این هشت محور هم مصوب شد، یکی از اقدامات قابلتوجه در آن، حذف سرب از سوخت و استانداردسازی خودروهای آن دوره و اجرای استاندارد یورو 2 بود، آلاینده شاخص ما در ابتدای دهه 80 برای شهر تهران، منوکسیدکربن بود که بسیار سمی است اما با اقدامات حداقلی تا اواخر دهه 80 منوکسیدکربن حذف شد و ذرات معلق جای آن را گرفت؛ آن هم بهدلیل افزایش استفاده از خودروهای سواری بود. این برنامهها با تغییر مدیریتها، متوقف و حتی کارگروه آلودگی هوا هم غیرفعال شد.»
او ادامه داد: «قوانین بهخوبی نوشته میشوند اما برای اجرا به زمان نیاز دارند و در زمان مقرر دنبال نمیشوند و زمانیکه مثل حالا به آلودگی هوا برمیخوریم، دنبال برنامههای مقطعی و کوتاهمدت مثل تعطیلی، زوج و فرد کردن خودروها و... هستیم. اینها مُسکن هستند، نه راهکار پایدار.»
هاشم اورعی، عضو هیئتعلمی دانشکده مهندسی برق دانشگاه شریف، نفر دومی بود که در این میزگرد صحبت کرد. صحبتهای او با نقلقولی از محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی در روزهای اخیر، شروع شد: «آقای قالیباف چند روز پیش اعلام کرد که روزانه بین 25 تا 30 میلیون لیتر سوخت مایع از کشور قاچاق میشود. این را هم ادامه داد که تردید نکنید این قاچاق سازمانیافته است.
البته نیکزاد، نایبرئیس مجلس، در جای دیگری اعلام کرد که بنزین یکی از ابزارهای استکبار برای ملت ایران است و اجازه گرانشدن بنزین را به دولت نمیدهیم. درحالیکه رئیس مجلس گفته بود که اجازه افزایش قیمت بنزین با دولت است و از نظر قانونی مجلس این وظیفه را به دولت سپرده است. حالا به این صحبتها باید موضوعی که فرمانده مرزبانی فراجا اعلام کرد را هم اضافه کنیم. او گفت که در سال جاری، موفق شدیم جلوی 20 میلیون لیتر قاچاق سوخت مایع را بگیریم و آنها را کشف و ضبط کنیم.
من حساب کردم و دیدم تا 20 آذرماه که 270 روز از سال گذشته با در نظر گرفتن صحبتهای رئیس مجلس شورای اسلامی، این فرمانده مرزبانی توانسته در این مدت معادل 16 ساعت، جلوی قاچاق را بگیرد. بنابراین تا همین حالا سود ناشی از قاچاق سوخت مایع از کشور، 540 هزار میلیارد تومان بوده است؛ یعنی معادل کل کسری بودجه کشور. به ساعت حساب کنیم، میشود 60 هزار میلیارد تومان و دقیقهای میشود دو میلیارد تومان.» او در ادامه این توضیحات به صحبتهای قالیباف بازگشت و گفت با این اعداد، میتوان به حرفهای آقای قالیباف رسید که گفته، این میزان قاچاق نمیتواند اتفاقی باشد و دیگر نمیتوان اسمش را قاچاق گذاشت: «بیشتر به نظر میرسد بنزینی که ما مصرف میکنیم، قاچاق باشد تا آن چیزی که از کشور خارج میشود.
در جایی هم شنیدم که برای این میزان قاچاق از صادرات حکومتی یاد کرده بودند. هرچه که هست، این اعداد من را با این تردید مواجه کرده که نکند رابطه علت و معلولی، عکس آن چیزی است که ما فکر میکنیم. یعنی اینطور نیست که در نگاه اول فکر میکنیم انرژی ارزان است، پس قاچاق میشود. شاید ما لازمالقاچاق هستیم، به همین دلیل انرژی را ارزان نگه میداریم تا به آن هدف اصلی که علت است، برسیم. شاید ارزانی انرژی معلول است، نه علت.»
او در ادامه به صحبتهای رئیس سازمان حفاظت از محیطزیست اشاره کرد؛ جایی که او از امنیت انرژی صحبت کرد: «امنیت انرژی ما بهصورت اتفاقی به این مرحله نرسیده. در سال 64، 35درصد برق ما وابسته به گاز بود. در آن زمان این عدد برای دنیا 14 درصد بود. در همان سالها انرژی تجدیدپذیر در ایران و جهان، صفر درصد بود. حالا اما میزان وابستگی جهان به گاز از 14 درصد به 23 درصد رسیده است؛ چراکه گاز کمآلایندهترین سوخت فسیلی است. در سال 1401 وابستگی برق ما به گاز به 86 درصد رسیده است و امروز احتمالاً به 90 درصد رسیده.
در این میان انرژی تجدیدپذیر در جهان به 14 درصد رسیده و ما همچنان در وضعیت صفر درصد بهسر میبریم. ما نباید امنیت انرژی را بهعنوان یکی از آیتمهای سیاست و سند انرژی ببینیم، چراکه ما اصلاً سند انرژی نداریم که بخواهیم امنیت انرژی را از آن بگیریم. تمام مسئولان در وزارت نفت و نیرو، صبح تا شب به دنبال این هستند که زمستان و تابستان را رد کنند.»
او تاکید کرد که بهجای ناترازی انرژی باید از واژه بحران انرژی استفاده کرد: «بحران ما هرروز عمیقتر میشود. چون در سالهای اخیر، هرسال میزان تقاضا از تولید جلوتر و بالاتر میرود. آمار رسمی نشان میدهد که از مهرماه سال 1401 تا مهرماه 1402، میزان تقاضا برای برق، بهطور میانگین در شب و روز، به حدود 7 هزار مگاوات میرسد. در این یکسال که 7 هزار مگاوات افزایش تقاضا داشتیم، کل ظرفیت منصوبهمان 2235 مگاوات بوده، یعنی ما توانستیم تنها برای یکسوم افزایش تقاضا، ظرفیت ایجاد کنیم. وضعیت گاز از این هم نامطلوبتر است.»
به گفته او، ایراد اصلی در سیاستگذاری است؛ سیاستی که انواع حاملهای انرژی را از یک کالای تجاری به ابزار سیاسی تبدیل کرده است: «ما در مناظرات انتخاباتی دیدیم که همه وعده میدانند انرژی گران نمیشود. اما نکته اینجاست که من نگران دیروز و امروز نیستم. من نگران فردا هستم. رشد صنعتی ما در سند هفتم پیشرفت 8/5 درصد است و ما باید به این عدد برسیم؛ چون کشور ما راهی جز توسعه صنعتی ندارد، درحالیکه صنعت انرژی را میبلعد. به همین دلیل است که در تابستان نمیتوانیم برق تامین کنیم و در زمستان گاز. بنابراین چطور میتوانیم به 8/5 درصد رشد صنعتی برسیم.
براساس همین برنامه باید 12 هزار مگاوات انرژی تجدیدپذیر داشته باشیم، درحالیکه 20 سال است با انرژی تجدیدپذیر بازی میکنیم و کل ظرفیت منصوبه انرژی تجدیدپذیر کشور ما امروز 1320 مگاوات است. ما نمیتوانیم با تغییرات جزئی به عددهای مصوب برسیم، اما تحولی هم در مدیریت انرژی تجدیدپذیر، مدیریت اقتصادی و جای دیگری نمیبینیم.»
به گفته اورعی، سالانه حدود 250 میلیارد مترمکعب گاز، 350 میلیارد کیلووات ساعت برق و 126 میلیون لیتر بنزین بهصورت روزانه و 110 میلیون لیتر گازوئیل در کشور مصرف میشود. شرکت پخش فرآوردههای نفتی از واژه عرضه استفاده میکند، نه مصرف. چون بخشی را قاچاق میکنند. ارزش واقعی تمام اینها 180 میلیارد دلار است: «ما با اینها چه میکنیم؟ 360 میلیارد دلار میزان جیدیپی ماست، فقط 50 درصد تولید ناخالص داخلی ما صرفاً میزان انرژی است که مصرف میکنیم. میزان مصرف ما بهشدت بالاست، یعنی بهدرستی از انرژی استفاده نمیکنیم.»
محمد وصال، عضو هیئتعلمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف هم در این میزگرد ادامه صحبتهای اورعی را گرفت و گفت که چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما سالانه 180 میلیارد دلار را از دست میدهیم. با این هزینه چه کارها که میشد انجام داد: «شدت انرژی در تمام دنیا در حال کاهش است، تنها در ایران است که شدت انرژی در حال افزایش است، حتی در کشورهای نفتی هم شدت انرژیشان در حال کاهش است، اما برای ما زیاد میشود. از آنطرف تولید ناخالص داخلی هم در حال افت است، مصرف گاز و بنزین ما هر سال بالا میرود، اما ارزش حقیقی تولیدات، کم شده. ما بیشتر از آنکه تولید کنیم، مصرف میکنیم.»
به اعتقاد وصال، برای حلمسئله باید قیمت انرژی اصلاح شود: «هرچقدر زمان بگذرد، اصلاح قیمت هم سختتر میشود. طبیعتاً افرادی که کسب و کارشان به این مسئله بستگی دارد، متضرر میشوند، مثل پیکموتوریها یا سیستمهای ارسال خریدهای آنلاین، شرکتهای حملونقل مجبور به بالا بردن قیمتهایشان میشوند، پست گران میشود و...»
او در ادامه به موضوع ایستگاههای سنجش کیفیت هوا هم اشاره کرد و گفت که این ایستگاهها چندینسال است که راهاندازی شده اما نمیتوان به اطلاعات آن تکیه کرد: «موضوع ما شفافیت است، اطلاعات مربوط به آلایندگی صنایع هیچوقت عمومی نمیشود، حتی درباره گران کردن قیمت بنزین هم اطلاعات درستی داده نمیشود که اگر گران شود، شاید بتوانیم رفاه بیشتری کسب کنیم. این مسائل باید برای مردم تبیین شود.»