به گزارش شفا آنلاين،بايد
ببينيد چرا نميتوانيد با کسي که يک زمان عاشقانه براي ازدواج انتخاب
کردهايد، راحت حرف بزنيد و خوشبخت باشيد. شايد ناخودآگاه مرتکب
اشتباههايي در زندگي ميشويد که زمينه اين بحث و جدلها را فراهم ميکند،
براي شما تعدادي از اين اشتباههاي در ظاهر کوچک اما در حقيقت بزرگ را
انتخاب کردهايم تا با نگاهي دقيقتر به زندگيتان، آنها را پيدا کنيد و با
رفع آنها بتوانيد خوشبختي روزهاي نخست ازدواج را دوباره احيا کنيد.
شايد فقط به دنبال بهانه هستيد!
قبل
از اينکه رابطه خود را با ديگران مقايسه کنيد، بايد ببينيد چقدر نسبت به
زندگي زناشويي و رابطهتان واقعبين هستيد و آيا دچار برخي توهمهاي ذهني
نشدهايد؟ با خودتان روراست باشيد و بدون اينکه خود را با کسي مقايسه کنيد،
به اين سوالها پاسخ دهيد تا متوجه شويد چقدر از رابطهتان راضي هستيد.
1)
همسر شما تا چه حد نيازهايتان را برآورده ميکند؟ 2) چقدر از روابط با
شريک زندگيتان راضي هستيد؟ 3) در مقايسه با اکثريت افراد و اطرافيانتان
رابطه شما چقدر خوب است؟ 4) چقدر دلتان ميخواهد اين رابطه را نداشتيد؟ 5)
رابطه شما تا چه حد انتظارهاي اوليه شما را برآورده کرد؟ (با توجه به نگاهي
که از اول به اين رابطه داشتيد.)
6) چقدر همسرتان را دوست داريد؟ 7)
چقدر در رابطهتان مشکل داريد؟ آنها را به ترتيب اولويت بنويسيد. با پاسخ
به اين سوالها ميتوانيد بسنجيد ميزان رضايتتان از زندگي چقدر است؟ اگر
بيشتر پاسخهاي شما منفي است، نشان ميدهد رضايت چنداني از زندگي مشترکتان
نداريد و بايد قدمي اساسي براي حل مشکلات برداريد و اگر بيشتر سوالها را
با خيليزياد پاسخ دادهايد، خوش به حال شما و همسرتان!
رويکردتان را نسبت به رابطه اصلاح کنيد
معمولا آدمها نسبت به رابطههايشان 3 رويکرد دارند
نوع اول:
آدمهايي که برايشان رابطه يعني دادن چيزي به طرف مقابل؛ اين آدمها احساس
مالکيت ميکنند و مدام ميخواهند طرف مقابل را کنترل کنند و معمولا طرف
مقابل هم احساس آزادي ندارد.
نوع دوم: آدمهايي که برايشان
رابطه يعني گرفتن چيزي، اين آدمها نقاط خالي وجود خودشان را با طرف مقابل
پر ميکنند، مثل آدمي کمرو که سراغ آدمي اجتماعي و پرجنب و جوش ميرود،
اين آدمها معمولا در رابطههايشان خيلي وابسته ميشوند.
نوع سوم:
آدمهايي که برايشان رابطه يعني تبادل (هم بدهند و هم بگيرند) آنها
رابطهاي را سالم ميدانند که در آن پويايي وجود دارد و دوسويه است و 2
طرف همچون 2 بال پرواز يکديگر را کامل کنند. اگر رابطهاي از نوع اول يا
دوم باشد، احتمالا نميتواند سالم باشد هر چند از بيرون خوشبختي کامل به
نظر برسد. فقط نوع سوم رابطه ميتواند خوشبختي کامل را به ارمغان بياورد،
بنابراين قبل از اينکه به رابطه خود با همسرتان ايراد بگيريد و آن را
مشکلدار بدانيد، سعي کنيد بفهميد که رابطه شما از کدام نوع است.
دعوا هميشه نشانه بدي رابطه نيست
بايد
بدانيد حتي خوشبختترين زوجها هم با هم بحث ميکنند. اگر کمي نگرش خود را
تغيير دهيد، ميبينيد حتي بحث و مشاجره هم ميتواند به رابطه کمک کند چون
هم دوطرف فرصت پيدا ميکنند تنشهايشان را تخليه کنند و هم ميتوانند
احساساتشان را بدون توهين يا ترس از جدايي مطرح کنند تا نسبت به طرف مقابل
اعتماد بيشتري پيدا کنند. نگران زياد بودن بحثهايتان نباشيد بلکه نگران
چگونگي بحثها و مشاجرهها باشيد، بحثهاي شما بايد قانون داشته باشد، اين
قانونها عبارتند از: 1) هيچگاه به شخصيت طرف مقابل توهين نکنيد، به جاي
آن فقط به موضوع بحث بچسبيد.2) وقتي خيلي عصبي هستيد، دنبال بهانه گرفتن
نباشيد.
3) بحث را تا سرحد مرگ ادامه ندهيد. اگر بحث دارد به دعوا تبديل
مي?شود، سعي کنيد بحث را متوقف کنيد و ادامه آن را به زماني که آرام?تر
هستيد موکول کنيد.4) بهتر است بعد از دعوا از نظر عاطفي به هم نزديکتر
شويد.
هر آدمي ميتواند ايراد داشتهباشد
خودتان
بهتر ميدانيد هيچکس کامل نيست، نه شما نه همسرتان بنابراين اگر همسرتان
کمي عادتهاي عجيب و غريب دارد، سعي کنيد به جاي جنگ با او با آنها کنار
بياييد. البته در صورتي که اين عادتها توهينآميز و تخريبگر نباشند.
يادتان نرود همسري که کمي عادتهاي عجيب دارد، کاملا متفاوت با کسي است که
مشکلات جدي دارد، پس اين 2 مورد را با هم قاطي نکنيد. زماني همسر شما
مشکلات اساسي دارد که رفتارهايش آسيبزننده و تخريبکننده باشد مثل اينکه
به لحاظ بدني يا رواني به شما آسيب برساند يا حتي به خود آسيب بزند يا
اينکه اعتياد داشته باشد. به جاي اينکه روي نقاط ضعف همسرتان تمرکز کنيد،
ويژگيها و خصوصيتهايي را به ياد بياوريد که در روزهاي اول آشنايي جذب
آنها شديد. يادتان نرود که شايد آن روزها بعضي از همين عادتهاي خاص و عجيب
و غريب شما را به او جذب کرده بودهاند.
توقعات معقول داشته باشيد
توقعات
غيرواقعبينانه و غيرمعقول از يکديگر از آسيبهايي است که گاهي راحت
زندگي يک زوج را خراب ميکند. وقتي 2 طرف يا يکي از آنها مرتب توقع داشته
باشد، طرف مقابل در منگنه قرار ميگيرد حال اگر اين توقعات غيرواقعبينانه،
بيش از اندازه و فراتر از توان هم باشند، مشکلات زيادي ايجاد خواهد شد
مثلا انتظاراتي چون «تو هنگامي که سرکار هستي بايد 5 بار به من زنگ بزني»
يا «بايد وقتي به خانه ميرسي، همه کارهايت را کنار بگذاري و فقط با من حرف
بزني» يا «هم بايد شاغل و هم يک زن کدبانوباشي» و... به خودتان و
رابطهتان نگاه کنيد و ببينيد در کجاها از طرف مقابل توقعات بيش از اندازه
داريد که اجابت آن مشکل يا غيرممکن است. با اين کار خواهيد فهميد چقدر بحث و
جدل پيش ميآيد که ميتوان به راحتي از آنها پيشگيري کرد.
2 نکته براي همسران
نبايد در فکر تغيير همسرتان باشيد:
حواستان
باشد در اين تله نيفتيد که فکر کنيد اگر بتوانيد شريک زندگيتان را تغيير
دهيد، رابطه موفقتري خواهيد داشت چراکه هر دوي شما مسئول رابطه هستيد و
قرار نيست فقط تغيير يک نفر ضامن خوشبختي?تان باشد. اين فکر کودکانه را
کنار بگذاريد که عاشقشدن يعني پيدا کردن کسي که بتواند خوشحالتان کند و
تمام مسئوليت ناراحتي يا خوشحالي شما بر عهده او باشد. مسئوليت خوشحالي هر
کسي فقط به عهده خودش است. اگر رابطه شما متشنج است، شايد مهمترين شخصي که
بايد تغيير کند، خود شما باشيد. يادتان باشد وقتي در همه مشکلات به دنبال
مقصر باشيد، ناخودآگاه رفتاري تخريبگر پيدا ميکنيد که نهتنها مشکلي را
حل نميکند، بلکه اوضاع را خرابتر خواهد کرد. سعي کنيد تمام رفتارهاي
تخريبگر را شناسايي کنيد.
نسبت به همسرتان احساس مالکيت نکنيد:
زن و مردهاي زيادي هستند که نسبت به همسرشان احساس مالکيت ميکنند، مثلا اينکه «او زن من است»، «شوهر من است» و به دليل همين احساس مالکيت، گمان ميکنند ميتوانند به راحتي وارد حريم شخصي طرف مقابل شوند؛ مثلا اينکه مرتب او را چک ميکنند، به او زنگ ميزنند، او را کنترل ميکنند، از او ميخواهند رفتارش را عوض کند مثلا فلان کار را بکند، فلان گونه نباشد ولي بدون شک اين احساس مالکيت بيمارگونه به رابطه آسيب ميرساند. البته ممکن است در ابتداي رابطه طرف مقابل به دليل علاقه يا حتي احترام، خواستههاي همسرش را برآورده کند ولي به مرور احساس دلزدگي ميکند، اعتماد به نفسش را از دست ميده.
زندگی مثبت