کد خبر: ۲۷۴۳۹۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۳ - ۰۳ اسفند ۱۳۹۹ - 2021February 21
پس از دو ساعت انتظار در صف تحویل بار، در گیشه صدور بلیت، از همه تعهد با اسم و امضا گرفتند که برای یک هفته با هزینه شخصی در هتل نزدیک فرودگاه قرنطینه و دو بار به فاصله سه روز با هزینه شخصی تست «پی‌سی‌آر» کرونا بشویم

شفاآنلاین>سلامت> وقتی پس از چندماهی تأخیر در میانه آلودگی زمستانی هوای تهران، راهی انگلستان بودم، نمی‌دانستم با ظهور کرونای انگلیسی با پروازی که گویا از روی اکراه بر اثر فشار مسافران سرگردان منتظر در انگلستان ترتیب داده شده بود، برمی‌گردم.

هواپیمایی ملی هما نیز سنگ تمام گذاشت. حداقل از هر مسافری 10 میلیون تومان هم اضافه دریافت کرد. مشاهده خیل عظیم مسافران منتظر در صف تحویل بار، به جز تعداد زیاد کودکان غیرقابل شمارش زیر هشت سال، همه با تست منفی معتبر «پی‌سی‌آر» در دست، در نوع خود بی‌نظیر بود. البته تعدادی افراد مثل من هم بودند که واکسن هم دریافت کرده بودند.

پس از دو ساعت انتظار در صف تحویل بار، در گیشه صدور بلیت، از همه تعهد با اسم و امضا گرفتند که برای یک هفته با هزینه شخصی در هتل نزدیک فرودگاه قرنطینه و دو بار به فاصله سه روز با هزینه شخصی تست «پی‌سی‌آر» کرونا بشویم؛ اما اگر وضع این‌همه خطرناک بود، پس چرا شرکت هواپیمایی هما پیش‌قدم نشده و برای حفظ رعایت فاصله اجتماعی مسافر کمتری نپذیرفته یا اگر این بچه‌های قد و نیم‌قد که تست کرونا هم لازم ندارند، ناقل ویروس باشند، چه تضمینی برای انتشار‌نیافتن ویروس نوع انگلیسی است؟

ابتدا در هواپیما پرسش‌نامه‌ای به دست ما دادند که زیر آن نوشته بود این ورقه را به مأموران بهداشت ارائه بدهید که تست بشوید، نتیجه تست در منزل به شما اعلام خواهد شد. اگر مثبت بودید، در منزل خود را قرنطینه کنید؛ اما اگر این پرسش‌نامه درست است، پس آن امضای کذایی برای قرنطینه یک‌هفته‌ای چه معنایی دارد؟ این دوگانگی باعث شد که عده‌ای در هواپیما با هم شرط‌بندی کنند که کدام اتفاق در انتظارشان است؟ به خانه می‌روند یا با هزینه شخصی در هتل قرنطینه می‌شوند؟ بعد از شش ساعت که هواپیما به زمین نشست، همه ذوق داشتند تا هرچه زودتر بارهای دستی خود را بردارند و پا به وطن بگذارند؛ اما هنگام خروج، پای اولین پله هواپیما اوضاع را متفاوت دیدند. پاسپورت‌ها به دست مأموران ملبس به لباس تیره حفاظتی لابد در مقابل ویروس انگلیسی، بازرسی و به گرو گرفته می‌شدند و مسافران بدون پاسپورت از میان اسکورت مأموران پلیس به داخل اتوبوس‌های کهنه از انبار بیرون کشیده‌شده هدایت می‌شدند و از اجرای این عملیات دلیرانه گازانبری پلیسی و واکنش‌های مسافران پریشان‌احوال و مضطرب عکس و فیلم گرفته می‌شد.

از قیافه هاج‌و‌واج خودم بشخصه شاید علاوه بر فیلم‌برداری از نمای دور چند عکس شخصی تکی هم گرفتند. قبل از سوارشدن به اتوبوس از مأموران اجازه خواستم تا از تنها مأمور بهداشتی که خانمی نحیف‌الجثه به‌عنوان ناظر عملیات در کناری ایستاده بود، به‌عنوان یک پزشک بپرسم آیا این شیوه درستی برای مبارزه با ویروس کرونای انگلیسی است؟

ایشان با مظلومیت گفتند: این‌طوری دستور دادند! ما بی‌تقصیریم! ما را با اسکورت پلیس، دم در هتل باشکوهی پیاده کردند. هنگامی که در صف انتظار پذیرش در سرسرای هتل بودم، متوجه شدم که ما وارد هتل پنج‌ستاره نووتل شده‌ایم. آقایی با صدای بلند و مقتدرانه‌ای اعلام کرد که اینجا یک هفته میهمان ما خواهید بود و نفری چهار‌میلیون‌و‌نیم نیز هزینه شما خواهد بود و هزینه دو بار تست کرونا را هم باید جداگانه بپردازید! با وجود تعداد زیاد مسافران، ساعت دو‌ونیم صبح بود که راهی اتاقم در طبقه دوم هتل شدم. همه درهای اتاق طبقه خالی از مسافر، باز بود و کارت الکترونیکی که به من داده بودند، چراغ‌های اتاق با در باز را روشن نمی‌کرد؛

حتما اگر در اتاق هم بسته بود، باز نمی‌شد. مجددا برگشتم و کارت دیگری گرفتم که این بار شانس آوردم چراغ‌ها روشن شد. متوجه شدم که اتاق‌ها پنجره شیشه‌سنگی غیر قابل گشودن دارند و تهویه اتاق‌ها هم کار نمی‌کند و اتاق در‌بسته گرمای دم‌کرده کلافه‌کننده‌ای دارد. طراحی هتل بر‌اساس تهویه مطبوع بدون پنجره باز ساخته شده؛ ولی مدیریت هتل بی‌مشتری پنج‌ستاره که به مشتری صد نفر به بالا رسیده، پیش‌بینی لازم برای تأمین تهویه اتاق‌ها برای افراد در قرنطینه کرونای انگلیسی را نکرده است. صدای اعتراض مسافران از این معضل اساسی بلند می‌شود؛ اما درنهایت چاره‌ای ندارند که فعلا همه در اتاق‌های‌شان را با یک لنگه کفش باز بگذارند تا بتوانند نفس بکشند. ساعت هفت‌ونیم صبح در اتاق را می‌کوبند که برای تست آمده‌ایم.

در حالت خواب و بیدار تست می‌گیرند، برای «پی‌سی‌آر» و مبلغ 230 هزار تومان بابت تست دریافت کرده و خداحافظی می‌کنند و می‌روند. حال ماجرای پرتعب تحویل چمدان‌ها در صبح بعد بماند (چمدان من گم شده بود). قرار است روز دوم، نتیجه تست‌ها را اعلام کنند و روز سوم تست دوم را بگیرند. سر‌و‌صدای مسافران به علت هوای غیر‌قابل تنفس در اتاق‌ها به‌ویژه در طول روز باعث می‌شود که اجازه دهند تا مسافران مشکوک به ویروس انگلیسی دائما در لابی هتل در حال گفت‌وگو با همدیگر یا با کارکنان هتل و مأموران حراست باشند و برای هواخوری در اطراف هتل قدم بزنند و اکسیژن لازم برای تحمل بقیه اوقات در اتاق‌های بدون تهویه را داشته باشند و عده‌ای معدود هم احتمالا بنا به روابطی که داشته‌اند، بتوانند از هتل خارج شوند و بعد به طریقی متفاوت پاسپورت‌های خود را دریافت کنند؛ ولی به جای اینکه نتیجه تست را به افراد اعلام کنند، دو روز بعد از تست اول اعلام می‌کنند که 10 نفر مثبت بوده‌اند؛ ولی نمی‌گویند آنها چه کسانی هستنند تا با دیگران نلولند و بقیه را مبتلا نکنند. جو امنیتی و بی‌اعتمادی و از طرف دیگر تظاهر به همکاری، خوشدلی، کمک‌رسانی و رفاقت تصنعی، پروبال می‌گیرد. مسافران به خودشان نیز اعتماد ندارند و اغلب اعتراضات‌شان را قورت می‌دهند. روز سوم هم فرا می‌رسد.

از تست دوم خبری نیست، می‌گویند تست حرارت را چک می‌کنند، آن‌هم به طور انتخابی! خبری نمی‌شود. مأموران بهداشت که گاهی سروکله‌شان پیدا می‌شود، هم راست نمی‌گویند یا نمی‌دانند راست چیست تا چه برسد به مأموران حراست هتل. روز پنجم فرا می‌رسد. قول و قرار این است که تست دوم در این روز انجام می‌شود؛ ولی خبری نیست. روز ششم دیگر از تست حرف نمی‌زنند و همه‌اش وعده می‌دهند که تا فردا صبح خبر می‌دهند که ساعت دو بعدازظهر پاسپورت‌های‌تان را دریافت و هتل را ترک کنید. ما قرار است فردا هتل نووتل پنج‌ستاره‌ای را ترک کنیم که در کنار هتل ایبیس چهار‌ستاره در دوران برجام و احتمال رونق گردشگری با سرمایه خصوصی حاصله از رانت دولتی (به نقل از مشرق‌نیوز اسفند ۱۳۹۴) از سوی شرکت توریستی آریا زیگورات با همکاری گروه هتلداری اکور فرانسه در زمینی به مساحت 31 هزار متر با هزینه ۷۰۰ میلیارد تومان ساخته شد. با وجود تحریم و اوضاع کساد مسافر، حال کرونای انگلیسی شاید نعمتی باشد برای پرکردن اتاق‌های بی‌کیفیت با مدیریت ناکارآمد برای رفع ضررها در بی‌سامانی فعلی اقتصادی؛ چون طبق اخبار رسمی، از روز دوم قرنطینه ما در هتل پنج‌ستاره کذایی، کرونای با جهش انگلیسی مدت‌هاست در کشور در گردش است.

البته شاید ما نیز باید غرامت سفر خارجی خود را برای راه‌افتادن کسب‌وکار هتلداری و بیزینس گردشگری در حال ورشکستگی بپردازیم. مایه تأسف است که چنین عملیاتی فقط ریشه اعتماد در مغز آدم‌های این دیار را می‌خشکاند؛ یعنی نمی‌گذارد بدن هم‌وطنان ما برای حفظ اعتماد جمعی اکسی‌توسین ترشح کند. از طرف دیگر راه را باز می‌کند تا انواع تئوری‌های توطئه مخرب در مدارهای مغزی ما بچرخد و تولیدمثل کند. عبدالرحمن نجل‌رحیم- مغزپژوه/ روزنامه شرق

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: