به گزارش شفاآنلاین، سایت «خبر پارسی» با این مقدمه، گفتوگوی خود با زینت نباتی را منتشر کرده است؛ کسی که به عنوان اولین زن، بیش از چهل سال پیش وارد استادیوم فوتبال در کشور کویت شده است:
* از ورودتان به ورزشگاه بگویید.
آن زمان ما ساکن کویت بودیم. از رسانهها شنیدم تیم محبوبم پرسپولیس قرار است به کویت بیاید. سر تا پا سرشار از شور و هیجان نوجوانی بودم. از پدرم خواستم مرا به استادیوم ببرد اما مخالفت کرد و گفت هیچ زنی به ورزشگاه نمیرود. به دوست پدرم که خیلی ما را دوست داشت زنگ زدم و گفتم به بهانه بازار دنبال ما بیاید. او هم ما را به استادیوم رساند و گفت از این به بعدش به من ربطی ندارد، خودت می دانی و پدرت! با خواهر و برادرم بودم که هر دو از من کوچکتر بودند. به استادیوم رفتیم. بلیت خریدیم و وارد شدیم. کنار زمین ایستاده بودیم و نمیدانستیم کجا برویم. دو نفر از مسئولین باشگاه العربی نزد ما آمدند و پرسیدند اینجا چه کار میکنید؟ گفتم: آمدهام فوتبال نگاه کنم. اشکالی دارد؟ با تعجب نگاهی به هم انداختند و یکی از آنها گفت: اشکالی که ندارد اما بین آن همه مرد نمیتوانی بنشینی! با دو سه نفر دیگر مشورت کردند و سه صندلی برای ما نزدیک نیمکت بازیکنان پرسپولیس گذاشتند. خیلی خوشحال بودم چون آنها به جای جلوگیری از حضور ما مشکل را حل کردند و به من اجازه یک تجربه جدید را دادند. از شادی در پوست خودم نمیگنجیدم چون بازیکنانی مثل کلانی، پروین، بهزادی و خردبین را از نزدیک میدیدم. مردم قهرمانانشان را دوست دارند و اگر خانمها بخواهند بازی آنها و یا حتی خود آنها را از نزدیک ببینند دلیل بر بیاخلاقی نیست.
* در ورزشگاه چه اتفاقی افتاد؟
در صف بلیت همه آقایان با تعجب به ما نگاه میکردند. خواهرم ترسیده بود و میگفت امکان ندارد ما را راه بدهند. اما من اصلا به اطراف توجه نمیکردم و تمام فکر و ذکرم دیدن بازیکنهای پرسپولیس و ورود به ورزشگاه بود. بعضیها فکر میکردند ممکن است خبرنگار یا از بستگان یکی از فوتبالیستها باشیم. یعقوب عبدالله دبیر ورزش برادرم که یکی از بازیکنان تیم العربی بود ما را شناخت اما سکوت کرد. بعدها به من گفت به خاطر لباس سبزت که همرنگ لباس العربی بود و صندلیای که کنار بازیکنان گذاشتند و با احترام با شما برخورد کردند، همه بازیکنان تیم فکر میکردند حتما دختر شیخ سلمان الصباح (رئیس وقت باشگاه العربی) هستی. حتی بازیکنان نیمکت پرسپولیس با هم در مورد ما صحبت میکردند و وقتی من با گل همایون بهزادی فریاد گل سر دادم و خوشحالی میکردیم تازه فهمیدند ایرانی هستیم.
* نتیجه ورود شما به ورزشگاه چه بود؟
بعد از آن اتفاق عکسهای زیادی از من در روزنامههای کویت منتشر شد با تیترهایی که این حرکت من را تحسین میکرد. یکی از روزنامهها نوشته بود: شجاعت دختر کویتی برای ورود به استادیوم! اما من کویتی نبودم و چون لباس سبز پوشیده بودم و لباس تیم العربی هم سبز بود این اشتباه به وجود آمد اما بعد حقیقت مشخص شد. پس از آن مسئولان ورزش کویت جایگاه خانوادگی در استادیوم گذاشتند تا بانوان راحت باشند.
* عکسالعمل پدر شما بعد از دیدن عکسهایتان در روزنامهها چه بود؟
اول خیلی جا خورد اما وقتی دید مورد تحسین قرار گرفتهام و بعد از آن به مرور، بانوان به استادیوم رفتند دیگر مخالفتی نکرد. تنها چیزی که او را عصبانی کرد این بود که چرا نوشتهاند دختر کویتی! ایرانیهای کویت هم از این موضوع خوشحال بودند و این حرکت مرا باعث افتخارشان میدانستند. قضیه ورود بانوان به ورزشگاه خیلی راحتتر از آنچه فکرش را بکنیم جا افتاد. یک دختر ایرانی عرف جامعه کویت را میتواند تغییر دهد، حالا بعد از چهل سال آیا در ایران غیرممکن است؟ من که اینطور فکر نمیکنم.
* آیا دلیل یا قانون خاصی وجود داشت که تا آن زمان هیچ زنی وارد ورزشگاه نشده بود؟
خیر! فقط یک عرف بود که به سرعت هم تغییر کرد. زنها تا آن زمان به ورزش علاقه نشان نمیدادند اما با تغییر سلیقهها و توجه خانمها به ورزش، فضای ورزشگاهها عوض شد. خانمها با همسر، برادر و یا تنها به استادیومها میآمدند و آقایان هم به دلیل حضور خانمها ادب را رعایت میکردند. کویتیها مسلمانند و مردانشان غیرتمند هستند. اگر جو فوتبال بد باشد و با موازین اخلاقی شرقیها منافات داشته باشد هرگز استقبال نمیکردند.
* یعنی شما اعتقاد دارید با حضور بانوان فضای ورزشگاهها بهتر خواهد شد؟
صد البته! کویتیها با ما تشابه فرهنگی دارند. این اتفاق در کویت افتاد، آن هم بیش از چهل سال پیش! همه ما بسیار در جامعه دیدهایم که اگر یک آقا در جمعی که زن و بچه وجود دارد حرف ناشایستی بزند آقایان دیگر با او برخورد میکنند! علاوه بر مسئله ادب، هیچ منطق و تعقلی در منع ورود بانوان به ورزشگاه نمیبینم و دقیقا یاد صد سال پیش میافتم که «سواد» برای زنها عیب بود و فقط مردها حق آموزش داشتند. اینها عرفهای اشتباه است و باید عوض شود. شاید چهل سال پیش کمتر زنی در ایران «پله» ستاره برزیلی را میشناخت اما من بازی او را از نزدیک دیدم. تیمهای ملی و باشگاهی ایرانی به کویت میآمدند و ما حمایت میکردیم. آیا شما اشکالی در کلیت این کار میبینید؟
* آیا خود شما هم ورزش میکردید یا فقط علاقهمند به تماشا بودید؟
بله، من حرفهای ورزش میکردم و دروازهبان هندبال بودم اما یقین بدانید تماشای ورزش هم خیلیها را به سمت ورزشکار شدن سوق میدهد و علاقهمند میکند. اگر فضای ورزشگاهها سالمتر شود معنایش بیشتر شدن ورزشکارهای کشور و در نتیجه سلامت بیشتر جامعه است و جوانان ما به جای اعتیاد به اینترنت، میهمانیهای ناجور و تفریحات ناسالم، ذهنشان و جسمشان ورزشی میشود. ما نباید از یک تغییر کوچک در ورزشگاهها این همه وحشت داشته باشیم. این با شهامت ایرانی اصلا جور در نمیآید!