پیامدهای کاهش تابآوری اجتماعی بسیار نگرانکننده است. هنگامیکه افراد توان تحمل خود را از دست میدهند، واکنشهای احساسی و گاه افراطی نشان میدهند که میتواند به خانواده و جامعه آسیب برساند. این آسیبها بهویژه در کودکان و نوجوانانی که در فرآیند جامعهپذیری قرار دارند، تأثیرات منفی عمیقی بهجا میگذارد
کاهش تابآوری اجتماعی ریشه در عوامل مختلفی دارد. یکی از این عوامل، عملکرد نادرست برخی از افراد در سیستم حکمرانی است که با وعدههای غیرواقعی و بزرگ وارد میدان میشوند، اما در عمل نمیتوانند به انتظارات عمومی پاسخ دهند. این وضعیت، سرخوردگی و ناامیدی را در جامعه تقویت میکند و اعتماد عمومی را که یکی از پایههای اساسی سرمایه اجتماعی است، خدشهدار میسازد. زمانی که مردم مشاهده میکنند وعدهها محقق نمیشوند، نهتنها باور خود را نسبت به توانایی حل مشکلات از دست میدهند بلکه احساس میکنند تلاشهای فردی یا جمعی نیز بیثمر است. این حس بیقدرتی و یأس، فرسایش روانی افراد را در پی دارد و به کاهش تحمل آنان در برابر مشکلات منجر میشود. رسانهها نیز نقشی دوگانه در این میان ایفا میکنند. از یکسو میتوانند با آگاهیبخشی و ترویج ارزشهای مثبت، تابآوری اجتماعی را تقویت کنند. از سوی دیگر، برجستهسازی مشکلات و ارائه تصویری تاریک از آینده، میتواند حس ناامیدی و بیقدرتی را تشدید کند. این رویکرد، افراد را به این باور میرساند که تأثیرگذاری آنها در جامعه کمرنگ است و نمیتوانند نقشی در حل مسائل ایفا کنند. چنین شرایطی، نهتنها آسیبهای اجتماعی نظیر خشونت و پرخاشگری را افزایش میدهد بلکه زمینهساز گسترش رفتارهای ضدهنجار و کاهش سلامت روانی جامعه نیز میشود.
پیامدهای کاهش تابآوری اجتماعی بسیار نگرانکننده است. هنگامیکه افراد توان تحمل خود را از دست میدهند، واکنشهای احساسی و گاه افراطی نشان میدهند که میتواند به خانواده و جامعه آسیب برساند. این آسیبها بهویژه در کودکان و نوجوانانی که در فرایند جامعهپذیری قرار دارند، تأثیرات منفی عمیقی بهجا میگذارد. احساس آینده نداشتن در میان نسل جوان، افزایش خشونت خانگی، طلاق، اعتیاد، خودکشی و کاهش بهرهوری نیروی کار، ازجمله مشکلاتی است که در سایه کاهش تابآوری اجتماعی بروز میکند. حتی در فضای مجازی، بیاحترامیها و رفتارهای نامناسب گسترش مییابد، زیرا افراد توانایی مدیریت هیجانات خود را از دست دادهاند. برای مقابله با این معضل، توجه به آموزش و فرهنگسازی ضروری است. تابآوری یک فرایند تربیتی است که باید از دوران کودکی آغاز شود. آموزش مهارتهای زندگی مانند خودمراقبتی، حل مسئله و گفتوگو با کودکان و نوجوانان، نقش کلیدی در ایجاد جامعهای مقاوم و تاب آور ایفا میکند. خانوادهها و مدارس بهعنوان دو نهاد اصلی در تربیت نسل جدید، مسئولیت مهمی در این زمینه دارند. تقویت مهارت گفتوگو یکی از راهکارهای مهم است که باید به آن توجه ویژه شود. گفتوگو نهتنها در سطح خانواده بلکه در تمام لایههای جامعه باید به یک فرهنگ تبدیل شود. افراد باید بیاموزند که خشونت و لجبازی راهحل مشکلات نیست و اختلافات را میتوان با آرامش و تعامل حل کرد. رسانهها، بهویژه صداوسیما، میتوانند نقش مهمی در ترویج فرهنگ گفتوگو ایفا کنند. با ارائه برنامههای آموزشی و ترویجی در این زمینه، میتوان سرمایه اجتماعی را بازتولید و اعتماد عمومی را تقویت کرد. این دو عامل از اساسیترین مؤلفههای یک جامعه تابآور هستند. همچنین، سازمانهای مدنی و نهادهای غیررسمی میتوانند با برگزاری جلسات آموزشی و نشستهای اجتماعمحور، زمینههای لازم برای آموزش مهارتهای زندگی را فراهم کنند. تولید محتوای آموزشی نیز میتواند به افزایش آگاهی عمومی و تقویت صبر و بردباری در مواجهه با مشکلات کمک کند.
یکی از ریشههای کاهش تابآوری اجتماعی، مشکلات اقتصادی و معیشتی است. بیکاری و فقر، همراه با ضعف در مهارت حل مسئله، تحمل افراد را کاهش میدهد و به پرخاشگری و درگیریهای اجتماعی منجر میشود. بنابراین، تقویت تابآوری اجتماعی مستلزم تلاشهای مشترک نهادهای رسمی و غیررسمی است. عمل به وعدهها، بهبود وضعیت معیشتی مردم، افزایش رفاه عمومی و فراهم کردن بسترهای مناسب برای گفتوگو، میتواند زمینهساز کاهش آسیبهای اجتماعی و افزایش تابآوری باشد. درنهایت، جامعهای که تابآوری خود را از دست بدهد، با رفتارهای ضد هنجار، ضد قانون و حتی ضد ارزشهای اخلاقی مواجه خواهد شد. برای جلوگیری از این وضعیت، تقویت سرمایه اجتماعی، افزایش اعتماد عمومی و آموزش مهارتهای زندگی امری ضروری است. این فرایند زمانبر است، اما با سرمایهگذاری بر آموزش و فرهنگسازی، میتوان نسلی تابآور تربیت کرد و جامعهای پایدار و سالم ساخت.