کد خبر: ۲۶۸۴۰۸
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۰ - ۱۰ آذر ۱۳۹۹ - 2020November 30
نظام آموزش و پرورش در تربيت و ارتقاي بينش و دانش مردم، تا حدي ناتوان بوده و مردمي که از اين مدارس ايدئولوژي زده وارد عرصه اجتماع مي‌شوند، چيز زيادي نمي‌آموزند که در عمل، خردمندي عمومي را توسعه دهد.


شفاآنلاین>اجتماعی>در تقويم خورشيدي روز 9/9/99 هيچ تفاوتي با روزهاي ديگر سال ندارد، اما براي شماري از ايرانيان اين يک تاريخ مهم به‌حساب مي‌آيد چون چهار عدد 9 پشت سر هم رديف شده‌اند! در اخبار اين روزها مي‌خوانيم و مي‌شنويم که برخي هموطنان در آستانه فرزندآوري هستند، به بيمارستان‌ها و زايشگاه‌ها هجوم برده و مي‌خواهند که فرزندان آرميده در بطن مادر و بي‌خبر از احوالات اين دنياي عجيب و غريب را زودتر يا ديرتر وارد اين دنيا کنند، آن‌هم با دخالت پزشکان در تغيير موعد طبيعي زايمان. در اين بين پول‌هاي زيادي رد و بدل مي‌شود و ممکن سلامتي نوزاد معصوم و بي‌گناه به‌خطر بيفتد تا در شناسنامه او تاريخ تولدش 9/9/99 درج شود!. پزشکان مي‌گويند اين مداخله غير‌اصولي مي‌تواند در آينده‌اي نه چندان دور و حتي يک سالگي کودک زمينه بروز برخي بيماري‌هاي قلبي، اعصاب، ديابت و چاقي کودکان رقم بزند، ولي مگر مي‌شود مردمي را که افتخار و اعتبار خود و فرزندشان را تا اين حد بي‌ارزش تعريف مي‌کنند، قانع کرد که اين کار ظلم در حق اطفال در آستانه تولد است و اين عدد هيچ ارزش اجتماعي يا انساني خاصي ندارد! شايد در آينده کودکاني که فرايند طبيعي تولد آنها اينگونه مورد دستکاري قرار گرفته، به نماد مداخله خودخواهانه و منفعت‌طلبانه ديگران (والدين و پزشکان) در روند تولد و زندگي تلقي شوند و اين امر حتي موجب شرمساري آنها خواهد شد. اين کودکان احتمالا در آينده از والدين کوته بين خود انتقاد خواهند کرد و هر عارضه يا بيماري (ولو طبيعي و محتمل) را به اين دستکاري در زايمان طبيعي و تولد خود تعبير مي‌کنند. بنابراين ممکن است آنها حتي احساس کنند که در برابر بيماري‌ها آسيب پذيرتر از ديگر کودکان هستند، زيرا اين گفته من نيست و نظر متخصصان است. اما چرا ايراني‌ها اين چنين به ظواهر و رقابت‌هاي کودکانه تن مي‌دهند و کودکان خود را دستمايه بازي‌هاي صوري و چشم و هم چشمي مي‌کنند، تا آنها در آينده در فرم‌هاي اداري و بانکي مثلا بنويسد تاريخ تولد: 9/9/99! آيا اين يک افتخار و يا مزيت است که با ارزش‌ترين عنصر زندگي يعني سلامتي را به‌خاطرش به‌خطر بيندازيد؟ برخي از دلايل اين نگرش خاص عبارتست از: 1. فرهنگ عمومي ايران، در اين زمينه اُفت آشکاري داشته و عقلانيت در روابط اجتماعي و تعامل جاي خود را به رقابت براي «هيچ» داده است. 2. نظام آموزش و پرورش در تربيت و ارتقاي بينش و دانش مردم، تا حدي ناتوان بوده و مردمي که از اين مدارس ايدئولوژي زده وارد عرصه اجتماع مي‌شوند، چيز زيادي نمي‌آموزند که در عمل، خردمندي عمومي را توسعه دهد. 3. رسالت آموزشي وسايل ارتباط جمعي نيز اسير سياست زدگي است و به‌ويژه صدا و سيما جز شعار و گرد و غبار تبليعاتي مانند «بايا» و سرگرمي‌هاي کم مايه، عملا محتواي آموزشي و فرهنگي رشد دهنده‌اي ارائه نمي‌کند. 4. فقدان مشارکت موثر مردم در عرصه عمومي مي‌تواند از جمله دلايل چنين گرايش‌هاي غيرمتعارفي باشد، زيرا مردم احساس مي‌کنند که فقط در عرصه زندگي خصوصي خود از اقتدار و اراده به تغيير و ابراز وجود، برخوردارند و لذا در آن قلمرو دچار افراط و تفريط مي‌شوند. حال آنکه در خارج از چارچوب خانواده و در عرصه عمومي اراده آنها چندان جدي تلقي نمي‌شود.5. در يک نظام حکمراني خوب و نظام شهروند‌‌مدار، مردم رشد عقلانيت، انصاف و اخلاق را به‌طور روزمره تجربه مي‌کنند. در فقدان چنين شرايطي و زمينه‌ها، مردم ممکن است حتي با سلامت و حقوق کودکان خود نيز به نحوي غيرعقلاني و غيرعادلانه رفتار کنند. گمان مي‌کنم در ميان ملل ديگر، اين جماعت ايراني است که اين چنين بي‌محابا بر‌سر اعداد صوري، قمار سلامت مي‌کند و شان شهروندان آتي وطن (کودکان) را تا حد شماره سيم کارت‌و پلاک‌هاي خودرو‌هاي «رُند» تنزل مي‌دهند. نگارنده اين سطور براي انبوه متولدان تاريخ 9/9/99، آرزوي سلامتي و شادي مي‌کند و از حق سلامت و حق انتخاب تولد طبيعي همه نوزادان متولد اين تاريخ دفاع مي‌نمايد و پيشاپيش از اينکه اين حق شهروندي آنها ناديده گرفته شده، پوزش مي‌طلبد!

علی ملک پور جامعه شناس

آرمان ملی

نظرشما
نام:
ایمیل:
* نظر: